Dictiornary-Farsi | فشار هیدرولیکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی


Other Matches

hydraulic	هیدرولیکی
hydraulic jack	جک هیدرولیکی
hydrolic	هیدرولیکی
hydraulic lock	قفل هیدرولیکی
hydraulic motor	موتور هیدرولیکی
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hydraulic jump	جهش هیدرولیکی
hydraulic pipe	خط لوله هیدرولیکی
hydraulic line	خط لوله هیدرولیکی
hydraulic pump	پمپ هیدرولیکی
hydraulic tappet	تاپت هیدرولیکی
hydrolic pump	پمپ هیدرولیکی
oil drive unit	گیربکس هیدرولیکی
oil hydraulic transmission	گیربکس هیدرولیکی
hydraulic shock absorber	کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic booster unit	تقویت کننده هیدرولیکی
fully hydraulic machine	دستگاه تماما " هیدرولیکی
balanced actuator	سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
hydraulic shock absorber	ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
phosphate esters	مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
actuator piston	قسمت متحرک یک عمل کننده یامحرک هیدرولیکی یانیوماتیکی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
chevron seal	کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
die casting	روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
braid	الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids	الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided	الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
zero lash	شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
pressures	فشار
exertions	فشار
pressure curve	خم فشار
isobar	تک فشار
pressor	فشار زا
isobars	هم فشار
isobars	تک فشار
exertion	فشار
pressured	فشار
pressure	فشار
thrusts	فشار
ice push	فشار یخ
hydraulic pressure	فشار اب
bunt	فشار با سر
weight	فشار
fantod	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
back iron	بن فشار
distraint	فشار
back pressure	پی فشار
barometric pressure	فشار جو
thrusting	فشار
pressuring	فشار
low pressure	فشار کم
pressing	فشار
line of thrust	خط فشار
isobare	هم فشار
thrust	فشار
isopiestic	هم فشار
brunt	فشار
presses	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
impact	فشار
impacts	فشار
strains	فشار
stressing	فشار
stresses	فشار
constraint	فشار
violence	فشار
zips	فشار
total pressure	فشار کل
strain	فشار
zipping	فشار
zipped	فشار
zip	فشار
stress	فشار
compression	فشار
press	فشار
pushed	فشار
pressure vessel	فشار
atmospheres	فشار جو
tension	فشار
atmosphere	فشار جو
sense of pressure	حس فشار
pressure sense	حس فشار
push	فشار
pushes	فشار
growing pains	فشار
isobar	هم فشار
tensions	فشار
water pressure	فشار اب
eyestrain	فشار باصره
gage pressure	فشار گیج
high tension	فشار قوی
tension adjustment	میزان فشار
flux density	تراکم فشار
forced draft	هوای با فشار
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
gage pressure	فشار مانومتری
gossypium	داروی فشار
high tension magneto	مگنت پر فشار
high voltage line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high pressure line	خط فشار قوی
ciderpress	سیب فشار
high pressure area	منطقه پر فشار
high pressure	فشار زیاد
high potential	فشار قوی
group pressure	فشار گروهی
head loss	افت فشار
external pressure	فشار برونی
brush pressure	فشار زغال
confined water	سفره اب با فشار
constant pressure	فشار ثابت
contact pressure	فشار تماسی
contact pressure	فشار تماس
cost push	فشار قیمت
cost push	فشار هزینه
critical pressure	فشار بحرانی
compressive stress	فشار تراکمی
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
pressure of time	فشار زمانی
time pressure	فشار زمانی
carebaria	احساس فشار در سر
center of pressure	مرکز فشار
central head	فشار مرکزی
centre of pressure	مرکز فشار
ciderpress	میوه فشار
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
earth pressure	فشار خاک
economic pressure	فشار اقتصادی
edge pressure	فشار لبه
effective pressure	فشار موثر
electric tension	فشار الکتریکی
end thrust	فشار محوری
equilibrium pressure	فشار تعادلی
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
excess pressure	فشار اضافی
dynamic pressure	فشار پویا
dynamic pressure	فشار دینامیکی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
diffraction loading	منتجه فشار
direct pressure	فشار مستقیم
discharge pressure	فشار تخلیه
drag loading	فشار کششی
drag mark	محل فشار
external pressure	فشار خارجی
hydrostatic	مربوط به فشار اب
osmotic pressure	فشار اسمزی
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
thrust of the arch	فشار طاق
stress of poverty	فشار بینوایی
static pressure	فشار ایستایی
static head	فشار ایستایی
starting pressure	فشار استارت
standard atmospheric pressure	فشار متعارفی جو
sound pressure	فشار صوت
soil strain	فشار زمین
social pressure	فشار اجتماعی
to press up	با فشار بالابردن
to squeeze to death	با فشار کشتن
overpressure	فشار بیش از حد
overvoltage	فشار زیاد
overvoltage	ازدیاد فشار
partial pressure	فشار جزئی
partial pressure	فشار جزیی
torsional strain	فشار پیچشی
piezometry	فشار سنجی
piston pressure	فشار پیستون
torisonal strain	فشار پیچشی
simple compression	فشار ساده
set forward	فشار پیشروی
pressure surface	سطح فشار
pressure of speech	فشار تکلم
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure head	ارتفاع فشار
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
pressure adjustment	تنظیم فشار
pressure curve	منحنی فشار
pressure gradient	گرادیان فشار

hydraulic pressure

فشار هیدرولیکی