Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
restrictive indorsement
فهر نویسی مشروط
Other Matches
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
conditional
مشروط
contingent
مشروط
contingents
مشروط
qualified
مشروط
eventual
مشروط
pending
مشروط
conditioned
مشروط
subject
مشروط
provided
مشروط
person in whose favor a condition is mad
مشروط له
subjects
مشروط
limited
مشروط
subjecting
مشروط
provisional
مشروط
subjected
مشروط
conditionally
بطور مشروط
probationers
عفو مشروط
paroling
ازادی مشروط
probationer
عفو مشروط
conditional contract
عقد مشروط
paroles
ازادی مشروط
unconditional
غیر مشروط
conditional probability
احتمال مشروط
contingents
تصادفی مشروط
probation
ازادی مشروط
contingent
تصادفی مشروط
provisional
شرطی مشروط
conditional order
سفارش مشروط
providing
مشروط بر اینکه
parole
ازادی مشروط
conditional confession
اقرار مشروط
estate at will
اجاره مشروط
qualified endorsement
فهرنویسی مشروط
foul bill of lading
بارنامه مشروط
absolute
<adj.>
غیر مشروط
inalienable
<adj.>
غیر مشروط
indispensable
<adj.>
غیر مشروط
claused bill og exchange
بارنامه مشروط
condition
مشروط کردن
inevitable
<adj.>
غیر مشروط
unalienable
<adj.>
غیر مشروط
provided
مشروط به انکه
subject to being unsold
مشروط براینکه
conditional discharge
ازادی مشروط
dirty bill od lading
بارنامه مشروط
paroled
ازادی مشروط
absolutes
غیر مشروط
absolute
غیر مشروط
unalterable
<adj.>
غیر مشروط
plea
وعده مشروط
pleas
وعده مشروط
on probation
در آزادی مشروط
extra good time
معافی مشروط از زندان
on approval
مشروط به رضایت خریدار
sub modo
مشروط یا مضیق یا مقید
probative
دال بر اثبات مشروط
probatory
دال بر اثبات مشروط
probationary period
دوره ازادی مشروط
concurring opinion
رای موافق مشروط
conditional race
مسابقه مشروط با ارابه
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
deferred dividened
سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
precarious
عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
union shop
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
deposition
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
depositions
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
ticket of leave
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
covenant real
شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
reversion
هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
conditionality
شرطی بودن مشروط بودن
chirography
خط نویسی
subscription
پذیره نویسی
lexicography
فرهنگ نویسی
countersigns
فهر نویسی
countersigning
فهر نویسی
typing
ماشین نویسی
coding
برنامه نویسی
lexicography
لغت نویسی
subscriptions
پذیره نویسی
letter paper
کاغذ نویسی
leetter writing
کاغذ نویسی
endorsements
پشت نویسی
endorsements
فهر نویسی
laconism
کوته نویسی
laconicism
کوته نویسی
endorsement
فهر نویسی
calligraphy
خوش نویسی
countersigned
فهر نویسی
prosaism
نثر نویسی
grandiloquence
قلنبه نویسی
graphorrhea
بی ربط نویسی
codification
قانون نویسی
report writer
گزارش نویسی
annotation
حاشیه نویسی
annotation
فهر نویسی
annotations
حاشیه نویسی
synonymy
مترادف نویسی
enrollment
اسم نویسی
brachygraphy
تند نویسی
indorsement
فهر نویسی
enlistment
نام نویسی
countersign
فهر نویسی
enlistments
نام نویسی
shorthand
مختصر نویسی
annotations
فهر نویسی
shorthand
تند نویسی
brachygraphy
مختصر نویسی
rewrite
دوباره نویسی
rewrites
دوباره نویسی
rewriting
دوباره نویسی
rewritten
دوباره نویسی
rewrote
دوباره نویسی
endorsement
پشت نویسی
callings
خوش نویسی
stenography
تند نویسی
duplication
دونسخه نویسی
palingraphia
وارونه نویسی
mirror writing
وارونه نویسی
microprogramming
ریزبرنامه نویسی
listings
فهرست نویسی
listings
اسم نویسی
automatic writing
ناهشیار نویسی
acceeptance
قبولی نویسی
registration
نام نویسی
programming
برنامه نویسی
orthography
درست نویسی
pindaric
مغلق نویسی
precipitousness work
خلاصه نویسی
note paper
کاغذ نویسی
mythography
افسانه نویسی
tachygraphy
تند نویسی
listing
فهرست نویسی
macrography
درشت نویسی
commentation
تقریظ نویسی
prescriptions
نسخه نویسی
prescription
نسخه نویسی
conveyancing
قباله نویسی
allegorization
تمثیل نویسی
cryptography
رمز نویسی
prolixity
دراز نویسی
prosaism
مبتذل نویسی
dramaturgy
فن درام نویسی
enters
نام نویسی
dactyliography
نگین نویسی
entered
نام نویسی
microcoding
ریزبرنامه نویسی
listing
اسم نویسی
enter
نام نویسی
automatic coing
برنامه نویسی خودکار
essays
تالیف مقاله نویسی
chief programmer
سازمان برنامه نویسی
essay
تالیف مقاله نویسی
functional programming
برنامه نویسی تابعی
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
coding form
ورقه برنامه نویسی
type write
ماشین نویسی کردن
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
script assistant
معاون برنامه نویسی
acceptance duty
الزام به قبولی نویسی
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
coding form
فرم برنامه نویسی
verbosity
دراز نویسی پرگویی
endorsement
فهر نویسی جیرو
lexical
وابسته به فرهنگ نویسی
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
endorsements
فهر نویسی جیرو
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
applicant
داوطلب نام نویسی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
longhand
دستینه تمام نویسی
absolute coding
برنامه نویسی مطلق
enroll
اسم نویسی کردن
endorsement in full
فهر نویسی کامل
absolute code
برنامه نویسی مطلق
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
digraphic substitution
رمز نویسی عددی
applicants
داوطلب نام نویسی
enlists
نام نویسی کردن
macroprogramming
درشت برنامه نویسی
numeric coding
برنامه نویسی عددی
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
tachygraphic
وابسته به تند نویسی
stenogrsphic
وابسته به تند نویسی
one for one
زبان برنامه نویسی
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com