English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
packing list فهرست بسته بندی
packing note فهرست بسته بندی
Search result with all words
contents note فهرست محتوای بسته بندی
Other Matches
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing فهرست محتوی بسته ارسالی
tariff kisting فهرست بندی تعرفه ها
schedules برنامه زمان بندی فهرست
cataloged procedure رویه فهرست بندی شده
scheduled برنامه زمان بندی فهرست
schedule برنامه زمان بندی فهرست
cataloged data set مجموعه داده فهرست بندی شده
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
packaging بسته بندی
packing بسته بندی
coverings بسته بندی
cover بسته بندی
covers بسته بندی
dunnage بسته بندی
package بسته بندی
packages بسته بندی
packaged بسته بندی
put up بسته بندی کردن
packaging cost هزینه بسته بندی
parcel بسته بندی کردن
packing density تراکم بسته بندی
parcels بسته بندی کردن
wrap بسته بندی کردن
pack بسته بندی کردن
all-expense tour مسافرت بسته بندی
package holiday مسافرت بسته بندی
package tour مسافرت بسته بندی
wraps بسته بندی کردن
packet بسته بندی کردن
export packing بسته بندی صادراتی
stripping بسته بندی کردن
packs بسته بندی کردن
packed بسته بندی شده
trade pack بسته بندی تجاری
put-up بسته بندی کردن
packets بسته بندی کردن
packing list صورت بسته بندی
parceling بسته بندی کردن
straw پوشال بسته بندی
palletized بسته بندی شده
wisp بسته بقچه بندی
case numbers شماره بسته بندی
packing note گواهی بسته بندی
packing بسته بندی کردن
wisps بسته بقچه بندی
straws پوشال بسته بندی
pre packing بسته بندی از قبل
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
package قوطی بسته بندی کردن
packaged قوطی بسته بندی کردن
packages قوطی بسته بندی کردن
expendable packing بسته بندی یکبار مصرف
shipping marks علامتهای روی بسته بندی
impaction بهم فشردگی بسته بندی
packinghouse محل بسته بندی اجناس
packingplant محل بسته بندی اجناس
wrappers بسته بندی کاغذ روپوش
wrapper بسته بندی کاغذ روپوش
food packet جیره بسته بندی شده
pre-packed ازقبل بسته بندی شده
case marks علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
wrapper لفاف بسته بندی جلد کتاب
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
wrappers لفاف بسته بندی جلد کتاب
dockets لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketing لیست محتوای بسته بندی برچسب
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
docket لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketed لیست محتوای بسته بندی برچسب
unpack غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
corrugated cardboard مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
unpacking غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
kraft کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
tagboard مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
unpacks حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpack حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
tare وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
stripped علامت گذاری شده بسته بندی شده
overpacking دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
indexes فهرست فهرست اعلام
indexed فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
catalogued فهرست
catalogs فهرست
cataloging فهرست
list فهرست
roll فهرست
catalog فهرست
inventory فهرست
concordances فهرست
directories فهرست
rolled فهرست
catalogues فهرست
tabling فهرست
rolls فهرست
b.d catalogue فهرست بی . دی
tables فهرست
tabled فهرست
table فهرست
checklist فهرست
catalogue فهرست
file فهرست
filed فهرست
slipped فهرست
concordance فهرست
cataloguing فهرست
indexes فهرست
index فهرست
roster فهرست
rosters فهرست
indexed فهرست
repertory فهرست
kalendar فهرست
slips فهرست
slip فهرست
indexless بی فهرست
cataloged فهرست
directory فهرست
phraseology فهرست
price list فهرست قیمت
indexed فهرست شاخص
indexed فهرست راهنما
data dictionary فهرست داده ها
nomenclauture فهرست اصطلاحات
catalogue کتاب فهرست
catalogue فهرست کردن
file index فهرست پرونده
nominal list فهرست نامها
catalogued فهرست کردن
contents directory فهرست محتویات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com