Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
data directory dictionary
فهرست لغت نامه داده ها
Other Matches
priced catalogue
فهرست نامه نرخ دار
data dictionary
فهرست داده ها
data directory
فهرست راهنمای داده ها
cataloged data set
مجموعه داده فهرست بندی شده
data dictionary
لغت نامه داده
vehicle summary
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance
فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
letters patent
نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
page out
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting lists
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
glossary
فهرست معانی فهرست لغات
glossaries
فهرست معانی فهرست لغات
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
index
فهرست فهرست اعلام
indexed
فهرست فهرست اعلام
indexes
فهرست فهرست اعلام
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
slip
فهرست
concordances
فهرست
list
فهرست
concordance
فهرست
checklist
فهرست
slips
فهرست
slipped
فهرست
filed
فهرست
rolled
فهرست
file
فهرست
tables
فهرست
tabling
فهرست
indexes
فهرست
kalendar
فهرست
roster
فهرست
index
فهرست
catalog
فهرست
indexed
فهرست
table
فهرست
indexless
بی فهرست
tabled
فهرست
inventory
فهرست
rolls
فهرست
rosters
فهرست
catalogues
فهرست
directories
فهرست
cataloged
فهرست
catalogued
فهرست
repertory
فهرست
cataloging
فهرست
catalogue
فهرست
catalogs
فهرست
b.d catalogue
فهرست بی . دی
roll
فهرست
cataloguing
فهرست
phraseology
فهرست
directory
فهرست
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
excused list
فهرست معاف ها
registers
لیست یا فهرست
cataloging
کتاب فهرست
cataloging
فهرست کردن
index
فهرست راهنما
gloss
فهرست معانی
price list
فهرست قیمت
listings
فهرست نویسی
cargo manifest
فهرست بار
catalogs
کتاب فهرست
registry
دفتر فهرست
cataloged
فهرست کردن
bill of quantities
فهرست مقادیر
registries
دفتر فهرست
parts list
فهرست قطعات
tariff
فهرست نرخها
contents directory
فهرست محتویات
subdirectory
فهرست فرعی
tariffs
فهرست نرخها
volume table of constants
فهرست راهنما
part list
فهرست اجزاء
listing
فهرست نویسی
glossaries
فهرست معانی
register
لیست یا فهرست
registering
لیست یا فهرست
cataloged
کتاب فهرست
index
فهرست شاخص
glossary
فهرست معانی
catalogs
فهرست کردن
catalogues
فهرست کردن
catalogues
کتاب فهرست
nomenclauture
فهرست اصطلاحات
table of replaceable partes
فهرست قطعات
timetabling
گاه فهرست
timetables
گاه فهرست
catalogued
فهرست کردن
list
در فهرست نوشتن
nomenelature
فهرست اصطلاحات
nominal list
فهرست نامها
menus
فهرست خوراک
menu
فهرست انتخاب
elench
ردمنطقی فهرست
menu
فهرست خوراک
subject index
فهرست موضوعی
cataloguing
فهرست کردن
cataloguing
کتاب فهرست
catalogued
کتاب فهرست
list
فهرست کردن
catalogue
فهرست کردن
catalogue
کتاب فهرست
indexed
فهرست شاخص
load manifest
فهرست بار
indexed
فهرست راهنما
list price
فهرست قیمتها
star catalogue
فهرست ستارگان
indexes
فهرست راهنما
catalog
کتاب فهرست
list
در فهرست واردکردن
indexes
فهرست شاخص
timetabled
گاه فهرست
timetable
گاه فهرست
catalog
به فهرست بردن
catalog
فهرست کردن
menus
فهرست انتخاب
schedules
صورت فهرست
terriers
فهرست ما یملک
bill of goods
فهرست تجارتی
vocabulary
فهرست لغات
handlist
فهرست مختصر
bill of quantites
فهرست مقادیر
handlist
فهرست دستی
file index
فهرست پرونده
rolls
فهرست پیچیدن
rolled
فهرست پیچیدن
black list
فهرست سیاه
tables
در فهرست نوشتن
schedule
صورت فهرست
bill of materials
فهرست مواد
bill of material
فهرست مواد
tabulated
فهرست کردن
tabulates
فهرست کردن
problem checklist
فهرست مشکلات
roll
فهرست پیچیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com