English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
Other Matches
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
footballs توپ فوتبال فوتبال بازی کردن
football توپ فوتبال فوتبال بازی کردن
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
single یک نفره
one handed یک نفره
two some دو نفره
one-man یک نفره
one man یک نفره
three handed سه نفره
double دو نفره
three man block دفاع سه نفره
single قایق یک نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
luge لوژ یک نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
fours قایقرانی 4 نفره
four قایق 4 نفره
boblet لوژ 2 نفره
double tent چادر دو نفره
five man line خط دفاعی 5 نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
a double bed یک تخت دو نفره
a double room یک اتاق دو نفره
tandem مسابقه دو نفره
tandems مسابقه دو نفره
solitaire بازی یک نفره
a single room یک اتاق یک نفره
solitaires بازی یک نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
wherry قایق باریک یک نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
four man team تیم چهار نفره
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
soccer فوتبال
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
playing fields زمین فوتبال
soccer بازی فوتبال
gridiron زمین فوتبال
football بازی فوتبال
footballs بازی فوتبال
football fan [British English] طرفدار فوتبال
footballer فوتبال بازی کن
footballers فوتبال بازی کن
pigskin توپ فوتبال
eleven تیم فوتبال
soccer fan [soccer supporter] [American English] طرفدار فوتبال
grids زمین فوتبال
grid زمین فوتبال
football club [British Englisch] باشگاه فوتبال
boot کفش فوتبال
football game بازی فوتبال
football توپ فوتبال
playing field زمین فوتبال
elevens تیم فوتبال
association football اتحادیه فوتبال
left for ward در فوتبال پیشرو چپ
canadian football فوتبال کانادایی
gridition زمین فوتبال
soccer field زمین فوتبال
kick about فوتبال هردمبیل
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
indoor soccer فوتبال داخل سالن
football fan [American English] طرفدار فوتبال آمریکایی
American football فوتبال آمریکایی [ورزش]
kick off شروع مسابقه فوتبال
football hooligan خرابگر پر سر و صدای فوتبال
goalkeepers دروازه بان فوتبال
touchline خط اطراف زمین فوتبال
water polo بازی فوتبال ابی
to play soccer فوتبال بازی کردن
soccer ball throw پرتاب توپ فوتبال
to play football فوتبال بازی کردن
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
to finish the ball into the net با توپ گل زدن [فوتبال]
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
goalkeeper دروازه بان فوتبال
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
scrum نوعی بازی فوتبال راگبی
lateral pass پاس توپ فوتبال از پهلو
Playing football is not my idea of fun . فوتبال هم بنظر من تفریح نشد
I have lost my interest in football . دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
scrummage نوعی بازی فوتبال راگبی
scrums نوعی بازی فوتبال راگبی
speedball نوعی بازی شبیه فوتبال
hockey چوگان بازی با اصول فوتبال
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
short ball شوت کردن کوتاه توپ [فوتبال]
to let the ball do the work توپ را به جایی غلت دادن [فوتبال]
to keep the ball moving توپ را به جایی غلت دادن [فوتبال]
high ball شوت کردن بالا توپ [فوتبال]
flag football نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم
low ball شوت کردن پائین توپ [فوتبال]
he is a novice in football در بازی فوتبال تازه کار است
The football field must be marked out. زمین فوتبال را باید خط کشی کرد
long ball [شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
football cleats کفش گل میخ دار فوتبال آمریکایی
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
fielder بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
punts توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
grey cup مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
punted توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punt توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
movement off-the-ball بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
Football pool [British English] قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
lawn bowling بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
team area محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
broomball نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
yard marker خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
lineup اماده ومجهز کردن ترتیب جای بازیکنان فوتبال طرز قرار گیری
groundhopper [British English] طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
I am stiff with football. بعد از بازی فوتبال بدنم چوب شده ( خشک شده )
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
football توپ فوتبال آمریکایی [توپ بیضوی]
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com