Dictiornary-Farsi | فوق العاده پرواز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
aviation pay	فوق العاده پرواز
flight pay	فوق العاده پرواز


Other Matches

inflight reliability	تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination	هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
field allowance	فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
contour flying	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sorties	پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie	پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runway	راه پرواز باند پرواز
runways	راه پرواز باند پرواز
flying status	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
beacon flight	پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase	مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
fantastical	خارق العاده
fantastic	خارق العاده
phenomenally	فوق العاده
phenomenally	خارق العاده
astounding <adj.>	خارق العاده
astonishing <adj.>	خارق العاده
amazing <adj.>	خارق العاده
admirable <adj.>	خارق العاده
rewardable	فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	خارق العاده
phenomenal	خارق العاده
phenomenal	فوق العاده
terrific	فوق العاده
precious	فوق العاده
metaphsical	خارق العاده
out of the ordinary	فوق العاده
rewarded	فوق العاده
ripsnorting	فوق العاده
transnormal	فوق العاده
singular	فوق العاده
singular	خارق العاده
rewards	فوق العاده
nonpar <adj.>	فوق العاده
nonpar <adj.>	خارق العاده
extraordinary	فوق العاده
remarkably	فوق العاده
reward	فوق العاده
supernatural	فوق العاده
astonishing <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	فوق العاده
wonderful <adj.>	فوق العاده
stupendous <adj.>	فوق العاده
startling <adj.>	فوق العاده
inestimable	فوق العاده
prodigious <adj.>	فوق العاده
marvellous [British] <adj.>	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	فوق العاده
weird	خارق العاده
weirder	خارق العاده
weirdest	خارق العاده
astounding <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	فوق العاده
admirable <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	خارق العاده
wonderful <adj.>	خارق العاده
stupendous <adj.>	خارق العاده
startling <adj.>	خارق العاده
marvelous [American] <adj.>	خارق العاده
strenuous	فوق العاده
prodigious <adj.>	خارق العاده
marvellous [British] <adj.>	فوق العاده
allowances	فوق العاده
allowance	فوق العاده
extra special	فوق العاده
marvelous [American] <adj.>	فوق العاده
station time	زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
unusually	بطور فوق العاده
ambasador extraordinary	سفیر فوق العاده
extra charge	هزینه فوق العاده
special session	جلسه فوق العاده
supernaturally	بطور خارق العاده
envoy extraordiinary	نماینده فوق العاده
supersensitive	فوق العاده حساس
combat pay	فوق العاده رزمی
supersubtlety	فرافت فوق العاده
supersubtle	فوق العاده فریف
ripsnorter	چیز فوق العاده
wonderfully	عجیبانه فوق العاده
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
emergency ration	جیره فوق العاده
extremely high	فوق العاده زیاد
extreme values	ارزشهای فوق العاده
envoy extraordiinary	فرستاده فوق العاده
rarely	بطور فوق العاده
monstrous cruelly	بیرحمی فوق العاده
overactive	فوق العاده فعال
overhelming	زیاد فوق العاده
overrider	حق دلالی فوق العاده
extraordinarily	بطور فوق العاده
fitting allowance	فوق العاده مناسب
rarely beautiful	استثنائی یافوق العاده
emoluments	حق الزحمه فوق العاده
emolument	حق الزحمه فوق العاده
an outstanding time	مدت فوق العاده
a terrific time	مدت فوق العاده
ice-cold	فوق العاده سرد
invaluable	فوق العاده گرانبها
emergencies	فوق العاده اضطراری
emergency	فوق العاده اضطراری
breakneck	فوق العاده خطرناک
jitters	عصبانیت فوق العاده
freezing	فوق العاده سرد
enormously	فوق العاده زیاد
extra	فوق العاده اضافی
extra-	فوق العاده اضافی
extras	فوق العاده اضافی
combat pay	فوق العاده جنگی
special session	نشست فوق العاده
wonderfully well	فوق العاده خوب
ice cold	فوق العاده سرد
whizbang	ممتاز خارق العاده
thaumaturgic	خارق العاده سحر
whizzbang	ممتاز خارق العاده
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
thaumaturgy	کار خارق العاده
costs an arm and a leg <idiom>	[فوق العاده پرخرج یا گران]
he is no grat shakes	انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
extraordinary general meeting	مجمع عمومی فوق العاده
undercool	فوق العاده سرد کردن
allowance	فوق العاده و هزینهء سفر
unco	غیر عادی خارق العاده
ultrahigh frequency	فرکانس فوق العاده زیاد
thaumaturgic	مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
allowances	فوق العاده و هزینهء سفر
She eats extraordinary quantities.	او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
it is unusually large	فوق العاده بزرگ است
forcemajeure	حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
hyperirritability	حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
emergence	امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency	امر فوق العاده و غیره منتظره
set the world on fire <idiom>	کاری فوق العاده انجام دادن
emergencies	امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
supersensitive	ماسوره یا مین فوق العاده حساس
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
green thumb	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
base pay	حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
hypersensitive	دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
tearjerker	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid	جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
tear jerking	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daemon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
worthy of remark	قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
flight deck	پل پرواز
blast off	پرواز
blast-off	پرواز
flying	پرواز
sorties	پرواز
sortie	پرواز
ceilings	حد پرواز
flight decks	پل پرواز
flight	پرواز
flight line	خط پرواز
night flying	پرواز
trip	پرواز
flightless	بی پرواز
tripped	پرواز
trips	پرواز
night flying	شب پرواز کن
fly	پرواز
ceiling	حد پرواز
Ditterling	[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bat allowance	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
bat money	فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
k ration	بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
supertropical bleach	نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
middleman	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen	دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
thaumaturge	کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
fly	پرواز کردن
in-flight	حین پرواز
single flight	پرواز رفت
scampering	پرواز سریع
mission ready	اماده پرواز
return flight	پرواز برگشت
scampers	پرواز سریع
take off	پرواز کردن
on the wing	پرواز کننده
ceiling	سقف پرواز
ceilings	سقف پرواز
space flight	پرواز فضایی
sortie reference	شماره پرواز
to launch into the air	پرواز کردن
to take off	پرواز کردن
to take wing	پرواز کردن
visual flight	پرواز بصری
volant	پرواز کننده
soarer	پرواز کننده
volitant	پرواز کننده
preflight	قبل از پرواز
post flight	بعد از پرواز
path of flight	مسیر پرواز
flight deck	عرشه پرواز
instrument flight	پرواز کور
flying	پرواز کننده