English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
Other Matches
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
following my lead یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
movement off-the-ball بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
To play for love . عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
cutbacks بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
play out one's option ادامه بازی در تیم پس ازپایان قرارداد بدون قراردادجدید
carry one's bat تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
cutback بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
canons قانون کلی قانون شرع
say's law قانون سی . براساس این قانون
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
canon قانون کلی قانون شرع
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
bisk ماهی وغیره درست میکنند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasure مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
kermis جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
camp followers اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
embrasures مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
camp follower اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
happy family دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bandstands تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
autoharp سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
beanpole چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
a hot potato <idiom> [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
funeral home محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
prolog زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
greshams law زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
skittle که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
lobster thermidor مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
vane pump خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
edict قانون
enacment قانون
rule قانون
nisi قانون
edicts قانون
canons قانون
canon قانون
lex قانون
regardless of the law به قانون
law of constant heat sumation قانون هس
statute قانون
regulation قانون
statutes قانون
act قانون
kanoon قانون
law قانون
acted قانون
legislation قانون
legal قانون
code قانون
laws قانون
hess's law قانون هس
law of frequency قانون بسامد
majority rule قانون اکثریت
breach قانون شکنی
breached قانون شکنی
statutory law قانون مدون
law of gravitation قانون گرانش
lawbreaker قانون شکن
lawmaker قانون گزار
marioote law قانون ماریوت
legiskative قانون گذار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com