English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
jetevator فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
Other Matches
rocket thrust تراست راکت
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
omni axial nozzle نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
exhaust nozzle نازل خروجی
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
oil control ring رینگ کنترل روغن
lift cruise توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
lift engine توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
contact ion engine موتوری برای ایجاد تراست درفضا
bed groins بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
z buffer محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
input output control کنترل ورودی- خروجی
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
locket قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
peripheral خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
clipboard تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
pack ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
punches قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
packs ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
X Y مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
simultaneity زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
authoring ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
conditional دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
polygraph رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs رونوشت بردار نسخه بردار
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
draft quality معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
analog مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
print chart فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
Emergeny exit . پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
ml IB برای کنترل روبوت ها
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
analogue مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
analogues مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
wordprocessing استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
device کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
i/o محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
cp/m برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
analogue ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
tails کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
tail کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appliances هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
registering محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliance هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
serviced بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
registers محل ذخیره سازی برای داده کنترل
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
nozzle نازل
nozzles نازل
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
trusted تراست
trust تراست
trusts تراست
dial راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
dialed راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialled راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
take over bid پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
gill فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
communication وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
bids بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
gill type flap فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
statements دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
de leval nozzle نازل همگرا
nozzle diaphragm دیافراگم نازل
nozzle efficiency کارایی نازل
reduced price بهای نازل
nozzle throat گلوگاه نازل
secondary nozzle نازل ثانویه
at a low price بقیمت نازل
nozzle efficiency راندمان نازل
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
thrust face سطح تراست
vacuum trust تراست در خلاء
unsymmetric thrust تراست نامتقارن
cross thrust تراست ناخالص
reverse thrust تراست معکوس
anti trust law قانون ضد تراست
bell crank اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
nozzle tester دستگاه ازمایش نازل
main nozzle شیپوره یا نازل اصلی
burner nozzle نازل سوخت پاش
nozzle expasion ratio نسبت واگرایی نازل
nozzle contraction نسبت همگرایی نازل
supersonic nozzle نازل مافوق صوت
injector nozzle نازل سوخت پاش
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
i/o پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
lift thrust نسبت برا به تراست
jet lift استفاده از تراست موتورجت
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
vectored thrust تراست هدایت شونده
vectored تراست هدایت شونده
hypertalk زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
enquiry کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
rogue indicator کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
overt collusion تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com