English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English Persian
noble metals فلزات نجیب
Other Matches
metallography شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal فلزات اصلی فلزات کم بها
sobersided نجیب
gentler نجیب
gentlewoman زن نجیب
gentlewomen زن نجیب
of a noble family نجیب
gentlewomanly نجیب
maidenly نجیب
meek نجیب
gentlest نجیب
indecent نا نجیب
genteel نجیب
decent نجیب
nicest نجیب
gentle نجیب
nicer نجیب
nice نجیب
immodest نا نجیب
noble gas گاز نجیب
high born نجیب زاده
bashaw نجیب زاده
genteelly نجیب وار
patrician نجیب زاده
aristocrats نجیب زاده
noble نجیب باشکوه
aristocrat نجیب زاده
childe نجیب زاده
nobler نجیب باشکوه
blue blooded نجیب زاده
nobles نجیب باشکوه
noblest نجیب باشکوه
patricians نجیب زاده
blue-blooded نجیب زاده
chevalier نجیب زاده
nobleman نجیب زاده
noblemen نجیب زاده
knight نجیب زاده
knighted نجیب زاده
knighting نجیب زاده
knights نجیب زاده
noble metal فلز نجیب
magnates نجیب زاده
noblewomen نجیب زاده
noblewoman نجیب زاده
magnate نجیب زاده
thane نجیب زاده
bland شیرین و مطلوب نجیب
donned لرد یا نجیب زاده
blandest شیرین و مطلوب نجیب
well born اصیل نجیب زاده
blander شیرین و مطلوب نجیب
donning لرد یا نجیب زاده
gentlemanlike شایسته مرد نجیب
gentleman of fortune نجیب زاده حادثه جو
particianship نجیب زادگی اصالت
don لرد یا نجیب زاده
dons لرد یا نجیب زاده
drillings براده فلزات
coinage metals فلزات مسکوک
dioxide; metals دیاکسید-فلزات
whitesmith ابکار فلزات
metal physics فیزیک فلزات
fineness عیار فلزات
parting of metals تجزیه فلزات
scissel دم قیچی فلزات
post transition metals فلزات پس واسطه
abrasive grit خرده فلزات
cuttings براده فلزات
base metals فلزات بنیانی
base metal فلزات بنیانی
gentlewomanlike شایسته بانوان نجیب ومحترم
junker جوان نجیب زاده المانی
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb> اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
shabby genteel نجیب نما فقیرواقا منش
metal foulings خرده سوفاله فلزات
non ferrous metal industry صنعت فلزات غیراهنی
ferrous فلزات اهن دار
native metals فلزات خالص طبیعی
metallurgy استخراج و ذوب فلزات
narrow band filter صافی فلزات باریک
molten bath حمام ذوب فلزات
metallize روکش کردن با فلزات
metallurgical engineering علم ذوب فلزات
metllurgist متخصص ذوب فلزات
smeltery کارخانه ذوب فلزات
burnisher الت پرداخت فلزات
work hardening سخت کاری فلزات
docimasy فن ازمایش فلزات ودواها
white bearing metals فلزات سفید یاطاقان
metal foundry ریخته گری فلزات
melting pots دیگ ذوب فلزات
melting pot دیگ ذوب فلزات
noblesse oblige بزرگواری و سخاوتمندی نشانه نجیب زادگی
wellborn نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
carats درجه خلوص فلزات پربها
assays عیارگیری فلزات گران قیمت
assay عیارگیری فلزات گران قیمت
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
tumbling barrel غلتک مخصوص صیقل فلزات
electrometallurgy ذوب فلزات بوسیله برق
electro plating ابکاری فلزات به کمک برق
cupellation گرفتن فلزات قیمتی از سرب
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
founding علم ذوب وریختن فلزات
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
metallurgists متخصص قال کردن فلزات
metallurgical وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
bullion شمش فلزات با عیار معین
carat درجه خلوص فلزات پربها
metallurgist متخصص قال کردن فلزات
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
joming test ازمایش تعیین سختی فلزات
metallurgy فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
transmutation of metals استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
neck کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
extrusion شکل دادن گرم یا سرد فلزات
hydrometallurgy استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
necks کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
metallurgic وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
dross کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
electrometallurgy صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
cold working property قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
die casting ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
picking پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
finery زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
rivet test ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
compass compensation تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
hand forming شکل دادن فلزات تورق پذیر باابزارهای دستی و بلوکهای دقیق
billon الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
cold work عملیات شکل دادن و چکش کاری فلزات در حالت سرد ودر دماهای پایین
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
younker نجیب زاده جوان جوان سلحشور
yonker نجیب زاده جوان جوان سلحشور
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
blue blood نجیب زاده اشراف زاده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com