English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
outcrop فهور چینه درسطح زمین
outcrops فهور چینه درسطح زمین
Other Matches
epicentre نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
epicentres نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
geodetic وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
geodesical وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
stratification تشکیل طبقات زمین چینه بندی
stratigraphy وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
stratify چینه چینه کردن
to chop out درسطح پدیدارشدن
well درسطح امدن وجاری شدن
sophisticated مشگل وپیچیده درسطح بالا
wells درسطح امدن وجاری شدن
surface dive غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
pteropod نرم تنان شکم پای شناور درسطح دریا
mobile equipment pool بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
baits چینه
baited چینه
bait چینه
rough waller چینه کش
straticulate چینه چینه
layers چینه
layer چینه
provine چینه
pise چینه
enclosure چینه
pise wall چینه
cobs چینه
folium چینه
cob چینه
stratum چینه
fault چینه
enclosures چینه
faults چینه
faulted چینه
stratification تشکیل چینه
inclose چینه کشیدن
inclosure چینه کشیدن
ingluvies چینه دان
craw چینه دان
clay wall دیوار چینه
stratification چینه بندی
the inner layer چینه درونی
folia جمع چینه
stratigraphy چینه شناسی
enclosure چینه کشی حصار
hedger چینه ساز حصارکش
to encircle with a wall دیوار یا چینه کشیدن
enclosures چینه کشی حصار
interbedded خوابیده در میان چینه ها
stratigrapher دانشمند چینه شناس
manifestation فهور
Epiphany فهور
emersion فهور
penetrance فهور
peep فهور
peeps فهور
manifestations فهور
peeped فهور
apparition فهور
peeping فهور
apparitions فهور
emergence فهور
turn-ups فهور
developments فهور
turn up فهور
appearance فهور
development فهور
outburst فهور
outbursts فهور
appearances فهور
crops حاصل دادن چینه دان
cropped حاصل دادن چینه دان
crop حاصل دادن چینه دان
disposure فهور عکس
developers دوای فهور
income ریزش فهور
developer دوای فهور
developer liquid مایع فهور
track production فهور هدف
outbreak فهور شیوع
outbreaks فهور شیوع
reapparition فهور مجدد
recrvdescence فهور مجد د
developer agent عامل فهور
reoccur فهور مجدد
developer agent ماده فهور
Epiphany فهور و تجلی عیسی
developers دستگاه فهور عکس
theophany فهور خدابه انسان
developer دستگاه فهور عکس
glinted فهور انی زودگذر
glints فهور انی زودگذر
glint فهور انی زودگذر
glinting فهور انی زودگذر
recrudescence فهور مجدد برگشتگی
metol دوای فهور فیلم
reapparition فهور دوم باره
encloses به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
high contrast developer دستگاه فهور با تغایر بالا
diapositive فهور عکس روی اسلایدشفاف
chiliasm اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
incident ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incidents ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
intercalated strata چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
postmillennialist معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
anachronisms اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
postmillenarian معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
anachronism اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
laitance حبابی که پس از بتن ریزی درسطح بتن فاهر میشود وباعث متخلخل شدن سطح بتن میگردد
exposures در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
context sensitive help key کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
imagery exploitation مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
chips اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
soft fails فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
chip اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
antialiasing تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
tellus زمین
this earthly round زمین
cinder track زمین دو
cinder tracks زمین دو
grass roots کف زمین
floor کف زمین
ground [British] [floor] کف زمین
grazes زمین
grazed زمین
graze زمین
soil زمین
soiling زمین
terrain زمین
land n زمین
lackland بی زمین
ground surface کف زمین
floor کف زمین
floored کف زمین
floors کف زمین
ground line خط زمین
geodetically زمین
extra terrestrial زمین
norland زمین
rooter زمین کن
soils زمین
land زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com