Dictiornary-Farsi | فهرست اجزاء | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
part list	فهرست اجزاء


Other Matches

vehicle summary	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisted	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
active list	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rota	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
picking list	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting lists	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
glossaries	فهرست معانی فهرست لغات
glossary	فهرست معانی فهرست لغات
indexes	فهرست فهرست اعلام
index	فهرست فهرست اعلام
indexed	فهرست فهرست اعلام
components	اجزاء
ingredient	اجزاء
component	اجزاء
ingredients	اجزاء
mechanisms	اجزاء مکانیکی
mechanism	اجزاء مکانیکی
idle component	اجزاء کور
shuttering	اجزاء قالببندی
electronic components	اجزاء الکترونیکی
parts list	لیست اجزاء
features of project	اجزاء اصلی یک طرح
mechanisms	اجزاء متشکله چیزی
composition	نسبت اجزاء سازنده
mechanism	اجزاء متشکله چیزی
soil separates	اجزاء بافت خاک
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
compositions	نسبت اجزاء سازنده
lunulate	دارای اجزاء هلالی شکل
anti drag wire	اجزاء بست کاری ساختمانی
piecemeal	به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
configuration	ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations	ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
parsed	اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses	اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parse	اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
steric	وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
integration	یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
decouple	جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
contrasting	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
design load	حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
take to pieces	پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
contrasted	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
particularism	اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
contrast	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
allowance	اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowances	اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
beef up	افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
compensator	ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
brace	گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced	گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
blended	شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
gestalt	معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
simulation	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
leontief matrix	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
hybrid	چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
quick disconnect coupling	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
joggle	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
monocoque	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
rosters	فهرست
checklist	فهرست
directory	فهرست
tables	فهرست
directories	فهرست
roll	فهرست
rolled	فهرست
phraseology	فهرست
tabling	فهرست
rolls	فهرست
cataloged	فهرست
tabled	فهرست
catalog	فهرست
catalogues	فهرست
catalogued	فهرست
repertory	فهرست
b.d catalogue	فهرست بی . دی
inventory	فهرست
catalogue	فهرست
slip	فهرست
cataloging	فهرست
catalogs	فهرست
table	فهرست
cataloguing	فهرست
roster	فهرست
list	فهرست
file	فهرست
index	فهرست
slips	فهرست
slipped	فهرست
indexed	فهرست
kalendar	فهرست
indexes	فهرست
filed	فهرست
concordance	فهرست
indexless	بی فهرست
concordances	فهرست
timetables	گاه فهرست
glossaries	فهرست معانی
short-listed	فهرست کوتاه
short-listing	فهرست کوتاه
glossary	فهرست معانی
timetabling	گاه فهرست
tariff	فهرست نرخها
tariffs	فهرست نرخها
timetable	گاه فهرست
short-lists	فهرست کوتاه
timetabled	گاه فهرست
tabulates	فهرست کردن
roll	فهرست پیچیدن
rolled	فهرست پیچیدن
rolls	فهرست پیچیدن
tabulate	فهرست کردن
list price	فهرست قیمتها
tabulated	فهرست کردن
short-list	فهرست کوتاه
handlist	فهرست دستی
catalog	به فهرست بردن
catalog	فهرست کردن
nomenclauture	فهرست اصطلاحات
catalog	کتاب فهرست
nomenelature	فهرست اصطلاحات
nominal list	فهرست نامها
cargo manifest	فهرست بار
parts list	فهرست قطعات
messir catalogue	فهرست مسیه
load manifest	فهرست بار
file index	فهرست پرونده
handlist	فهرست مختصر
excused list	فهرست معاف ها
elench	ردمنطقی فهرست
display menu	فهرست نمایش
data dictionary	فهرست داده ها
cross index	فهرست تقابلی
contents directory	فهرست محتویات
black list	فهرست سیاه
bill of quantities	فهرست مقادیر
price list	فهرست قیمت
table of replaceable partes	فهرست قطعات
volume table of constants	فهرست راهنما
who's who	فهرست رجال
terriers	فهرست ما یملک
hit list	فهرست ضربه
terrier	فهرست ما یملک
hit lists	فهرست ضربه
mailing list	فهرست پستی
subject index	فهرست موضوعی
subdirectory	فهرست فرعی
bill of quantites	فهرست مقادیر
problem checklist	فهرست مشکلات
bill of materials	فهرست مواد
bill of material	فهرست مواد
requirements list	فهرست نیازمندیها
bill of goods	فهرست تجارتی
rigging warrant	فهرست وسایل
star catalogue	فهرست ستارگان
mailing lists	فهرست پستی
cataloged	کتاب فهرست
listings	فهرست نویسی
catalogue	کتاب فهرست
menu	فهرست خوراک
catalogue	فهرست کردن
catalogued	فهرست کردن
catalogues	کتاب فهرست
catalogues	فهرست کردن
indexes	فهرست شاخص
cataloguing	کتاب فهرست
indexes	فهرست راهنما
schedule	صورت فهرست
listing	فهرست نویسی
cataloged	فهرست کردن
menus	فهرست خوراک
menu	فهرست انتخاب
cataloging	کتاب فهرست
schedules	صورت فهرست
menus	فهرست انتخاب
cataloging	فهرست کردن
scheduled	صورت فهرست
catalogs	کتاب فهرست
catalogs	فهرست کردن
vocabularies	فهرست لغات
list	در فهرست نوشتن
indexed	فهرست شاخص
indexing	فهرست سازی
index	فهرست راهنما
registry	دفتر فهرست
table	در فهرست نوشتن
tabled	در فهرست نوشتن