English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
it is a passage from gulistan فقره یا عبارتی از گلستان است
Other Matches
A passage frome the book of gulistan. عبارتی از کتاب گلستان
to invert a phrase عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن
rosaries گلستان
rosary گلستان
rosarium گلستان
rosery گلستان
gulistan of sadi گلستان سعدی
it is a passage from gulistan اقتباس از گلستان است
this word occurs in gulistan p این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
episodes فقره
episode فقره
entry فقره
vertebrate فقره
vertebrates فقره
vertebra فقره
pieces فقره
paragraphic فقره فقره
pericope فقره
piece فقره
paticular فقره
item فقره
items فقره
spondyl فقره
vertebral مهره فقره
vertebration فقره بندی
piece de resistance فقره برجسته
items یک فقره جزء
particular redemption متوجه فقره
paragraphs فقره ماده
passage عبارت فقره
passages عبارت فقره
item یک فقره جزء
paragraph فقره ماده
phrasal عبارتی
and ... respectively <conj.> و یا به عبارتی
and accordingly <conj.> و یا به عبارتی
or rather <conj.> و یا به عبارتی
undefined entry فقره تعریف نشده
phrase structure با ساخت عبارتی
a pejorative term عبارتی تنزل دهنده
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
declarative statement عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
declarations عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
catch-phrase واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
declaration عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
catch-phrases واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
an idiomatic experssion عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
phraseograph عبارتی که نشانی برای ان درست شده است
version کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
versions کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
transliteration نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
attestation clause عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
salvo شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
break clause عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
salvoes شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statements عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
narrative statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
commands کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
acrostic جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
command کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commanded کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
precatory words عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد
searches 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searchingly 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
rem عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
sans recours عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com