English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
English Persian
coinage metals فلزات مسکوک
Other Matches
metallography شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal فلزات اصلی فلزات کم بها
coined مسکوک
coins مسکوک
coin مسکوک
sixpenny bit مسکوک شش پنسی
metallic currency پول مسکوک
money مسکوک ثروت
numismatic مسکوک شناسی
twopence مسکوک دوپنسی
dime مسکوک ده سنتی
dimes مسکوک ده سنتی
brummagem مسکوک فلزی
specie پول مسکوک
ducat مسکوک طلای قدیمی
pfennig مسکوک مسی المانی
peso مسکوک امریکای جنوبی
krone مسکوک نقره دانمارک و نروژ
pounded واحد مسکوک طلای انگلیسی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounding واحد مسکوک طلای انگلیسی
pound واحد مسکوک طلای انگلیسی
gold bullion standard پایه طلای غیر مسکوک
coinage طبقه بندی بهای مسکوک
metallist طرفدارپول فلزی یا مسکوک کارگرفلزات
denier نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
sou مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
krona مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
parting of metals تجزیه فلزات
abrasive grit خرده فلزات
whitesmith ابکار فلزات
dioxide; metals دیاکسید-فلزات
base metals فلزات بنیانی
post transition metals فلزات پس واسطه
noble metals فلزات نجیب
scissel دم قیچی فلزات
base metal فلزات بنیانی
cuttings براده فلزات
drillings براده فلزات
metal physics فیزیک فلزات
fineness عیار فلزات
metallurgical engineering علم ذوب فلزات
docimasy فن ازمایش فلزات ودواها
metal foulings خرده سوفاله فلزات
metal foundry ریخته گری فلزات
metallize روکش کردن با فلزات
molten bath حمام ذوب فلزات
narrow band filter صافی فلزات باریک
white bearing metals فلزات سفید یاطاقان
melting pots دیگ ذوب فلزات
ferrous فلزات اهن دار
smeltery کارخانه ذوب فلزات
metallurgy استخراج و ذوب فلزات
melting pot دیگ ذوب فلزات
metllurgist متخصص ذوب فلزات
work hardening سخت کاری فلزات
non ferrous metal industry صنعت فلزات غیراهنی
native metals فلزات خالص طبیعی
burnisher الت پرداخت فلزات
tumbling barrel غلتک مخصوص صیقل فلزات
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
metallurgical وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
joming test ازمایش تعیین سختی فلزات
metallurgist متخصص قال کردن فلزات
metallurgy فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
bullion شمش فلزات با عیار معین
cupellation گرفتن فلزات قیمتی از سرب
assays عیارگیری فلزات گران قیمت
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
assay عیارگیری فلزات گران قیمت
electro plating ابکاری فلزات به کمک برق
electrometallurgy ذوب فلزات بوسیله برق
carats درجه خلوص فلزات پربها
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
founding علم ذوب وریختن فلزات
carat درجه خلوص فلزات پربها
metallurgists متخصص قال کردن فلزات
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
transmutation of metals استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
neck کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
necks کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
extrusion شکل دادن گرم یا سرد فلزات
hydrometallurgy استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
electrometallurgy صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
metallurgic وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
dross کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
cold working property قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
picking پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
die casting ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
finery زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
rivet test ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
billon الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
compass compensation تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
hand forming شکل دادن فلزات تورق پذیر باابزارهای دستی و بلوکهای دقیق
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
cold work عملیات شکل دادن و چکش کاری فلزات در حالت سرد ودر دماهای پایین
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com