Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
polychromy |
فن تهیه نقوش الوان |
|
|
Other Matches |
|
variegated |
الوان |
colored wool |
پشم الوان |
bas relif |
نقوش برجسته |
high relief |
نقوش برجسته |
laying up |
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی |
jacquard |
نقوش و تصاویر بر روی پارچه |
zoomorphic |
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش] |
lambrequin |
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی |
Boldaji rug |
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی |
ambiance |
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی |
ambience |
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی |
purveys |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purvey |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purveyed |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purveying |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
skeletonizer |
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب |
cane pattern |
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد |
totem pole |
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده |
totem poles |
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده |
chess board rug |
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است |
map compilation |
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه |
panel |
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند |
panels |
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند |
caucasus |
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است |
relief |
نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.] |
embossment |
نقوش برجسته برجسته کاری |
projections |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
projection |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
Mamluk Carpets |
فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.] |
purveyed |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purvey |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purveying |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purveys |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
lappets |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
Lambalo |
لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.] |
Nomatic rugs |
قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.] |
table carpet |
فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.] |
preparations |
تهیه |
purveyed |
تهیه |
purvey |
تهیه |
counter preparation |
ضد تهیه |
off hand |
بی تهیه |
housing |
تهیه جا |
procurement |
تهیه |
seating |
تهیه جا |
provision |
تهیه |
purveying |
تهیه |
purveys |
تهیه |
ministration |
تهیه |
supplied |
تهیه |
supply |
تهیه |
preparation |
تهیه |
supplying |
تهیه |
provide |
تهیه دیدن |
provide |
تهیه کردن |
affording |
تهیه کردن |
afforded |
تهیه کردن |
afford |
تهیه کردن |
administer |
تهیه کردن |
provides |
تهیه کردن |
provides |
تهیه دیدن |
procuring |
تهیه کردن |
procures |
تهیه کردن |
procured |
تهیه کردن |
procure |
تهیه کردن |
preparing |
تهیه کردن |
prepares |
تهیه کردن |
provided [that] <conj.> |
تهیه شده |
affords |
تهیه کردن |
appropriated <adj.> <past-p.> |
تهیه شده |
provided <adj.> <past-p.> |
تهیه شده |
laid on <past-p.> |
تهیه شده |
prepare |
تهیه کردن |
administered |
تهیه کردن |
purveyance |
تهیه خواربار |
triplication |
تهیه در سه نسخه |
preparation fire |
اتش تهیه |
preparation fire |
تیر تهیه |
triplicity |
تهیه در سه نسخه |
photo imagery |
تهیه عکس |
victual |
تهیه اذوقه |
on the stocks |
د رشرف تهیه |
victualage |
تهیه اذوقه |
to make provision |
تهیه دیدن |
preparation of food |
