English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
out of doors فضای ازاد
free space فضای ازاد
open area فضای ازاد
out of door فضای ازاد
Search result with all words
space heater بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
Other Matches
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
free space فضای خالی
expanse فضای زیاد
floorage فضای صحن
image space فضای تصویر
mask پوشاندن فضای
fornix فضای مجوف
campuses فضای باز
vacuity فضای خالی
masks پوشاندن فضای
biosphere فضای زیست
boot فضای ترانک
work space فضای دایر
workspace فضای کاری
campus فضای باز
cavities فضای خالی
gross space فضای کلی
space فضای خالی
aerospace فضای هوایی
aerospace فضای ماوراء جو
clearance فضای بازی
void فضای خالی
phase space فضای فاز
phase space فضای فازی
psychological space فضای روانی
spaces فضای خالی
life space فضای زیست
lebensraum فضای حیاتی
hollow space فضای توخالی
clearance فضای بیکار
lacuna فضای خالی
vacuums فضای تهی
subspace فضای فرعی
vacuuming فضای تهی
vacuumed فضای تهی
vacuum فضای تهی
reflector space فضای بازتابی
dead space فضای مرده
danger space فضای خطرناک
cylinder capacity فضای سیلندر
atmospheric environement فضای جوی
covered space فضای پوشیده
covered space فضای سر پوشیده
acceleration space فضای شتاب
coordination sphere فضای کوئوردیناسیون
cellarage فضای زیرزمین
bad break فضای خالی
airspace فضای هوایی
expanses فضای زیاد
dead space فضای راکد
cavity فضای مجوف
floor space فضای اشکوب
cavity فضای خالی
eucleadian space فضای اقلیدسی
open فضای باز
opened فضای باز
opens فضای باز
cavities فضای مجوف
deep space فضای سه بعدی
payload space فضای بار مفید
aston dark space فضای تاریک استن
open cut حفاری در فضای باز
anode dark space فضای تاریک اند
glades فضای میان جنگل
airspace control کنترل فضای هوایی
address apace فضای آدرس دهی
floor space occupied فضای مورد نیاز
phase space cell پیل فضای فاز
glade فضای میان جنگل
perimeter فضای احاطه کننده
perspective space نمایش فضای سه بعدی
blankest سفید فضای خالی
blank سفید فضای خالی
perimeters فضای احاطه کننده
interstaller space فضای بین- ستارهای
foresheets فضای جلوی قایق
memory address space فضای نشانی حافظه
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
furnace room فضای داخل کوره
margin زمان یا فضای اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
drift space فضای تبدیل تحمیل
inane چرند فضای نامحدود
fanfare نمایش در فضای باز
fanfares نمایش در فضای باز
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
hair space فضای باریکی درچاپ
loading space فضای قابل بارگیری
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
buncher space فضای تحمیل سرعتی
catcher space فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space فضای تاریک کاتد
cathode glow فضای روشن کاتد
faraday dark space فضای تاریک فارادی
crookes dark space فضای تاریک کاتد
danger space فضای هوایی خطرناک
vector space فضای خطی [ریاضی]
linear space فضای برداری [ریاضی]
to close airspace محصورکردن فضای هوایی
atmosphere فضای اطراف هرجسمی
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
landscape garden طراحی فضای سبز
trough of the sea فضای میان دو موج
metric space فضای متریک [ریاضی]
airspace [over a country] فضای هوایی [در کشوری]
metric space فضای متری [ریاضی]
runout فضای عمل یک سیستم
linear space فضای خطی [ریاضی]
Euclidean space فضای اقلیدسی [ریاضی]
topological space فضای توپولوژیک [ریاضی]
vector space فضای برداری [ریاضی]
the infinite space فضای بیکران لاینتاهی
immune ازاد
free ازاد
stand at ease ازاد
immundity ازاد
go as you please ازاد
sweeper بک ازاد
sweepers بک ازاد
sweep back بک ازاد
unrestrained ازاد
suspended floor کف ازاد
footloose ازاد
idle line خط ازاد
stand easel ازاد
exempting ازاد
open ازاد
fetterless ازاد
self-service ازاد
frees ازاد
free play ازاد
opened ازاد
freed ازاد
degage ازاد
freeing ازاد
unihibit ازاد
opens ازاد
unihibited ازاد
loose ول ازاد
slack water اب ازاد
self service ازاد
self administered ازاد
exempts ازاد
exempted ازاد
exempt ازاد
unattached ازاد
looser ول ازاد
at ease ازاد
freemen ازاد
freeman ازاد
absolutes ازاد
disengaged ازاد
loosest ول ازاد
absolute ازاد
pre-Hilbert space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
inner product space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
dead space زاویه بیروح فضای کور
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
user area فضای مخصوص استفاده کننده
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
frame و مرز اطراف فضای پنجره
outer space فضای خارج از هوا یا جوزمین
to close airspace مسدود کردن فضای هوایی
deep space فضای خارج از منضومه شمسی
broadcast توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
fifo فضای ذخیره سازی موقت
cod فضای داخل خلیج یادریاچه
clearance هوا فضای خالی فاصله
compacts چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
compacting چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
space فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces فضای خالی بین حروف یا خط ها
broadcasts توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
space above property فضای قسمت بالای ملک
caret نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
it takes much room فضای زیادی را اشغال میکند
air-hole [تهویه فضای خالی سرداب]
bossing [فضای خالی زیر پنجره]
open وزن ازاد
charity line خط پرتاب ازاد
cantilever تیر سر ازاد
extrication ازاد کردن
unwrap ازاد کردن
carbon free ذغال ازاد
salmon ماهی ازاد
liberation ازاد کردن
affranchize ازاد کردن
sharity stripe خط پرتاب ازاد
enfranchize ازاد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com