Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (8 milliseconds)
English
Persian
hard ware
فلز الات
ironware
فلز الات
Search result with all words
ironmonger
فروشنده اهن الات
ironmongers
فروشنده اهن الات
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
wind instrument
الات موسیقی بادی
wind instruments
الات موسیقی بادی
biotechnology
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
ironwork
اهن ساخته اهن الات
machinery
ماشین الات
machinery
الات موتورخانه موتورخانه ناو
silverware
نقره الات
mechanics
علم ماشین الات
optical
الات بصری
automation
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
hallmark
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
capture
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
crate
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
mechanic
مکانیک مکانیک ماشین الات
glass
شیشه الات
sight
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sights
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
plant
ماشین الات کارخانه
plants
ماشین الات کارخانه
filigree
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanised
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
hardware
اهن الات ابزارالات
hardware
اهن الات
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
instrument
الات دقیق
instrument
الات اندازه گیری
scrap
ماشین الات اوراق
scrapped
ماشین الات اوراق
scrapping
ماشین الات اوراق
scraps
ماشین الات اوراق
glassware
شیشه الات
glassware
بلور الات
woodwork
چوب الات نجاری
genitalia
اندامهای تناسلی الات تناسلی
instruments
الات دقیق
precision tools
الات دقیق
gear
الات جامه
geared
الات جامه
gears
الات جامه
acm
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
agricultural implements
الات کشاورزی
artificial horizon
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
brass ware
برنج الات
breech block carrier
الات متحرک
bubble turn and slip
الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
building machinery
ماشین الات ساختمانی
calibration
تنظیم الات دقیق
carpenter's machines
ماشین الات درودگری
cast iron ware
الات چدنی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
cutler
فروشنده الات برنده
cybernation
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
economic life
مدت بهره برداری از ماشین الات
enginery
ماشین الات
FAQ
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
genital organs
الات تناسلی
glasswork
شیشه الات بلور الات
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
guard assembly
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
hardwareman
اهن الات فروش
heavy goods
ماشین الات سنگین
heavy machinery
ماشین الات سنگین
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
iron monger
اهن الات فروش
iron mongery
اهن الات
ironware
اهن الات
irowork
اهن الات
light machinery
ماشین الات سبک
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
machinary
ماشین الات
machinery designer
طراح ماشین الات
machinery space
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
mechanician
مکانیک ماشین الات
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
obturator
الات جازم
obturator
الات مانع خروج گاز
obturator spindle
دوکی الات جازم
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
operator of heavy machinery
اپراتور ماشین الات سنگین
operator of light machinery
اپراتور ماشین الات سبک
optical instruments
الات وابسته به بینایی
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
Other Matches
surgical instruments
الات جراحی
tinware
حلبی الات
passementerie
زینت الات
trinkums
زیور الات بدلی
surveying instrument
الات نقشه برداری
trinketry
جواهر الات بدلی
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
war implements
ساز و برگ یا الات جنگ
tiepin
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
recoil operated
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
pilot model
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tuning pipe
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
yellow arc
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com