Dictiornary-Farsi | فشار دهنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (12 milliseconds)

English	Persian
pusher	فشار دهنده
pushers	فشار دهنده
restrainer	فشار دهنده


Search result with all words

isobar	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
cabin pressure altimeter	ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
calender	برق انداختن فشار دهنده
isobare	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
Other Matches

cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
total pressure	فشار کل
fantod	فشار
pressing	فشار
constraint	فشار
compression	فشار
violence	فشار
tension	فشار
tensions	فشار
thrusting	فشار
barometric pressure	فشار جو
thrusts	فشار
line of thrust	خط فشار
stressing	فشار
stroked	فشار با پا
stroke	فشار با پا
stroking	فشار با پا
impact	فشار
stress	فشار
bunt	فشار با سر
thrust	فشار
stresses	فشار
impacts	فشار
strokes	فشار با پا
push	فشار
water pressure	فشار اب
pressures	فشار
pressuring	فشار
isobars	هم فشار
isobar	تک فشار
isobar	هم فشار
exertions	فشار
exertion	فشار
brunt	فشار
growing pains	فشار
low pressure	فشار کم
pressure vessel	فشار
pushes	فشار
distraint	فشار
isobars	تک فشار
pressured	فشار
pressure	فشار
pushed	فشار
strains	فشار
presses	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
weight	فشار
ice push	فشار یخ
back iron	بن فشار
atmospheres	فشار جو
hydraulic pressure	فشار اب
sense of pressure	حس فشار
strain	فشار
isobare	هم فشار
isopiestic	هم فشار
press	فشار
pressure curve	خم فشار
pressure sense	حس فشار
pressor	فشار زا
zip	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
zips	فشار
atmosphere	فشار جو
back pressure	پی فشار
donar	دهنده
irriguous	اب دهنده
pushers	هل دهنده
giver	دهنده
donors	دهنده
pusher	هل دهنده
joggers	هل دهنده
transferor	دهنده
shover	هل دهنده
trimestr	رخ دهنده
jogger	هل دهنده
donor	دهنده
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
pressure adjustment	تنظیم فشار
hypertension	فشار خون
ambient pressure	فشار محیط
pressure drop	افت فشار
inclined compression	فشار مایل
vapour pressure	فشار بخار اب
pressure curve	منحنی فشار
reservoir pressure	فشار مخزن
oppression	فشار افسردگی
air pressure	فشار هوا
air pressure gage	فشار سنج
drop gage	فشار سنج
thrusts	ضربت فشار
measuring voltage	فشار سنجش
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
confined water	سفره اب با فشار
pressure face	سمت فشار
manometer	فشار سنج
indicator	فشار سنج
manifold pressure	فشار گازگاه
contact pressure	فشار تماسی
contact pressure	فشار تماس
cost push	فشار قیمت
voltmeter	فشار سنج
cost push	فشار هزینه
low voltage line	خط فشار ضعیف
critical pressure	فشار بحرانی
water guage	فشار سنج اب
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
radiation pressure	فشار تشعشع
water suit	لباس ضد فشار اب
pulse pressure	فشار نبض
pinch	فشار دادن
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure gaverner	ناطم فشار
pressure gradient	گرادیان فشار
pressure head	ارتفاع فشار
pressure of speech	فشار تکلم
pressure surface	سطح فشار
pressure tendency	گرایش فشار
pressure transducer	مبدل فشار
pressure wave	موج فشار
external pressure	فشار برونی
acoustic pressure	فشار صوتی
absolute pressure	فشار مطلق
reduced pressure	فشار کاهیده
constant pressure	فشار ثابت
pinches	فشار دادن
air lock	راهروی فشار
stress of poverty	فشار بینوایی
hustle	فشار دادن
axial compression	فشار محوری
thrusting	ضربت فشار
axial pressure	فشار اسهای
thrusting	فشار محوری
axial pressure	فشار مرکزی
sound pressure	فشار صوت
axial thrust	فشار محوری
hustle	فشار زور
hustled	فشار دادن
hustles	فشار دادن
hustled	فشار زور
partial pressure	فشار جزئی
brush pressure	فشار زغال
partial pressure	فشار جزیی
thrust	ضربت فشار
thrust of the arch	فشار طاق
thrust	فشار محوری
thrusts	فشار محوری
starting pressure	فشار استارت
static head	فشار ایستایی
barometric pressure	فشار بارومتری
back wash	فشار عقب اب
barometric pressure	فشار هوا
static pressure	فشار ایستایی
high-tension	فشار قوی
standard atmospheric pressure	فشار متعارفی جو
back pressure	فشار متقابل
piezometry	فشار سنجی
piston pressure	فشار پیستون
pore pressure	فشار درونی
bearing pressure	فشار یاطاقان
bearing pressure	فشار بردگاهی
platen	اهن فشار
platten	اهن فشار
baroreceptor	گیرنده فشار
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
carebaria	احساس فشار در سر
loads	فشار مسئولیت
loads	بار فشار
simple compression	فشار ساده
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
ciderpress	میوه فشار