Dictiornary-Farsi | فشار پیچشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
torisonal strain	فشار پیچشی
torsional strain	فشار پیچشی


Other Matches

curved design	پیچشی
torsional strength	استحکام پیچشی
chopped	ضربه پیچشی
torsional resistance	مقاومت پیچشی
torsional moment	گشتاور پیچشی
front strain	کرنش پیچشی
coil spring	فنر پیچشی
torsional load	بار پیچشی
torsional instability	ناپایداری پیچشی
torsional force	نیروی پیچشی
twistor	حافظه پیچشی
torsional vibration	ارتعاش پیچشی
torsional vibration	نوسان پیچشی
coriolis	اثر پیچشی
torsional stress	تنش پیچشی
chop	ضربه پیچشی
torque	گشتاور پیچشی
torque	لنگر پیچشی
torsional modulus	مدول پیچشی
modulus of torsion	مدول پیچشی
torsional ballance	بالانس پیچشی
kick serve	سرویس پیچشی
torsion spring	فنر پیچشی
torsional angle	زاویه پیچشی
torsion balance	ترازوی پیچشی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
stalling torque	گشتاور پیچشی ناتوان
drop worm shaft	محور پیچشی سقوطی
running torque	گشتاور پیچشی حرکت
driving torque	گشتاور پیچشی گرداننده
torque converter	مبدل گشتاور پیچشی
torsional fatigue strength	استحکام فرسودگی پیچشی
torque	نیروی پیچشی گشتاوری
no load torque	گشتاور پیچشی بی باری
torsion dynamometer	توان سنج پیچشی
synchronizing torque	گشتاور پیچشی همزمان
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
torque regulator	تنظیم کننده گشتاور پیچشی
torsion bar	بار پیچشی اهرم تعلیق
starting torque	گشتاور پیچشی راه انداز
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
compound bending	خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
contra rotating	دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
rosette border	حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
Afshan [all-over pattern]	طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Herati border	طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
pressured	فشار
barometric pressure	فشار جو
low pressure	فشار کم
thrusts	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
isobars	هم فشار
weight	فشار
isobare	هم فشار
isopiestic	هم فشار
isobars	تک فشار
line of thrust	خط فشار
pressure	فشار
ice push	فشار یخ
thrusting	فشار
pressure curve	خم فشار
back iron	بن فشار
pressure sense	حس فشار
sense of pressure	حس فشار
pressuring	فشار
back pressure	پی فشار
thrust	فشار
pressures	فشار
pressing	فشار
pressor	فشار زا
atmospheric pressure	فشار جو
fantod	فشار
zip	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
total pressure	فشار کل
stress	فشار
stresses	فشار
stressing	فشار
presses	فشار
strains	فشار
strain	فشار
atmosphere	فشار جو
bunt	فشار با سر
atmospheres	فشار جو
pressure vessel	فشار
isobar	هم فشار
water pressure	فشار اب
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
isobar	تک فشار
pushed	فشار
pushes	فشار
distraint	فشار
growing pains	فشار
brunt	فشار
exertion	فشار
exertions	فشار
press	فشار
push	فشار
tension	فشار
strokes	فشار با پا
compression	فشار
impacts	فشار
impact	فشار
stroking	فشار با پا
tensions	فشار
central head	فشار مرکزی
high tension	فشار قوی
incompressible	فشار ناپذیر
increase of pressure	افزایش فشار
centre of pressure	مرکز فشار
center of pressure	مرکز فشار
induction voltage	فشار القائی
high tension line	خط فشار قوی
high pressure line	خط فشار قوی
high pressure area	منطقه پر فشار
impaction	فشار سخت
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
hydrostatic	مربوط به فشار اب
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
ciderpress	میوه فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
impluse voltage	فشار ضربهای
ciderpress	سیب فشار
carebaria	احساس فشار در سر
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار عمق
impact pressure	فشار اصابت
high tension magneto	مگنت پر فشار
inclined compression	فشار مایل
high pressure	فشار زیاد
dynamic pressure	فشار دینامیکی
edge pressure	فشار لبه
effective pressure	فشار موثر
electric tension	فشار الکتریکی
end thrust	فشار محوری
critical pressure	فشار بحرانی
cost push	فشار هزینه
equilibrium pressure	فشار تعادلی
deflationary pressure	فشار انقباضی
economic pressure	فشار اقتصادی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
drag mark	محل فشار
dynamic pressure	فشار پویا
drag loading	فشار کششی
earth pressure	فشار خاک
discharge pressure	فشار تخلیه
direct pressure	فشار مستقیم
diffraction loading	منتجه فشار
diastolic pressure	فشار دیاستولی
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
cost push	فشار قیمت
excess pressure	فشار اضافی
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
gossypium	داروی فشار
group pressure	فشار گروهی
head loss	افت فشار
forced draft	هوای با فشار
flux density	تراکم فشار
high voltage line	خط فشار قوی
external pressure	فشار خارجی
external pressure	فشار برونی
eyestrain	فشار باصره
contact pressure	فشار تماس
contact pressure	فشار تماسی
constant pressure	فشار ثابت
confined water	سفره اب با فشار
compressive stress	فشار تراکمی
high potential	فشار قوی
inflationary pressure	فشار تورمی
pressure wave	موج فشار
static head	فشار ایستایی
static pressure	فشار ایستایی
stress of poverty	فشار بینوایی
thrust of the arch	فشار طاق
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
to press up	با فشار بالابردن
to squeeze to death	با فشار کشتن
yerk	فشار دادن