Dictiornary-Farsi | فشار ایستائی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
hydrostatic pressure	فشار ایستائی


Other Matches

stagnation point	نقطه ایستائی
water surface	سطح ایستائی آب
elastic equilibrium	ایستائی برجهندگی
water tables	سطح ایستائی اب
water table	سطح ایستائی اب
phreatic fluctuation	نوسانات سطح ایستائی اب
phreatic decline	پائین رفتن سطح ایستائی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
pressured	فشار
pressures	فشار
sense of pressure	حس فشار
isobar	هم فشار
exertions	فشار
exertion	فشار
brunt	فشار
growing pains	فشار
isobar	تک فشار
isobars	هم فشار
pressure	فشار
isobars	تک فشار
pushes	فشار
back iron	بن فشار
atmospheric pressure	فشار جو
line of thrust	خط فشار
water pressure	فشار اب
fantod	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
bunt	فشار با سر
distraint	فشار
ice push	فشار یخ
total pressure	فشار کل
pressor	فشار زا
isobare	هم فشار
isopiestic	هم فشار
barometric pressure	فشار جو
back pressure	پی فشار
weight	فشار
low pressure	فشار کم
pressuring	فشار
pressure sense	حس فشار
pressure vessel	فشار
thrusts	فشار
thrusting	فشار
thrust	فشار
pressing	فشار
pressure curve	خم فشار
zip	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
press	فشار
atmospheres	فشار جو
strain	فشار
strains	فشار
impact	فشار
stressing	فشار
stresses	فشار
presses	فشار
zipped	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
stress	فشار
impacts	فشار
zipping	فشار
atmosphere	فشار جو
push	فشار
pushed	فشار
tensions	فشار
tension	فشار
compression	فشار
edge pressure	فشار لبه
static head	فشار ایستایی
presses	فشار دادن
confined water	سفره اب با فشار
carebaria	احساس فشار در سر
constant pressure	فشار ثابت
pressure face	سمت فشار
contact pressure	فشار تماسی
static pressure	فشار ایستایی
incompressible	فشار ناپذیر
increase of pressure	افزایش فشار
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
induction voltage	فشار القائی
central head	فشار مرکزی
compressive stress	فشار تراکمی
pressure drop	افت فشار
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
presses	ماشین فشار
vapor pressure	فشار بخار
contact pressure	فشار تماس
centre of pressure	مرکز فشار
presses	چاپ فشار
impluse voltage	فشار ضربهای
presses	دستگاه فشار
pressure curve	منحنی فشار
stress of poverty	فشار بینوایی
center of pressure	مرکز فشار
ciderpress	سیب فشار
inclined compression	فشار مایل
thrust of the arch	فشار طاق
ciderpress	میوه فشار
inflationary pressure	فشار تورمی
baroreceptor	گیرنده فشار
indicator	فشار سنج
barometric pressure	فشار بارومتری
lobbied	گروه فشار
barometric pressure	فشار هوا
uplift pressure	فشار بالابرنده
back wash	فشار عقب اب
vapour pressure	فشار بخار اب
back pressure	فشار متقابل
lobbies	گروه فشار
lobby	گروه فشار
pore pressure	فشار درونی
kinetic pressure	فشار سینتیک
axial thrust	فشار محوری
under the stimulus of hunger	از فشار گرسنگی
bearing pressure	فشار بردگاهی
to press up	با فشار بالابردن
pressure adjustment	تنظیم فشار
brush pressure	فشار زغال
initial pressure	فشار ابتدایی
to squeeze to death	با فشار کشتن
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
insulation voltage	فشار ازمایش
torisonal strain	فشار پیچشی
torsional strain	فشار پیچشی
intake pressure	فشار ورودی
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط
intermediate pressure	فشار متوسط
internal pressure	فشار درونی
isobar surface	سطح هم فشار
bearing pressure	فشار یاطاقان
axial pressure	فشار مرکزی
pressure tendency	گرایش فشار
reservoir pressure	فشار مخزن
flux density	تراکم فشار
forced draft	هوای با فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
time pressure	فشار زمانی
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
eyestrain	فشار باصره
external pressure	فشار برونی
end thrust	فشار محوری
press	ماشین فشار
press	چاپ فشار
equilibrium pressure	فشار تعادلی
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
hydrostatic	مربوط به فشار اب
excess pressure	فشار اضافی
external pressure	فشار خارجی
reduced pressure	فشار کاهیده
pressure of time	فشار زمانی
high pressure line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high voltage line	خط فشار قوی
osmotic pressure	فشار اسمزی
pressure surface	سطح فشار
pressure transducer	مبدل فشار
high tension	فشار قوی
pressure wave	موج فشار
high pressure area	منطقه پر فشار
gossypium	داروی فشار
group pressure	فشار گروهی
head loss	افت فشار
pulse pressure	فشار نبض
high potential	فشار قوی
high tension magneto	مگنت پر فشار
high pressure	فشار زیاد
restrainer	فشار دهنده
electric tension	فشار الکتریکی
impact pressure	فشار اصابت
diastolic pressure	فشار دیاستولی
sound pressure	فشار صوت
pressure gradient	گرادیان فشار
radiation pressure	فشار تشعشع
soil strain	فشار زمین
diffraction loading	منتجه فشار
direct pressure	فشار مستقیم
overpressure	فشار بیش از حد

hydrostatic pressure

فشار ایستائی