English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
piper nigrum فلفل سیاه
Other Matches
guinea pepper فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
pimento فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
pimentos فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
pepper and salt پارچه فلفل نمکی رنگ فلفل نمکی
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sable رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
black holes حفره سیاه چاله سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
peppers فلفل
capsicums فلفل
pepper mill فلفل سا
capsicum فلفل
peppering فلفل
pepper caster فلفل دان
pepper box فلفل پاش
green peppers فلفل سبز
peppercorns دانه فلفل
peppercorn فلفل دانه
peppery فلفل دار
capsicums فلفل سان
pepper mill فلفل ساب
peppercorn دانه فلفل
green pepper فلفل سبز
peppercorns فلفل دانه
smart weed فلفل ابی
piper nigrum فلفل معمولی
pepper pot فلفل پاش
white pepper فلفل سفید
sweet pepper فلفل شیرین
pimiento فلفل شیرین
pepper sauce ترشی فلفل
pepper pot فلفل دان
pepper plant or vine درخت فلفل
capsicum میوهی فلفل
capsicum فلفل سان
capsicums میوهی فلفل
peppering فلفل پاشیدن
pepper box فلفل دان
ladyfinger فلفل قرمز
hot pepper فلفل قرمز
pepper فلفل دلمه ای
pepper فلفل کوبیده
water pepper فلفل ابی
Red chilli فلفل قرمز
peppering فلفل کوبیده
peppers فلفل کوبیده
peppers فلفل پاشیدن
long pepper دار فلفل
pepper castor فلفل دان
red pepper فلفل قرمز
red peppers فلفل قرمز
salt-and-pepper نمک و فلفل
salt-and-pepper فلفل نمکی
pepper فلفل پاشیدن
pepper and salt فلفل نمکی
griseous فلفل نمکی
Cayenne فلفل قرمز
chaste tree فلفل بری
chilli powder پودر فلفل
chilli pepper فلفل قرمز
piperine ماده قلیایی فلفل
allspice فلفل فرنگی شیرین
hot pepper بوته فلفل قرمز
Tabasco سوس فلفل دار
pepper caster فلفل پاش ششلول
mulligatawny اش فلفل دار هندی
paprica میوه رسیده فلفل قرمز
peppering فلفل زدن به تیرباران کردن
kava نوعی درخت فلفل جزایرپلینزی
pepper فلفل زدن به تیرباران کردن
peppers فلفل زدن به تیرباران کردن
paprika میوه رسیده فلفل قرمز
agnus castus پنج انگشت فلفل بری
chilisauce نوعی رب گوجه فرنگی فلفل دار
curry powder آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry powders آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
black سیاه
dogwood سیاه ال
jetties سیاه
grimy سیاه
night black سیاه
jetty سیاه
Negro سیاه
Negroes سیاه
jet-black سیاه سیاه
glaucoma اب سیاه
blacked سیاه
quagmires سیاه اب
marsh سیاه اب
bogs سیاه اب
bog سیاه اب
swamp سیاه اب
swamped سیاه اب
swamping سیاه اب
swamps سیاه اب
sooty سیاه
ebon سیاه
mossy سیاه اب
marshes سیاه اب
sad coloured سیاه
quagmire سیاه اب
blacks سیاه
pitch dark سیاه
blacker سیاه
pitchy سیاه
blackest سیاه
black bile صفرای سیاه
aniline black سیاه انیلینی
black propaganda تبلیغات سیاه
begrime سیاه کردن
black sheet ورق سیاه
biotite میکای سیاه
black ash خاکستر سیاه
black shortness ترک سیاه
blach hulled سیاه پوست
black anneal سیاه گداختن
black short شکستگی سیاه
black light نور سیاه
black liqour شربت سیاه
black letter حرف سیاه
black list لیست سیاه
black list فهرست سیاه
bitumen macadam ماکادام سیاه
ethiope سیاه پوست
ethiopian سیاه پوست
eriochrome black سیاه اریوکروم
black powder باروت سیاه
dunggeon سیاه چال
black body جسم سیاه
black gang غلام سیاه
french wheat گندم سیاه
buck wheat گندم سیاه
bone black عاج سیاه
boldface حروف سیاه
blackcock باقرقره سیاه نر
black finish پوشش سیاه
hohlraum جسم سیاه
black brittleness شکستگی سیاه
blackcap کاکل سیاه
black brittleness ترک سیاه
black eyed سیاه چشم
black load سرب سیاه
black diamond الماس سیاه
saracen corn گندم سیاه
black book کتاب سیاه
charbon سیاه زخم
doit پول سیاه
black wash رنگ سیاه
darky سیاه زنگی
dark coloured سیاه رنگ
d.'s cow سوسک سیاه
crowberry سنگروی سیاه
blackamoor سیاه زنگی
blackbody جسم سیاه
Congo یکجورچای سیاه
colly سیاه کردن
chiaroscurist سیاه قلمکار
black level تراز سیاه
black lead سرب سیاه
black cap کلاه سیاه
black and white سیاه و سفید
water proofed mortar اهک سیاه
wash drawing ابرنگ سیاه
viper's grass سفورجنه سیاه
to wear willow سیاه پوشیدن
to black out سیاه کردن
the black sea دریای سیاه
the black race نژاد سیاه
tamarack سیاه کاج
sycamine توت سیاه
substantia nigra جسم سیاه
sealing coat روکاری سیاه
scoter مرغابی سیاه
schorl کهربای سیاه
sadly dressed سیاه پوش
sabled سیاه پوش
robed in bleck سیاه پوشیده
black eye چشم سیاه
black eyes چشم سیاه
donjon سیاه چال
bottle-dungeon سیاه چال
black wool پشم سیاه
shame on you! <idiom> رویتان سیاه
black coffee قهوه سیاه
zonked سیاه مست
stoned سیاه مست
sozzled سیاه مست
pissed سیاه مست
jet-black سیاه شبقی
I was put to shame. I was shame-stricken. رو سیاه شدم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com