Dictiornary-Farsi | فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
catechetics	فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی


Other Matches

maieutics	فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
rhabdomancy	پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
armory training	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training	اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
interrogatively	بشکل پرسش بطور پرسش
chiromancy	پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
sanitize	مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian	مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
telnet	پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
computer assisted instruction	اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
theorems	مسئله
examples	مسئله
example	مسئله
solution of a problem	حل یک مسئله
resolvent	حل حل مسئله
issue	مسئله
issued	مسئله
issues	مسئله
catechist	مسئله گو
cases	مسئله
theorem	مسئله
problem	مسئله
problems	مسئله
case	مسئله
problem solving	حل مسئله
questioned	استفهام مسئله
toss-up	مسئله مشکوک
questions	استفهام مسئله
problem oriented	مسئله گرا
problem identification	شناسایی مسئله
problem description	تشریح مسئله
problem description	شرح مسئله
dilemmas	مسئله غامض
jeopardy	مسئله بغرنج
problem state	وضعیت مسئله
side issues	مسئله فرعی
problem definition	تعریف مسئله
solution to a problem	راه حل یک مسئله
side issue	مسئله فرعی
benchmark problebm	مسئله محک
benchmark problem	مسئله محک
dilemma	مسئله غامض
check problem	مسئله مقابلهای
check problem	مسئله ازمایشی
solve	حل کردن مسئله
test problem	مسئله ازمابنده
identification problem	مسئله شناسائی
toughy	مسئله بغرنج
the eastern question	مسئله خاور
toughie	مسئله بغرنج
toss up	مسئله مشکوک
solved	حل کردن مسئله
troublemaker	مسئله آفرین
question	استفهام مسئله
crux	مسئله دشوار
problematic <adj.>	مسئله آفرین
solving	حل کردن مسئله
chess problem	مسئله شطرنج
solves	حل کردن مسئله
problem analysis	تجزیه و تحلیل مسئله
three mover	مسئله مات با سه حرکت
problem oriented language	زبان باگرایش مسئله
identification problem	مسئله تعیین هویت
to revisit an issue	مسئله ای را بازدید کردن
two mover	مسئله مات در دو حرکت
conundrums	مسئله بغرنج وپیچیده
buring question	مسئله هیجان اور
conundrum	مسئله بغرنج وپیچیده
problem oriented language	زبان مسئله گرا
question in dispute	مسئله متنازع فیه
problem child	فرزند مسئله دار
queries	پرسش
queried	پرسش
querying	پرسش
query	پرسش
question	پرسش
questions	پرسش
questioned	پرسش
item	پرسش
items	پرسش
test item	پرسش
primary cognizance	تحقیقات اولیه روی یک مسئله
eight queens problem	مسئله هشت وزیر شطرنج
issued	مسئله قضیه تحویل جنس
issues	مسئله قضیه تحویل جنس
to crack a problem	مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
on line problem solving	حل مسئله بطور درون خطی
that is not the proposition	مسئله چیز دیگر است
issue	مسئله قضیه تحویل جنس
More money is not the answer to this problem.	پول بیشتر حل این مسئله نیست.
combinatorial explosion	موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
determinate problem	مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
poser	پرسش دشوار
inquiries	پرسش بازجویی
poseurs	پرسش دشوار
poseur	پرسش دشوار
inquiry	پرسش بازجویی
question	تردید پرسش
questtioningly	پرسش کنل
posers	پرسش دشوار
cross-examine	پرسش کردن از
questions	تردید پرسش
questioningly	پرسش کنان
cross-examinations	پرسش و مقابله
cross-examination	پرسش و مقابله
questionary	پرسش نامه
cross-examining	پرسش کردن از
cross-examines	پرسش کردن از
cross-examined	پرسش کردن از
questioned	تردید پرسش
interrogators	پرسش کننده
catechize	از راه پرسش
debriefs	پرسش کردن
debriefed	پرسش کردن
question marks	پرسش نشان
question mark	پرسش نشان
debrief	پرسش کردن
oblique question	پرسش غیرمستقیم
in an interrogatory tone	با لحن پرسش
catechist	ازراه پرسش
interrogator	پرسش کننده
interogation mark	نشان پرسش
catechise	از راه پرسش
item validity	اعتبار پرسش
item difficulty	دشواری پرسش
item analysis	تحلیل پرسش
leadingquestion	پرسش راهنما
interrogatively	ازراه پرسش
item selection	پرسش گزینی
interrogarive pronoun	ضمیر پرسش
floorer	پرسش سخت
point of interrogation	نشان پرسش
indirect question	پرسش غیرمستقیم
lore	اموزش
instruction	اموزش
instructions	اموزش
tutorial	اموزش
tutorials	اموزش
education	اموزش
training	اموزش
quiz	شوخی پرسش و ازمون
item discrimination index	ضریب افتراق پرسش
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
to overwhelm with questions	غرق پرسش کردن
quizzes	شوخی پرسش و ازمون
catechize	از راه پرسش یاددادن
inquiry	پرسش بازجویی رسیدگی
catechise	از راه پرسش یاددادن
this very question	دقیقا همین پرسش
circularize	پرسش نامه فرستادن
interrogator responsor	دستگاه پرسش- پاسخ
inquiries	پرسش بازجویی رسیدگی
status enquiry	پرسش نامه وضعیت
leading questions	پرسش راهنمایی کننده
multiple choice item	پرسش چند گزینهای
leading question	پرسش راهنمایی کننده
open ended question	پرسش باز پاسخ
catechisms	پرسش نامه مذهبی
catechism	پرسش نامه مذهبی
leap frog test	آزمایش پرسش قورباغه
educable	اموزش پذیر
concurrent training	اموزش همزمان
curriculums	اموزش برنامه
primary education	اموزش ابتدایی
moral education	اموزش اخلاقی
professional education	اموزش تخصصی
training center	مرکز اموزش
computerized instruction	اموزش کامپیوتری
compulsory education	اموزش اجباری
tutoring	اموزش تک شاگردی
curriculum	اموزش برنامه
higher education	اموزش عالی
hypnopedia	اموزش با هیپنوتیسم
educability	اموزش پذیری
education center	مرکز اموزش
formal education	اموزش رسمی
sex education	اموزش جنسی
general education	اموزش عمومی
teaching machine	ماشین اموزش
personnel training	اموزش کارکنان
program of instruction	برنامه اموزش
coeducation	اموزش مختلط
programmed instruction	اموزش برنامهای
mass education	اموزش همگانی
life long education	اموزش مداوم
learning curve	منحنی اموزش
school center	مرکز اموزش
technical teaching	اموزش فنی
technical education	اموزش فنی
bowel training	اموزش دفع
job training	اموزش شغلی
secondary education	اموزش متوسطه
integrated training	اموزش توام
informal education	اموزش غیررسمی
remedial instruction	اموزش ترمیمی
individualized instruction	اموزش انفرادی
military training	اموزش نظامی
reeducation	باز اموزش