English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
vertebration فقره بندی
Search result with all words
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
Other Matches
piece فقره
episodes فقره
vertebrate فقره
entry فقره
items فقره
episode فقره
pieces فقره
vertebrates فقره
paragraphic فقره فقره
spondyl فقره
item فقره
vertebra فقره
paticular فقره
pericope فقره
items یک فقره جزء
item یک فقره جزء
paragraph فقره ماده
paragraphs فقره ماده
vertebral مهره فقره
particular redemption متوجه فقره
piece de resistance فقره برجسته
passage عبارت فقره
passages عبارت فقره
undefined entry فقره تعریف نشده
it is a passage from gulistan فقره یا عبارتی از گلستان است
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
laced بندی
sealing off اب بندی
waterproofing اب بندی
queuing صف بندی
nailed up سر هم بندی
mud sill ته بندی
lapping اب بندی
neuration رگ بندی
snacks ته بندی
snack ته بندی
queing صف بندی
taping ته بندی
patching سر هم بندی
commisural بندی
striation خط بندی
trimerous سه بندی
articular بندی
seal اب بندی
seals اب بندی
vanation رگ بندی
funiculars بندی
funicular بندی
hermetic sealing اب بندی
commissural بندی
humidity insulation اب بندی
alignments صف بندی
humidity insulation نم بندی
alignment صف بندی
packages بسته بندی
underpins پی بندی کردن
rank رتبه بندی
ranked رتبه بندی
packages عدل بندی
packaged بسته بندی
packaged عدل بندی
trelliswork داربست بندی
reticulation شبکه بندی
package بسته بندی
typification طبقه بندی
package عدل بندی
triangulation مثلث بندی
paging صفحه بندی
typification سنخ بندی
regimentalation گروه بندی
triangularization مثلث بندی
ranks رتبه بندی
queuing theory نظریه صف بندی
patchery سرهم بندی
formulation صورت بندی
sealing wax موم اب بندی
vertebration مهره بندی
wainscoting تخته بندی
junta دسته بندی
waterproofing course اندود اب بندی
waterproofing course لایه اب بندی
wagering شرط بندی
tabulate جدول بندی
sorting طبقه بندی
vernation برگ بندی
regimentation گروه بندی
underpinned پی بندی کردن
premunition پیش بندی
taxonomies طبقه بندی
gamble شرط بندی
taxonomy طبقه بندی
totalization جمع بندی
pluralization جمع بندی
underpin پی بندی کردن
venation رگه بندی
phantasma چشم بندی
rhyme scheme قافیه بندی
skelton استخوان بندی
single sling باربردار یک بندی
shuttering تخته بندی
shoring شمع بندی
self dramatization بخود بندی
subsumption رده بندی
summation جمع بندی
syllabication هجا بندی
segmentation قطعه بندی
gambles شرط بندی
stratification چینه بندی
stratification لایه بندی
stratification قشر بندی
steining طوقه بندی
staping مرحله بندی
somatotyping سنخ بندی تن
snow job سرهم بندی
gambled شرط بندی
stratification طبقه بندی
syllabicity هجا بندی
sealings بتونه اب بندی
syllabification هجا بندی
to mull a mull of سر هم بندی کردن
to nails up سر هم بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
to take a snack ته بندی کردن
toe protection پاشنه بندی
grade درجه بندی
partitioning جزء بندی
sealing اب بندی کردن
rootage ریشه بندی
grades درجه بندی
to make a muddle of سر هم بندی کردن
to make a mess of سر هم بندی کردن
systemization طبقه بندی
sealing screw پیچ اب بندی
sealing liquid مایع اب بندی
tabulation جدول بندی
sealing joint اتصال اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
tariff classification تعرفه بندی
terracing تراس بندی
scheme of colour رنگ بندی
scheduling queue صف زمان بندی
ring clossure حلقه بندی
line graduation تقسیم بندی خط
jerry-built سر هم بندی شده
colonnade ستون بندی
granulating دانه بندی
colonnades ستون بندی
gradin پله بندی
gipsyhood غربال بندی
rationing جیره بندی
rationing سهمیه بندی
gipsydom غربال بندی
division طبقه بندی
gemmulation جرثومه بندی
divisions طبقه بندی
formwork قالب بندی
jerry built سر هم بندی شده
spacing فاصله بندی
quota سهمیه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com