تهیه خوراک |
preparation time |
زمان تهیه |
provisionment |
تهیه خواربار |
the preparation day |
روز تهیه |
prepare mortar |
تهیه ملات |
the water supply of tehran |
تهیه اب تهران |
preparatorily |
بعنوان تهیه |
to bargain for |
تهیه دیدن |
to find in |
تهیه کردن |
preparator |
تهیه کننده |
vacuum-packed |
تهیه شده |
supplier |
تهیه کننده |
processes |
تهیه کردن |
process |
تهیه کردن |
placements |
تهیه شغل |
placements |
تهیه کار |
placement |
تهیه شغل |
placement |
تهیه کار |
administers |
تهیه کردن |
parasceve |
روز تهیه |
lighting feeder |
تهیه روشنایی |
fabricator |
تهیه کننده |
counter preparation |
تیر ضد تهیه |
base development |
تهیه پایگاه |
pitched |
تهیه دیده |
suppliers |
تهیه کننده |
administering |
تهیه کردن |
supply |
تهیه کردن |
furtherance |
تهیه وسایل |
provision |
تهیه کردن |
data processing |
تهیه اطلاعات |
data processing |
تهیه و تولیداطلاعات |
preparation |
تهیه مقدمات |
blend |
تهیه کردن |
blends |
تهیه کردن |
supplying |
تهیه کردن |
weaponry |
تهیه سلاح |
preparation |
اتش تهیه |
preparation |
تهیه و ارایش |
caters |
تهیه کردن |
preparations |
تهیه و ارایش |
preparations |
تهیه مقدمات |
supplied |
تهیه کردن |
preparations |
اتش تهیه |
catering |
تهیه کردن |
catered |
تهیه کردن |
cater |
تهیه کردن |
program section |
بخش تهیه برنامه ها |
processes |
تهیه و تولید کردن |
procurement |
تهیه و تحویل اماد |
precontract preparations |
تهیه اسناد قرارداد |
area projection |
تهیه نقشه از منطقه |
prearranged |
از پیش تهیه شده |
aggregate flow diagram |
نمودار تهیه مصالح |
acetylene generator |
دستگاه تهیه استیلن |
preparations |
تهیه کردن اتش |
preparatory students |
شاگردان تهیه یا مقدماتی |
process |
تهیه و تولید کردن |
budget directive |
دستورالعمل تهیه بودجه |
programme |
برنامه تهیه کردن |
programmes |
برنامه تهیه کردن |
programmer |
تهیه کننده برنامه |
programmers |
تهیه کننده برنامه |
duplicator |
ماشین تهیه رونوشت |
duplicators |
ماشین تهیه رونوشت |
polychrome |
تهیه عکسهای رنگی |
prearrange |
قبلا تهیه کردن |
advance |
قبلا تهیه شده |
harnessing |
اشیاء تهیه کردن |
harnessed |
اشیاء تهیه کردن |
harness |
اشیاء تهیه کردن |
topography |
تهیه نقشه از عوارض |
area projection |
تهیه تصویر منطقه |
artillery preparation |
تیر تهیه توپخانه |
quadruplicate |
در چهارنسخه تهیه کردن |
furred |
تهیه شده باخز |
he is an adequate provider |
برای تهیه خواربار |
stenciller |
تهیه کننده استنسیل |
hydrography |
تهیه نقشه دریایی |
stenciler |
تهیه کننده استنسیل |
information providers |
تهیه کنندگان اطلاعات |
it is in preparation |
در دست تهیه است |
quadruplication |
تهیه چیزی درچهارنسخه |
scripting |
تهیه فایل اغازگر |
lyonnaise |
باپیاز تهیه شده |
rotogravure |
تهیه گراور غلتکی |
melinite |
مخصوص تهیه چاشنی |
preparation |
تهیه کردن اتش |
to lay in a stock |
موجودی تهیه کردن |
advancing |
قبلا تهیه شده |
artillery preparation |
اتش تهیه توپخانه |
affordable |
قابل تهیه و خریداری |
barrier tactics |
تاکتیک تهیه موانع |
get |
تهیه کردن فهمیدن |
beach unit |
یکان تهیه بارانداز |
budgeteer |
تهیه کننده بودجه |
budgeter |
تهیه کننده بودجه |
cold turkey |
بدون تهیه وتدارک |
whomp up |
بسرعت تهیه کردن |
gets |
تهیه کردن فهمیدن |
getting |
تهیه کردن فهمیدن |
project section |
بخش تهیه طرحها |
advances |
قبلا تهیه شده |
project section |
بخش تهیه پروژه ها |
hosts |
تهیه تسهیلات ورزشی |
hosting |
تهیه تسهیلات ورزشی |
enabling |
تهیه کردن برای |
program |
برنامه تهیه کردن |
extemporizing |
فورا تهیه کردن |
extemporizes |
فورا تهیه کردن |
extemporized |
فورا تهیه کردن |
programs |
برنامه تهیه کردن |
extemporize |
فورا تهیه کردن |
preparatory |
مربوط به تهیه یامقدمات |
extemporising |
فورا تهیه کردن |
extemporises |
فورا تهیه کردن |