English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
new general catalogue فهرست عمومی نوین
Other Matches
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
latter-day نوین
modern نوین
younger نوین
young نوین
modern sector بخش نوین
new fashion طرز نوین
new marxism مارکسیسم نوین
newer نوین جدیدا
modernism نوین گرایی
new- نوین جدیدا
newest نوین جدیدا
modernising نوین کردن
modernizes نوین کردن
Art Nouveau هنر نوین
neo hebraic عبری نوین
modernize نوین کردن
modernized نوین کردن
modernizing نوین کردن
modern system نظام نوین
new نوین جدیدا
neodoxy اصول نوین
anew بطرز نوین
modernization نوین گری
modernization نوین سازی
modernly بطرز نوین
modernist نوین گرا
modernists نوین گرا
modernised نوین کردن
modernises نوین کردن
modern physics فیزیک نوین
neo romanesque رومی وار نوین
neo platonism فلسفه افلاطونی نوین
neo plasticism شکل افرینی نوین
verslibre شعر بسبک نوین
neo christianity دین نوین مسیح
neologize دارای عقاید نوین
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
indexes فهرست فهرست اعلام
indexed فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
misoneism مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
neological ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
rearming تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
indexes فهرست
roster فهرست
indexed فهرست
rosters فهرست
phraseology فهرست
cataloging فهرست
catalogs فهرست
catalogue فهرست
catalogued فهرست
cataloged فهرست
catalogues فهرست
index فهرست
cataloguing فهرست
kalendar فهرست
indexless بی فهرست
inventory فهرست
directories فهرست
catalog فهرست
table فهرست
rolls فهرست
rolled فهرست
tabled فهرست
roll فهرست
tables فهرست
tabling فهرست
b.d catalogue فهرست بی . دی
slips فهرست
slipped فهرست
slip فهرست
list فهرست
filed فهرست
directory فهرست
file فهرست
checklist فهرست
repertory فهرست
concordance فهرست
concordances فهرست
tariff فهرست نرخها
rolled فهرست پیچیدن
directory فهرست راهنما
timetabled گاه فهرست
cataloged فهرست کردن
roll فهرست پیچیدن
cataloging فهرست کردن
terrier فهرست ما یملک
tariffs فهرست نرخها
cataloged کتاب فهرست
schedules صورت فهرست
scheduled صورت فهرست
terriers فهرست ما یملک
timetables گاه فهرست
messir catalogue فهرست مسیه
glossaries فهرست معانی
tabulates فهرست کردن
timetable گاه فهرست
tabulate فهرست کردن
schedule صورت فهرست
load manifest فهرست بار
glossary فهرست معانی
tabulated فهرست کردن
rolls فهرست پیچیدن
timetabling گاه فهرست
directories فهرست راهنما
cataloguing کتاب فهرست
cataloguing فهرست کردن
bill of quantites فهرست مقادیر
list price فهرست قیمتها
catalog کتاب فهرست
catalog فهرست کردن
catalog به فهرست بردن
inventory فهرست موجودی
handlist فهرست مختصر
handlist فهرست دستی
contents directory فهرست محتویات
cross index فهرست تقابلی
display menu فهرست نمایش
elench ردمنطقی فهرست
excused list فهرست معاف ها
cargo manifest فهرست بار
catalogues فهرست کردن
catalogues کتاب فهرست
bill of goods فهرست تجارتی
cataloging کتاب فهرست
bill of material فهرست مواد
tabling در فهرست نوشتن
tables در فهرست نوشتن
catalogs کتاب فهرست
catalogs فهرست کردن
tabled در فهرست نوشتن
catalogue کتاب فهرست
catalogue فهرست کردن
table در فهرست نوشتن
bill of materials فهرست مواد
catalogued کتاب فهرست
catalogued فهرست کردن
bill of quantities فهرست مقادیر
black list فهرست سیاه
file index فهرست پرونده
who's who فهرست رجال
short-listing فهرست کوتاه
short-lists فهرست کوتاه
data dictionary فهرست داده ها
requirements list فهرست نیازمندیها
problem checklist فهرست مشکلات
volume table of constants فهرست راهنما
price list فهرست قیمت
parts list فهرست قطعات
part list فهرست اجزاء
menus فهرست انتخاب
short-listed فهرست کوتاه
star catalogue فهرست ستارگان
vocabulary فهرست لغات
gloss فهرست معانی
register لیست یا فهرست
registering لیست یا فهرست
registers لیست یا فهرست
vocabularies فهرست لغات
hit lists فهرست ضربه
table of replaceable partes فهرست قطعات
hit list فهرست ضربه
subject index فهرست موضوعی
subdirectory فهرست فرعی
mailing list فهرست پستی
listings فهرست نویسی
listing فهرست نویسی
mailing lists فهرست پستی
short-list فهرست کوتاه
menus فهرست خوراک
menu فهرست انتخاب
indexed فهرست راهنما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com