English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
excess pressure فشار اضافی
Other Matches
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
accessing اضافی
surplusage اضافی
paragogic اضافی
additional اضافی
plus اضافی
de trop اضافی
accesses اضافی
accessed اضافی
access اضافی
overtime اضافی
surpluses اضافی
surplus اضافی
relative اضافی
unduly اضافی
accessional اضافی
extensions اضافی
supernumerary اضافی
redundant اضافی
excesses اضافی
floating اضافی
supplemantary اضافی
extension اضافی
overflow اضافی
supplementary اضافی
overflowed اضافی
overflows اضافی
excess اضافی
sudden death وقت اضافی
surtax مالیات اضافی
overcharge هزینه اضافی
sudden-death وقت اضافی
superimposed اتش اضافی
barrages وقت اضافی
slip sheet صفحه اضافی
overcharging هزینه اضافی
overcharges هزینه اضافی
overhand knot گره اضافی
overcharged هزینه اضافی
flab گوشت اضافی
shootoff مسابقه اضافی
overloads بار اضافی
beauty sleep خواب اضافی
barrage وقت اضافی
supplementary اضافی مکمل
poundage هزینه اضافی
postiche متن اضافی
additional <adj.> مکمل اضافی
supplementary costs هزینههای اضافی
the intercalary month ماه اضافی
overload بار اضافی
overloaded بار اضافی
surplus water ابهای اضافی
surplus value ارزش اضافی
surplus stock موجودی اضافی
surplus production تولید اضافی
sunk cost هزینههای اضافی
spill water ابهای اضافی
further اضافی زائد
redundant equation معادله اضافی
bonus پرداخت اضافی
overestimation براورد اضافی
overhead costs هزینههای اضافی
overirrigation ابیاری اضافی
overpayment پرداخت اضافی
overvoltage ولتاژ اضافی
bonuses پرداخت اضافی
furthers اضافی زائد
furthering اضافی زائد
furthered اضافی زائد
surplus material ماده اضافی
excess reserves ذخائر اضافی
over گذشته اضافی
surcharge نرخ اضافی
over- گذشته اضافی
extra period وقت اضافی
surcharge مالیات اضافی
surcharge هزینه اضافی
excess load بار اضافی
excess length طول اضافی
incremental cost هزینه اضافی
surcharges هزینه اضافی
boostes pump پمپ اضافی
excess stock مواد اضافی
excess supply عرضه اضافی
excess profit سود اضافی
extra cost هزینه اضافی
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
excess price قیمت اضافی
extra current جریان اضافی
surcharges نرخ اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra equipment تجهیزات اضافی
surcharges مالیات اضافی
extra time وقت اضافی
excess capacity فرفیت اضافی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
additional charges خرجهای اضافی
regulating cell پیل اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
adscript یادداشت اضافی
end cell پیل اضافی
padding متن اضافی
aditional service سرویس اضافی
days of grace مهلت اضافی
adduct ترکیب اضافی
additional score نمره اضافی
additional charges اتهامات اضافی
an a.chapter یک باب اضافی
intercalary اضافی افزوده
extra premium پاداش اضافی
overtime ساعات اضافی
auxiliary work کارهای اضافی
overtime وقت اضافی
addition record رکورد اضافی
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
overflowed ابهای اضافی لبریزی
third brush generator دینام با زغال اضافی
addition اسم اضافی ضمیمه
excess meter کنتور مصرف اضافی
additions اسم اضافی ضمیمه
excess burden of taxation بار اضافی مالیات
overflow ابهای اضافی لبریزی
supertax مالیات بر درامد اضافی
margin زمان یا فضای اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
supplementary موضع تکمیلی اضافی
extra expenses هزینه های اضافی
incremental cost هزینه های اضافی
surcharge درصد هزینههای اضافی
supplement تکمیل کننده اضافی
sudden victory پیروزی در وقت اضافی
supplemented تکمیل کننده اضافی
supplementing تکمیل کننده اضافی
supplements تکمیل کننده اضافی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
overflows ابهای اضافی لبریزی
surcharges درصد هزینههای اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
additionally بطور اضافی یا زائد
cumulative evidence قرائن یا مدارک اضافی
surplus اقلام اضافی و مازاد
motorcar accessories لوازم اضافی اتومبیل
acompaniment تزئینات اضافی در ساختمان
surpluses اقلام اضافی و مازاد
jury sturt پایه اضافی یا موقتی
less than carload وزن بار اضافی
surtax مالیات بر درامد اضافی
overcharged اضافی هزینه کردن
overcharge اضافی هزینه کردن
additional costs [expenses] هزینه های اضافی
overcharges اضافی هزینه کردن
overcharging اضافی هزینه کردن
value added network ارزش اضافی شبکه
extra فوق العاده اضافی
extrasystole ضربان اضافی قلب
extra- فوق العاده اضافی
plussage سرامد مقدار اضافی
third brush regulation تنظیم با زغال اضافی
bonus پرتاب پنالتی اضافی
bonuses پرتاب پنالتی اضافی
plusage سرامد مقدار اضافی
terret or rit حلقه یراق اضافی
extras فوق العاده اضافی
by-lines کار یاشغل اضافی وزائد
surcharges مبلغ جریمه نرخ اضافی
dropper fly طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
I feel like a fifth wheel. من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
overcharged قیمت اضافی غلو کردن
overcharge قیمت اضافی غلو کردن
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
overcharging قیمت اضافی غلو کردن
by-line کار یاشغل اضافی وزائد
by line کار یاشغل اضافی وزائد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com