Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
English
Persian
the losser of a child
فقدان یا داغ فرزند
Other Matches
atony
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
forfeited
فقدان
deficiencies
فقدان
deficiency
فقدان
forfeiture
فقدان
apyrexy
فقدان تب
forfeit
فقدان
forfeits
فقدان
forfeiting
فقدان
loss
فقدان
lacks
فقدان
absences
فقدان
absence
فقدان
lacked
فقدان
lack
فقدان
absence of intention
فقدان قصد
akinesthesia
فقدان حس حرکت
acathexis
فقدان نیروگذاری
anosmia
فقدان حس شامه
lacks
فقدان کسری
analgesia
فقدان حس درد
amenorrhea
فقدان قاعدگی
lacked
فقدان کسری
lack
فقدان کسری
inattention
فقدان توجه
lacking
فقدان کمبود
deprivations
فقدان انعزال
deprivation
فقدان انعزال
incapacity
فقدان اهلیت
loss of claim
فقدان غرامت
loss of accuracy
فقدان دقت
lack of incentive
فقدان انگیزه
insanitation
فقدان بهداشت
incoordination
فقدان هم اهنگی
hypoprosexia
فقدان توجه
hypoprosessis
فقدان توجه
filicide
فرزند کش
sonship
فرزند
sonless
بی فرزند
progeniture
فرزند
progency
فرزند
only child
تک فرزند
impignorate
فرزند
bairn
فرزند
child
فرزند
progeny
فرزند
gets
فرزند
fry
فرزند
fries
فرزند
breeds
فرزند
son
فرزند
sons
فرزند
getting
فرزند
offspring
فرزند
bairns
فرزند
breed
فرزند
frying
فرزند
scion
فرزند
scions
فرزند
get
فرزند
want
کسر داشتن فقدان
inclemency
بی اعتدالی فقدان ملایمت
wanted
کسر داشتن فقدان
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
interdiction
فقدان اهلیت محجوریت
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
inhospitality
فقدان مهمان نوازی
achroma
فقدان رنگ دانه
ineligibility
فقدان شرایط لازم
achromia
فقدان رنگ دانه
ahedonia
فقدان احساس لذت
anhedonia
فقدان احساس لذت
anandria
فقدان ویژگیهای نرینگی
aniconia
فقدان تصویر ذهنی
acrotism
فقدان ضربان یا تپش
anorgasmia
فقدان اوج جنسی
anorgasmy
فقدان اوج جنسی
stepchildren
فرزند خوانده
stepsons
فرزند خوانده
stepchild
فرزند خوانده
godchild
فرزند خوانده
nurse child
فرزند رضائی
nurse child
فرزند خوانده
whoreson
فرزند فاحشه
sonnish
فرزند وار
godchildren
فرزند خوانده
polynices
فرزند ادیپوس
Paris
فرزند " پریام "
orestes
فرزند اگاممنون
to berave of ason
بی فرزند کردن
child adoption
فرزند خواندگی
fosterling
فرزند رضاعی
firstborn
فرزند ارشد
sonny
فرزند جان
filicide
فرزند کشی
foster child
فرزند خوانده
hagseed
فرزند زن ساحره
stepson
فرزند خوانده
adoption
فرزند خواندگی
adopted child
فرزند خوانده
colourblindness
فقدان قوه تشخیص رنگ
acheilia
فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
medea complex
عقده فرزند کشی
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
sole offspring
فرزند منحصر بفرد
he is my only child
فرزند یگانه من است
judah
یهودا فرزند یعقوب
problem child
فرزند مسئله دار
freeborn
فرزند ازاد مرد
fruit
فرزند میوه دادن
fruits
فرزند میوه دادن
achlorhydria
فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
parenting
پس انداختن و بار آوردن فرزند
thyestes
فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
adoptionist
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
ishmael
اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
japheth
یافث فرزند نوح پیامبر
hagborn
شیطان زاده فرزند ساحره
levi
لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
fosterling
طفل شیرخوار فرزند خوانده
ancestral file
که فرزند فایل جاری است
abel
فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
isaac
اسحق فرزند حضرت ابراهیم
count out of the house
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
anuresis
فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
shem
سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
aphonia
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
hydrogen embrittleness
فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
missed
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
miss
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
misses
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
jonathan
یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
aegisthus
فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
primogeniture
حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
ultimogeniture
اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
paranoia
جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
jus sanguinis
قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
recaption
مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
parent program
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
abulia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abuleia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
tenant by curtesy
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com