English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English Persian
Cayenne فلفل قرمز
hot pepper فلفل قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
red pepper فلفل قرمز
red peppers فلفل قرمز
chilli pepper فلفل قرمز
Red chilli فلفل قرمز
Search result with all words
paprika میوه رسیده فلفل قرمز
guinea pepper فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
hot pepper بوته فلفل قرمز
paprica میوه رسیده فلفل قرمز
Other Matches
pimentos فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
pimento فلفل فرنگی شیرین فلفل گینه
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
pepper and salt پارچه فلفل نمکی رنگ فلفل نمکی
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
capsicums فلفل
peppering فلفل
peppers فلفل
capsicum فلفل
pepper mill فلفل سا
piper nigrum فلفل سیاه
peppering فلفل کوبیده
pepper caster فلفل دان
pepper box فلفل پاش
pepper فلفل پاشیدن
long pepper دار فلفل
pepper فلفل کوبیده
pepper فلفل دلمه ای
piper nigrum فلفل معمولی
smart weed فلفل ابی
pepper box فلفل دان
peppering فلفل پاشیدن
pepper castor فلفل دان
sweet pepper فلفل شیرین
pepper sauce ترشی فلفل
pepper pot فلفل پاش
chaste tree فلفل بری
pimiento فلفل شیرین
pepper pot فلفل دان
pepper plant or vine درخت فلفل
pepper mill فلفل ساب
peppers فلفل پاشیدن
peppers فلفل کوبیده
pepper and salt فلفل نمکی
peppercorns فلفل دانه
capsicums فلفل سان
peppercorns دانه فلفل
peppercorn فلفل دانه
chilli powder پودر فلفل
salt-and-pepper فلفل نمکی
salt-and-pepper نمک و فلفل
peppercorn دانه فلفل
green peppers فلفل سبز
green pepper فلفل سبز
capsicums میوهی فلفل
water pepper فلفل ابی
capsicum فلفل سان
capsicum میوهی فلفل
griseous فلفل نمکی
white pepper فلفل سفید
peppery فلفل دار
mulligatawny اش فلفل دار هندی
piperine ماده قلیایی فلفل
pepper caster فلفل پاش ششلول
Tabasco سوس فلفل دار
allspice فلفل فرنگی شیرین
peppers فلفل زدن به تیرباران کردن
pepper فلفل زدن به تیرباران کردن
agnus castus پنج انگشت فلفل بری
peppering فلفل زدن به تیرباران کردن
kava نوعی درخت فلفل جزایرپلینزی
chilisauce نوعی رب گوجه فرنگی فلفل دار
curry powders آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry powder آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
bloodshot قرمز
vermeil قرمز
redheads مو قرمز
red <adj.> قرمز
redhead مو قرمز
sanguineous قرمز
rubrics خط قرمز
gules قرمز
vinaceous قرمز
reds قرمز
reddest قرمز
redder قرمز
aka قرمز
rubric خط قرمز
vermillion قرمز
vermilion قرمز
cramoisy قرمز
erythrean قرمز
laky a قرمز
red line خط قرمز
ponceau قرمز
erythroid قرمز
coralline قرمز
raddle گل قرمز
minium شنجرف قرمز
methyl red قرمز متیل
kidney bean لوبیا قرمز
infrared مادون قرمز
gorcock با قرقره قرمز
ruffous قرمز کم رنگ
infrared زیر قرمز
martagon سوسن قرمز
infera red مادون قرمز
minium اکسید قرمز
rubefacient قرمز کننده
rubefaction قرمز سازی
rubefy قرمز کردن
rubescent قرمز شونده
rubious قرمز یاقوتی
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
rufous قرمز کم رنگ
staring red قرمز زننده
hot line تلفن قرمز
hot lines تلفن قرمز
kidney beans لوبیا قرمز
crimson قرمز روناسی
scarlet قرمز لاکی
scarlet قرمز جگری
roucou قرمز بویا
rosily برنگ قرمز
ripe lips لبهای قرمز
murrey قرمز ارغوانی
nacarat قرمز روشن
neutral red قرمز خنثی
oxide of copper توتیای قرمز
phenol red قرمز فنول
safflower carmine قرمز کافیشه
red brick اجر قرمز
red card کارت قرمز
red lead سرب قرمز
red letter با حروف قرمز
red lips لبهای قرمز
red nucleus هسته قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
rel pole قطب قرمز
reddens قرمز شدن
reddening قرمز شدن
reddening قرمز کردن
body brick اجر قرمز
reddened قرمز شدن
bright red قرمز روشن
reddened قرمز کردن
chlorophennol red قرمز کلروفنول
redden قرمز شدن
gold fish ماهی قرمز
reddens قرمز کردن
elm نارون قرمز
elms نارون قرمز
infra-red زیر قرمز
infra red زیر قرمز
crimson قرمز سیر
cochineal قرمز شراب کش
cochineal قرمز دانه
flushing قرمز کردن
caramels مایل به قرمز
angry قرمز شده
angriest قرمز شده
angrier قرمز شده
goldfish ماهی قرمز
congo red قرمز کنگو
cresol red قرمز کرزول
red light چراغ قرمز
encrimson قرمز کردن
red lights چراغ قرمز
ruddy قرمز رنگ
flush قرمز کردن
first class brick اجر قرمز
caramel مایل به قرمز
dressed inred قرمز پوش
redden قرمز کردن
flushes قرمز کردن
sanguine قرمز برنگ خون
strawberry roan اسب قرمز رنگ
red tape نوار باریک قرمز
zincite اکسید قرمز روی
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
ultrared انطرف اشعه قرمز
pyrope لعل قرمز سیر
vermeil لعل قرمز رنگ
purple red قرمز مایل به ارغوانی
rubicund رنگ مایل به قرمز
to tinge with red کمی قرمز کردن
clarets نوعی شراب قرمز
scarlet قرمز مایل به زرد
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
rubricate قرمز نشان دادن
rubricize قرمز نشان دادن
rubiginous برنگ قرمز اجری
rudd ماهی گول قرمز
light red رنگ قرمز روشن
bloodier خون الود قرمز
bloodiest خون الود قرمز
bloody خون الود قرمز
roset رنگ نفاشی قرمز
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
redshank مرغ پا قرمز کرانه زی
spatalite اکسید قرمز روی
ruby zinc اکسید قرمز روی
red zinc ore اکسید قرمز روی
red shift جابجایی به سوی قرمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com