English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dead space فضای راکد
Other Matches
slack water اب راکد
dulled راکد
duller راکد
dullest راکد
dulling راکد
dulls راکد
latent راکد
amort راکد
racquetball racket راکد
mere اب راکد
merest اب راکد
non moving water اب راکد
inert راکد
dull راکد
stagnant راکد
stills راکد
stillest راکد
standing راکد
stiller راکد
still راکد
resting راکد
dead file پرونده راکد
stagnate راکد شدن
still راکد همیشه
stagnating راکد شدن
statgnate راکد شدن
stagnates راکد شدن
stagnated راکد شدن
morgue بایگانی راکد
liquid capital سرمایه راکد
idle deposit سپرده راکد
morgues بایگانی راکد
stillest راکد همیشه
idle money پول راکد
dead air هوای راکد
dead records بایگانی راکد
stiller راکد همیشه
records depository بایگانی راکد
stills راکد همیشه
the market is dull بازار راکد است
liquidity perference فهرست پول راکد
lentic وابسته به ابهای راکد
lentic زیست کننده در ابهای راکد
stagnicolous زندگی کننده دراب راکد
stationary front جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
wind shadow منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
backwater محل راکد [عقب افتاده] [عقب مانده] [واژه تحقیری]
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
depository بایگانی مدارک بایگانی راکد
idle balance مانده راکد مانده غیرفعال
covered space فضای سر پوشیده
vacuuming فضای تهی
coordination sphere فضای کوئوردیناسیون
vacuumed فضای تهی
vacuum فضای تهی
vacuums فضای تهی
covered space فضای پوشیده
spaces فضای خالی
boot فضای ترانک
dead space فضای مرده
campuses فضای باز
campus فضای باز
danger space فضای خطرناک
cylinder capacity فضای سیلندر
deep space فضای سه بعدی
cellarage فضای زیرزمین
cavities فضای خالی
expanses فضای زیاد
mask پوشاندن فضای
masks پوشاندن فضای
biosphere فضای زیست
opens فضای باز
opened فضای باز
acceleration space فضای شتاب
open فضای باز
out of doors فضای ازاد
cavity فضای مجوف
cavities فضای مجوف
atmospheric environement فضای جوی
bad break فضای خالی
airspace فضای هوایی
expanse فضای زیاد
cavity فضای خالی
psychological space فضای روانی
gross space فضای کلی
hollow space فضای توخالی
clearance فضای بازی
clearance فضای بیکار
image space فضای تصویر
reflector space فضای بازتابی
lacuna فضای خالی
lebensraum فضای حیاتی
life space فضای زیست
subspace فضای فرعی
open area فضای ازاد
workspace فضای کاری
out of door فضای ازاد
work space فضای دایر
phase space فضای فاز
phase space فضای فازی
free space فضای خالی
free space فضای ازاد
vacuity فضای خالی
floor space فضای اشکوب
floorage فضای صحن
eucleadian space فضای اقلیدسی
aerospace فضای ماوراء جو
space فضای خالی
aerospace فضای هوایی
void فضای خالی
fornix فضای مجوف
trough of the sea فضای میان دو موج
vector space فضای برداری [ریاضی]
margin زمان یا فضای اضافی
the infinite space فضای بیکران لاینتاهی
glades فضای میان جنگل
linear space فضای خطی [ریاضی]
airspace [over a country] فضای هوایی [در کشوری]
landscape garden طراحی فضای سبز
airspace control کنترل فضای هوایی
topological space فضای توپولوژیک [ریاضی]
to close airspace محصورکردن فضای هوایی
metric space فضای متریک [ریاضی]
linear space فضای برداری [ریاضی]
vector space فضای خطی [ریاضی]
metric space فضای متری [ریاضی]
Euclidean space فضای اقلیدسی [ریاضی]
runout فضای عمل یک سیستم
anode dark space فضای تاریک اند
catcher space فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space فضای تاریک کاتد
cathode glow فضای روشن کاتد
hair space فضای باریکی درچاپ
furnace room فضای داخل کوره
crookes dark space فضای تاریک کاتد
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
foresheets فضای جلوی قایق
danger space فضای هوایی خطرناک
floor space occupied فضای مورد نیاز
faraday dark space فضای تاریک فارادی
buncher space فضای تحمیل سرعتی
interstaller space فضای بین- ستارهای
aston dark space فضای تاریک استن
margins زمان یا فضای اضافی
phase space cell پیل فضای فاز
perspective space نمایش فضای سه بعدی
payload space فضای بار مفید
glade فضای میان جنگل
open cut حفاری در فضای باز
inane چرند فضای نامحدود
perimeter فضای احاطه کننده
memory address space فضای نشانی حافظه
perimeters فضای احاطه کننده
loading space فضای قابل بارگیری
address apace فضای آدرس دهی
drift space فضای تبدیل تحمیل
fanfare نمایش در فضای باز
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
atmosphere فضای اطراف هرجسمی
blankest سفید فضای خالی
blank سفید فضای خالی
fanfares نمایش در فضای باز
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
to close airspace مسدود کردن فضای هوایی
cod فضای داخل خلیج یادریاچه
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
pre-Hilbert space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
space above property فضای قسمت بالای ملک
compact چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
broadcasts توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
air-hole [تهویه فضای خالی سرداب]
frame و مرز اطراف فضای پنجره
outer space فضای خارج از هوا یا جوزمین
bossing [فضای خالی زیر پنجره]
inner product space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
user area فضای مخصوص استفاده کننده
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
broadcast توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
compacting چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacts چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
deep space فضای خارج از منضومه شمسی
space فضای خالی بین حروف یا خط ها
dead space زاویه بیروح فضای کور
spaces فضای خالی بین حروف یا خط ها
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
fifo فضای ذخیره سازی موقت
caret نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
it takes much room فضای زیادی را اشغال میکند
clearance هوا فضای خالی فاصله
fogging برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
clipboard 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
claustrophobia مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
clipboards 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
gaps فضای بین دادههای ذخیره شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com