Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
static head	فشار ایستایی
static pressure	فشار ایستایی
Other Matches
inertia	ایستایی
homeostasis	هم ایستایی
stagnation	ایستایی
statical moment	لنگر ایستایی
statics	ایستایی شناسی
parity check	مقابله ایستایی
free body diagram	نمودار ایستایی
water table	سطح ایستایی
water tables	سطح ایستایی
freeze-frames	قاب ایستایی
freeze-frame	قاب ایستایی
decline of water	افت سطح ایستایی اب
statically determined	از نظر ایستایی معین
statically indeterminate	از نظر ایستایی نا معین
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pressured	فشار
pressures	فشار
brunt	فشار
exertion	فشار
exertions	فشار
pushed	فشار
pushes	فشار
isobar	هم فشار
isobar	تک فشار
isobars	هم فشار
pressure vessel	فشار
pressure	فشار
growing pains	فشار
bunt	فشار با سر
thrusts	فشار
thrusting	فشار
thrust	فشار
sense of pressure	حس فشار
pressor	فشار زا
pressure curve	خم فشار
atmospheric pressure	فشار جو
back iron	بن فشار
back pressure	پی فشار
barometric pressure	فشار جو
weight	فشار
pressing	فشار
total pressure	فشار کل
pressuring	فشار
distraint	فشار
water pressure	فشار اب
pressure sense	حس فشار
zipping	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
ice push	فشار یخ
isobare	هم فشار
isopiestic	هم فشار
stress	فشار
presses	فشار
stresses	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
zipped	فشار
zip	فشار
atmospheres	فشار جو
stressing	فشار
atmosphere	فشار جو
strains	فشار
strain	فشار
stroking	فشار با پا
line of thrust	خط فشار
tension	فشار
compression	فشار
press	فشار
impacts	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
fantod	فشار
low pressure	فشار کم
push	فشار
isobars	تک فشار
tensions	فشار
impact	فشار
brush pressure	فشار زغال
piston pressure	فشار پیستون
partial pressure	فشار جزیی
high tension	فشار قوی
piezometry	فشار سنجی
axial compression	فشار محوری
axial pressure	فشار اسهای
central head	فشار مرکزی
inclined compression	فشار مایل
overpressure	فشار بیش از حد
center of pressure	مرکز فشار
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
high pressure line	خط فشار قوی
overvoltage	ازدیاد فشار
carebaria	احساس فشار در سر
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
high voltage line	خط فشار قوی
partial pressure	فشار جزئی
increase of pressure	افزایش فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
atmospheric pressure	فشار هوا
incompressible	فشار ناپذیر
impluse voltage	فشار ضربهای
platen	اهن فشار
overvoltage	فشار زیاد
back wash	فشار عقب اب
pressure head	ارتفاع فشار
pressure gradient	گرادیان فشار
pressure drop	افت فشار
baroreceptor	گیرنده فشار
pressure face	سمت فشار
barometric pressure	فشار هوا
pressure gaverner	ناطم فشار
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
barometric pressure	فشار بارومتری
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار عمق
bearing pressure	فشار بردگاهی
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure of speech	فشار تکلم
platten	اهن فشار
pore pressure	فشار درونی
impaction	فشار سخت
impact pressure	فشار اصابت
axial pressure	فشار مرکزی
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
pressure adjustment	تنظیم فشار
hydrostatic	مربوط به فشار اب
bearing pressure	فشار یاطاقان
pressure curve	منحنی فشار
axial thrust	فشار محوری
high tension magneto	مگنت پر فشار
back pressure	فشار متقابل
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
centre of pressure	مرکز فشار
external pressure	فشار خارجی
low air pressure	فشار هوای کم
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
loss of pressure	افت فشار
longitudinal compression	فشار طولی
drag loading	فشار کششی
gossypium	داروی فشار
group pressure	فشار گروهی
lateral pressure	فشار جانبی
high tension line	خط فشار قوی
low tension	فشار ضعیف
head loss	افت فشار
kinetic pressure	فشار سینتیک
high potential	فشار قوی
low tension magneto	مگنت کم فشار
isobar surface	سطح هم فشار
drag mark	محل فشار
dynamic pressure	فشار دینامیکی
external pressure	فشار برونی
eyestrain	فشار باصره
low potential system	دستگاه کم فشار
low pressure	فشار خفیف
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
low pressure	منطقه کم فشار
equilibrium pressure	فشار تعادلی
low potential	فشار ضعیف
flux density	تراکم فشار
end thrust	فشار محوری
electric tension	فشار الکتریکی
effective pressure	فشار موثر
edge pressure	فشار لبه
forced draft	هوای با فشار
economic pressure	فشار اقتصادی
earth pressure	فشار خاک
dynamic pressure	فشار پویا
internal pressure	فشار درونی
low voltage	فشار ضعیف
contact pressure	فشار تماسی
constant pressure	فشار ثابت
confined water	سفره اب با فشار
initial pressure	فشار ابتدایی
manifold pressure	فشار گازگاه
manometer	فشار سنج
compressive stress	فشار تراکمی
measuring voltage	فشار سنجش
molding pressure	فشار قالب
inflationary pressure	فشار تورمی
molding pressure	فشار پرس
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com