Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
Other Matches
compression ingition
احتراق توسط فشار
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
voltage
فشار الکتریکی
electric tension
فشار الکتریکی
voltages
فشار الکتریکی
contact potential
فشار الکتریکی تماسی
voltage drop
افت فشار الکتریکی
constant voltage
فشار الکتریکی ثابت
voltage source
منبع فشار الکتریکی
voltage stability
ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
instantaneous voltage
مقدار لحظهای فشار الکتریکی
high tension engineering
مهندسی فشار قوی الکتریکی
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
contact electricity
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
deflagration
احتراق
combustion
احتراق
explosions
احتراق
lighting
احتراق
arson
احتراق
explosion
احتراق
burning
احتراق
seeting on fire
احتراق
ignition
احتراق
firing
احتراق
oxidization
احتراق
inflammation
احتراق
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
sulphur
اصل احتراق
pre ignition
زود احتراق
surface burning
احتراق سطحی
sulfur
اصل احتراق
base ignition
احتراق تحتانی
timing
زمان احتراق
heat of combustion
گرمای احتراق
burning brand
نوع احتراق
single ignition
احتراق تک برقی
heating value
گرمای احتراق
misfiring
احتراق ناقص
heat value
گرمای احتراق
combustion efficiency
راندمان احتراق
flash point
نقطه احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
combustion efficiency
بازده احتراق
combustion area
محفظه احتراق
advanced ignition
اوانس احتراق
flame out
قطع احتراق
combustiblity
قابلیت احتراق
ignition charge
خرج احتراق
firing position
موقعیت احتراق
firing order
ترتیب احتراق
duplex ignition
احتراق دوگانه
premature ignition
احتراق زودرس
dual ignition
احتراق دو برقی
combustor
محفظه احتراق
ignition
اشتعال احتراق
external combustion
احتراق خارجی
firing accessories
لوازم احتراق
ignition circuit
مدار احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
ignition control
کنترل احتراق
ignition pulse
پالس احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
ignition pulse
ایمپولز احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition voltage
ولتاژ احتراق
combustion
اشتعال احتراق
combustible
احتراق پذیر
combustible
قابل احتراق
ignition condition
حالت احتراق
ignition choke
پیچک احتراق
ignition current
جریان احتراق
ignitability
قابلیت احتراق
ignition device
وسیله احتراق
ignitable
قابل احتراق
ignition lag
تاخیر احتراق
igniter switch
سوئیچ احتراق
igniter switch
کلید احتراق
inexplosive
غیرقابل احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
ignition by contact
احتراق تماسی
ignition by incandescence
احتراق التهابی
internal combustion
احتراق داخلی
ignition cable
کابل احتراق
magneto ignition
احتراق با مگنت
triple ignition
احتراق سه برقی
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
igniting point
نقطه احتراق
combustibility
قابلت احتراق
igniting agent
عامل احتراق
ignitible
قابل احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
ignition spark
جرقه احتراق
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
explosively
بطور قابل احتراق
order of fire
ترتیب احتراق موتور
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
preignition
احتراق قبل از وقت
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
incombustible
غیر قابل احتراق
combustor
سیستم احتراق توربین
incombustibility
عدم امکان احتراق
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
ignition system
سیستم احتراق موتور
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
combustible
جسم قابل احتراق
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
electric
الکتریکی
electrical
الکتریکی
electrotechnical
الکتریکی
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
electric contact
کنتاکت الکتریکی
electric control
کنترل الکتریکی
electric constant
ثابت الکتریکی
electric brake
ترمز الکتریکی
electric coupling
پیوست الکتریکی
electric break down
شکست الکتریکی
electric bulb
لامپ الکتریکی
electric connection
اتصال الکتریکی
electric component
قطعه الکتریکی
electric charge
بار الکتریکی
electrical
سیستم الکتریکی
electric circuit
مدار الکتریکی
electric discharge
تخلیه الکتریکی
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
electric eye
چشم الکتریکی
electric field
میدان الکتریکی
galvano cautery
داغ الکتریکی
electric energy
انرژی الکتریکی
electric drive
محرکه الکتریکی
electric machine
ماشین الکتریکی
electric potential
پتانسیل الکتریکی
electric primer
چاشنی الکتریکی
electric resistance
مقاومت الکتریکی
flash fuze
چاشنی الکتریکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com