English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
metric space فضای متری [ریاضی]
Other Matches
york round مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
western round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
metric system سیستم متری
bathymetry باتی متری
telemetry تله متری
metric spark plug شمع متری
metric waves موجهای متری
rials 0 the metre متری 04 ریال
prefixes used in the metric system پیشوندهای دستگاه متری
low board سکوی یک متری شیرجه
high board سکوی شیرجه 3 متری
kick circle دایره 8/81 متری وسط میدان
metric system دستگاه اندازه گیری متری
metric اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
howtar خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
SI Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
heads تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
gales باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
thin Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
pope young round مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
men's western round مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
dusters توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
duster توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
floor space فضای اشکوب
vacuums فضای تهی
space فضای خالی
spaces فضای خالی
cylinder capacity فضای سیلندر
dead space فضای مرده
dead space فضای راکد
vacuum فضای تهی
deep space فضای سه بعدی
danger space فضای خطرناک
vacuumed فضای تهی
vacuuming فضای تهی
eucleadian space فضای اقلیدسی
covered space فضای پوشیده
covered space فضای سر پوشیده
coordination sphere فضای کوئوردیناسیون
opened فضای باز
open فضای باز
cavity فضای مجوف
cavity فضای خالی
cavities فضای مجوف
cavities فضای خالی
biosphere فضای زیست
campus فضای باز
campuses فضای باز
opens فضای باز
airspace فضای هوایی
expanses فضای زیاد
cellarage فضای زیرزمین
bad break فضای خالی
out of doors فضای ازاد
atmospheric environement فضای جوی
acceleration space فضای شتاب
expanse فضای زیاد
mask پوشاندن فضای
masks پوشاندن فضای
boot فضای ترانک
subspace فضای فرعی
image space فضای تصویر
clearance فضای بیکار
lacuna فضای خالی
lebensraum فضای حیاتی
life space فضای زیست
open area فضای ازاد
out of door فضای ازاد
clearance فضای بازی
phase space فضای فاز
phase space فضای فازی
workspace فضای کاری
work space فضای دایر
psychological space فضای روانی
vacuity فضای خالی
reflector space فضای بازتابی
hollow space فضای توخالی
free space فضای ازاد
void فضای خالی
floorage فضای صحن
aerospace فضای ماوراء جو
gross space فضای کلی
fornix فضای مجوف
aerospace فضای هوایی
free space فضای خالی
Euclidean space فضای اقلیدسی [ریاضی]
runout فضای عمل یک سیستم
linear space فضای خطی [ریاضی]
trough of the sea فضای میان دو موج
the infinite space فضای بیکران لاینتاهی
to close airspace محصورکردن فضای هوایی
vector space فضای خطی [ریاضی]
vector space فضای برداری [ریاضی]
airspace [over a country] فضای هوایی [در کشوری]
linear space فضای برداری [ریاضی]
landscape garden طراحی فضای سبز
topological space فضای توپولوژیک [ریاضی]
margin زمان یا فضای اضافی
margins زمان یا فضای اضافی
metric space فضای متریک [ریاضی]
glade فضای میان جنگل
glades فضای میان جنگل
memory address space فضای نشانی حافظه
loading space فضای قابل بارگیری
crookes dark space فضای تاریک کاتد
interstaller space فضای بین- ستارهای
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
hair space فضای باریکی درچاپ
danger space فضای هوایی خطرناک
furnace room فضای داخل کوره
drift space فضای تبدیل تحمیل
foresheets فضای جلوی قایق
faraday dark space فضای تاریک فارادی
open cut حفاری در فضای باز
payload space فضای بار مفید
cathode glow فضای روشن کاتد
inane چرند فضای نامحدود
perimeter فضای احاطه کننده
perimeters فضای احاطه کننده
address apace فضای آدرس دهی
airspace control کنترل فضای هوایی
anode dark space فضای تاریک اند
aston dark space فضای تاریک استن
phase space cell پیل فضای فاز
perspective space نمایش فضای سه بعدی
buncher space فضای تحمیل سرعتی
catcher space فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space فضای تاریک کاتد
floor space occupied فضای مورد نیاز
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
atmosphere فضای اطراف هرجسمی
blankest سفید فضای خالی
fanfare نمایش در فضای باز
blank سفید فضای خالی
fanfares نمایش در فضای باز
broadcast توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
space above property فضای قسمت بالای ملک
caret نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
cod فضای داخل خلیج یادریاچه
pre-Hilbert space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
inner product space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
compacted چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
clearance هوا فضای خالی فاصله
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
outer space فضای خارج از هوا یا جوزمین
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
it takes much room فضای زیادی را اشغال میکند
to close airspace مسدود کردن فضای هوایی
broadcasts توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
frame و مرز اطراف فضای پنجره
compacting چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
deep space فضای خارج از منضومه شمسی
fifo فضای ذخیره سازی موقت
bossing [فضای خالی زیر پنجره]
air-hole [تهویه فضای خالی سرداب]
spaces فضای خالی بین حروف یا خط ها
user area فضای مخصوص استفاده کننده
space فضای خالی بین حروف یا خط ها
compacts چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
dead space زاویه بیروح فضای کور
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
fill رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fills رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
zap حذف داده موجود در فضای کاری
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
zapping حذف داده موجود در فضای کاری
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
gap فضای بین دادههای ذخیره شده
marquees فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
capacity فضای فراهم برای ذخیره سازی
capacities فضای فراهم برای ذخیره سازی
gaps فضای بین دادههای ذخیره شده
operand فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
inputted بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com