English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
cathode follower فزون ساز کاتدی
Other Matches
peak cathode current جریان کاتدی
cathode protection حفافت کاتدی
cathode rays اشعه کاتدی
cathode rays پرتو کاتدی
cathode spot لکه کاتدی
cathodoluminescence لومینانس کاتدی
cathode ray oscilloscope اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathodic pickling قطعه شوی کاتدی
cathode pay tube لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray tude لوله اشعه کاتدی
cathod ray tube لوله پرتو کاتدی
crt لامپ با اشعه کاتدی
peak cathode fault current جریان نابهنجار کاتدی
cathode ray oscilloscope نوسان نمای اشعه کاتدی
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
over graze فزون چر
trans- فزون
phosphor برای پوشاندن درون تیوپ اشعه کاتدی . مراجعه شود به TELEVISION
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
overactive فزون کار
polyuria فزون ادراری
overgrown فزون رسته
over irrigation فزون ابیاری
amplification فزون سازی
amplifier فزون ساز
amplifiers فزون ساز
voltage amplification فزون سازی ولت
video amplifier فزون ساز ویدئو
triode amplifier فزون ساز سه قطبی
overreact فزون واکنش کردن
overreacted فزون واکنش کردن
overreacting فزون واکنش کردن
overreacts فزون واکنش کردن
overvaluing فزون ارج کردن
overvalues فزون ارج کردن
overvalued فزون ارج کردن
overvalue فزون ارج کردن
oversold فزون فروشی کردن
oversells فزون فروشی کردن
overselling فزون فروشی کردن
oversell فزون فروشی کردن
sweep amplifier فزون ساز روبنده
self consequence خود فزون شماری
electron multiplier فزون ساز الکترون
class a amplifier فزون ساز درجه ا
hypersexuality فزون خواهی جنسی
class ab amplifier فزون ساز درجه ا ب
amplifier tube لامپ فزون ساز
cascode amplifier فزون ساز کاسکودی
abundancy motive انگیزه فزون خواهی
class c amplifier فزون ساز درجه سی
class b amplifier فزون ساز درجه ب
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
public address amplifier فزون ساز بلندگوی اجتماعات
gas amplification factor ضریب فزون سازی گاز
microphone pre amplifier پیش فزون ساز میکروفون
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
voltage factor ضریب فزون سازی دو الکترد
chrominance amplifier فزون ساز رنگ تابی
overly به طور مفرط فزون کارانه
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
flood discharge بده فزون ابی بده سیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com