Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
press	فشار روی دفاع
presses	فشار روی دفاع
Other Matches
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
vindication	دفاع
parrying	دفاع
blocks	دفاع
defenses	دفاع
fencing	دفاع
parried	دفاع
one man block	تک دفاع
tae	دفاع با پا
czech defence	دفاع چک
apologia	دفاع
apologias	دفاع
defense	دفاع
advocacy	دفاع
pleading	دفاع
answered	دفاع
defends	دفاع
answer	دفاع
defence	دفاع
parry	دفاع
parries	دفاع
answering	دفاع
uncovered	بی دفاع
blocked	دفاع
defend	دفاع
block	دفاع
defended	دفاع
advocation	دفاع
defending	دفاع
answers	دفاع
munition	دفاع
defendant	دفاع کننده
secretary of defence	وزیر دفاع
position defense	دفاع یا پدافندثابت
secretary of state for defence	وزیر دفاع
position defense	دفاع موضعی
propugn	دفاع کردن از
secretary of defense	وزیر دفاع
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
defendants	دفاع کننده
right of self defence	حق دفاع مشروع
active defense	دفاع عامل
war department	وزارت دفاع
ward off	دفاع کردن
age ake	دفاع بالارونده
stand	دفاع مداوم
defensive	منطقه دفاع
indefensible	غیرقابل دفاع
replication	رونوشت دفاع
vindicative	دفاع کننده
alekhine's defence	دفاع الخین
right of self preservation	حق دفاع از خود
russian defence	دفاع روسی
say a good word for	دفاع کردن
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
achi komi	دفاع فشاری
coverage	دفاع پوششی
penetrate	نفوذ در دفاع
open	خط بازبی دفاع
open	بی دفاع واریز نش
to make a d.	دفاع کردن
opened	خط بازبی دفاع
opens	خط بازبی دفاع
to stick up for	دفاع کردن از
opens	بی دفاع واریز نش
tenability	دفاع پذیری
advocate	دفاع کردن
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
untenable	غیرقابل دفاع
three man block	دفاع سه نفره
defends	دفاع کردن
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
advocated	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
uchi uke	دفاع از داخل
special plea	دفاع خاص
soto uke	دفاع از خارج
simple parry	دفاع ساده
sham plea	دفاع پوچ
sham plea	دفاع ناموجه
semi circular parry	دفاع نیمدایره
self protection	دفاع از نفس
self defence	دفاع مشروع
pleads	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
advocating	دفاع کردن
two knights' defence	دفاع دو اسب
two man block	دفاع دونفره
summetrical defence	دفاع متقارن
assert	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
opened	بی دفاع واریز نش
asserts	دفاع کردن از
plead	دفاع کردن
dog	دفاع بسته
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
zone	دفاع منطقهای
closed variation	دفاع تاراش
answering	دفاع کردن
makki	دفاع کردن
composite defense	دفاع مرکب
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
answers	دفاع کردن
indefensibility	دفاع ناپذیری
legitimate defence	دفاع مشروع
classical variation	دفاع ارتدوکس
answer	دفاع کردن
ego defence	دفاع خود
catenaccio	دفاع بتونی
dutch attack	دفاع برد
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
juji uke	دفاع ضربدری
meran defence	دفاع مران
in self defence	برای دفاع
double guard	دفاع با دو دست
kwon	دفاع با دست
janisch defence	دفاع یانیش
damiano's defence	دفاع دامیانو
defensive board	دفاع سبد
the right of self-defence	حق دفاع از خود
janisch defence	دفاع شلیمان
defense in place	دفاع در محل
daylight	نفوذ در دفاع
kake uke	دفاع قلابی
d. armour	اسلحه دفاع
internal defense	دفاع داخلی
deraign	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
deliberate defense	دفاع بافرصت
implead	دفاع کردن
defense in depth	دفاع در عمق
zones	دفاع منطقهای
polish defence	دفاع لهستانی
defensible	قابل دفاع
self-defence	دفاع از خود
hasty defense	دفاع تعجیلی
to defend [from]	دفاع کردن [از]
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
ball hawking	دفاع خوب
pierce the block	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
fend	دفاع کردن
plea of accused	دفاع متهم
dory defence	دفاع دوری
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
zone defence	دفاع منطقهای
backfield	دفاع نفوذی
pirc defence	دفاع پیرک
fullback	دفاع پوششی
philidor's defence	دفاع فیلیدور
fencible	قابل دفاع
perceptual defense	دفاع ادراکی
morote uke	دفاع دوتایی
national defense	دفاع ملی
answered	دفاع کردن
national defence	دفاع ملی
nagashi uke	دفاع پرسی
extended defense	دفاع گسترده
buckler	دفاع کردن
robatsch defence	دفاع روباتش
morote uke	دفاع با دست
offensive block	دفاع تهاجمی
parry of debate	دفاع درمنافره
benoni defence	دفاع بنونی
parried	سد کردن دفاع مستقیم
cheats	موضعگیری برای دفاع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com