English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
cel فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
Other Matches
pre imaging تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
real time با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
flags ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flag ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
animations نقاشی متحرک
animation نقاشی متحرک
story board مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
reshape handle دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
PLV الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
frame فریم
crimea فریم
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
tempos سرعت نمایش فریم ها
tempo سرعت نمایش فریم ها
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
claim frame فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
chassis فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
encapsulation دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
selections دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
selection دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
daubry نقاشی بد
portraits نقاشی
the brush نقاشی
daubery نقاشی بد
pictorial art نقاشی
portrait نقاشی
paintings نقاشی
canvases نقاشی
painting نقاشی
canvas نقاشی
his painting lacked repose نقاشی وی توافق
brush نقاشی کردن
painted نقاشی شده
finger painting نقاشی با انگشت
finger painting نقاشی انگشتی
pencilling نقاشی مدادی
illusionism نقاشی از منافرخیالی
pencils نقاشی مدادی
mural نقاشی دیواری
mirror drawing نقاشی از ایینه
graphic مربوط به نقاشی
murals نقاشی دیواری
fresco نقاشی دیواری
frescoes نقاشی دیواری
living picture پرده نقاشی
impaint نقاشی کردن
brushes نقاشی کردن
palette knife کاردک نقاشی
palette knives کاردک نقاشی
paint رنگ نقاشی
bepaint نقاشی کردن
aquarelle نقاشی اب و رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
picture نقاشی کردن
pictured نقاشی کردن
picturing نقاشی کردن
miniatures نقاشی باتذهیب
miniature نقاشی باتذهیب
oil paintings نقاشی بارنگ
oil painting نقاشی بارنگ
pastel نقاشی بامدادرنگی
pictures نقاشی کردن
drawing key کپیه نقاشی
easels سه پایه نقاشی
easel سه پایه نقاشی
paints رنگ نقاشی
watercolor نقاشی ابرنگ
spackle بتونه نقاشی
wall painting نقاشی دیواری
water colour نقاشی ابرنگی
tablature تصویر نقاشی
portraiture نقاشی از صورت
white ground technique اسلوب نقاشی
illusiansm نقاشی سه بعدی
tableaus پرده نقاشی
tableaux پرده نقاشی
tableau پرده نقاشی
pencil نقاشی مدادی
picture gallery اطاق نقاشی
pallet knife کاردک نقاشی
nocturnes نقاشی از منظره شب
nocturne نقاشی از منظره شب
plychromy نقاشی رنگارنگ
polychromy نقاشی رنگارنگ
painting and the like نقاشی و مانند ان
scumble رنگهای نقاشی
sand painting نقاشی روی شن
paysage نقاشی دورنما
line drawing نقاشی با مداد وقلم
line drawings نقاشی با مداد وقلم
oil painting نقاشی رنگ روغنی
tableau دور نمای نقاشی
draw a man test ازمون نقاشی ادمک
frescoes نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes نقاشی ابرنگی کردن
fresco نقاشی ابرنگی روی گچ
fresco نقاشی ابرنگی کردن
plafond سقف نقاشی شده
oil paintings نقاشی رنگ روغنی
comic strip فیلمهای نقاشی شده
vase painting نقاشی روی سفال
oil color روغن مخصوص نقاشی
tablature نقاشی دیواری یا سقفی
sea piece نقاشی منظره دریا
panels نقاشی روی چوی
scenography نقاشی پردههای نمایش
panel نقاشی روی چوی
draw a person test ازمون نقاشی ادم
scenograph منظره نقاشی شده
palette جعبه رنگ نقاشی
palettes جعبه رنگ نقاشی
graphic مربوط به نقاشی یاترسیم
paint brush قلم موی نقاشی
tableaux دور نمای نقاشی
chiaroscuro نقاشی سیاه قلم
tableaus دور نمای نقاشی
Oil painting . نقاشی رنگ روغن
old masters نقاشی هر یک از این هنرمندان
animated cartoon فیلمهای نقاشی شده
old master نقاشی هر یک از این هنرمندان
comic strips فیلمهای نقاشی شده
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
canvases کرباس پارچه مخصوص نقاشی
drawing هنر طراحی تابلو نقاشی
frank drawing completion test ازمون تکمیل نقاشی فرانک
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
crayons مداد ابرو نقاشی کردن
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
canvas کرباس پارچه مخصوص نقاشی
crayon مداد ابرو نقاشی کردن
drawings هنر طراحی تابلو نقاشی
mezzotint نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto نقاشی سایه روشن کردن
divisinism تجزیه کاری رنگ در نقاشی
predella نقش یا نقاشی در روی خیزپله
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
goodenough draw a man test ازمون نقاشی ادمک گودایناف
kakemone [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
ambience نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
pieta نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
war paint نقاشی بدن برای رزم و پیکار
ambiance نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
canvases پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pornography نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvas پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
brushes شکل وسیله برس در بسته نقاشی
encaustic نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
brush شکل وسیله برس در بسته نقاشی
dynamic متحرک
mobiles متحرک
dynamically متحرک
movable bridge پل متحرک
movable dam سد متحرک
moveable متحرک
vagile متحرک
vagility متحرک
bascule bridge پل متحرک
floating متحرک
ambulant متحرک
locomotory متحرک
mobile متحرک
remotest متحرک
moving متحرک
remote متحرک
lock سد متحرک
drawbridges پل متحرک
locks سد متحرک
drawbridge پل متحرک
remoter متحرک
The painting portrays the death of Nelson. این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Biedermeier [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
picturesqueness شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
grisaille نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
pc paint برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com