Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
epigastrium
فوق المعده بالای شکم
Other Matches
pylorus
باب المعده
pyloric
وابسته بباب المعده
steapsin
لیپاز شیره لوز المعده
pyloric valve
دریچه یا سرپوش باب المعده
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
outreach
بالای سر
up
بالای
upping
بالای
overhead
در بالای سر
above
بالای
above
بالای سر
at the top of
در بالای
atop of
بالای
atop of
در بالای
into the bargain
بالای ان
oer
بالای
overhead
بالای سر
over-
بالای
over
بالای سر
over
بالای
upped
بالای
over-
بالای سر
rooftops
بالای بام
run over
<idiom>
حرکت از بالای
mantel board
در بالای بخاری
above the earth
بالای زمین
crow's nest
بالای بلندی
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
crowns
بالای هرچیزی
crown
بالای هرچیزی
on
بالای در باره
fan light
پنجره بالای در
aloft
در بالای زمین
fanlight
پنجره بالای در
ridge tree
کش بالای شیروانی
up the street
بالای خیابان
ridge pole
کش بالای شیروانی
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
plunging fire
اتش بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
overhead forehand
فورهند از بالای سر
rooftop
بالای بام
overhead cover
حفاظ بالای سر
overhead backhand
بک هند از بالای سر
over the horizon
بالای افق
over the horizon
از بالای افق
ridge piece
کش بالای شیروانی
oer
بالای سر روی سر
roof tree
کش بالای شیروانی
mean high water
اب بالای میانگین
knap
بالای تپه
uptown
بالای شهر
in-
بالای روی
in
بالای روی
upstream
بالای رودخانه
fanlights
پنجره بالای در
aloft
سطوح بالا در بالای
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
penthouses
اطاقک بالای بام
tree house
خانه بالای درخت
bartizan
کنگره بالای برج
penthouse
اطاقک بالای بام
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
aboveground
در بالای سطح زمین
superlunary
واقع بر بالای ماه
trucking
کلاهک بالای دکل
headline
در بالای صفحه ریسمان
rain water head
طشتک بالای ناودان
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
pulpits
بالای منبر رفتن
pulpit
بالای منبر رفتن
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
headlines
در بالای صفحه ریسمان
trucks
کلاهک بالای دکل
refereed
داور بالای والیبال
head water
بالای رودخانه بالارود
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
on station
پروازهواپیما بالای هدف
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
truck
کلاهک بالای دکل
trucked
کلاهک بالای دکل
high rate of interest
نرخ بالای بهره
referee
داور بالای والیبال
overwrite
بالای محلی نوشتن
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
referees
داور بالای والیبال
refereeing
داور بالای والیبال
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
crossbars
چوب افقی بالای مانع
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
head
دستشویی قایق بالای بادبان
high beam
نور بالای چراغ اتومبیل
bar
چوب افقی بالای مانع
high frequency region of a spectrum
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
bars
چوب افقی بالای مانع
lunette
نعل اسب پنجره بالای در
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
ascender
قسمت بالای حروف کوچک
on station
اماده باش بالای هدف
foretoppsail
بادبان بالای شراع صدر
tapes
نوار پهن بالای تور
cimborio
[برجک نورگیر بالای بام]
upstaged
وابسته به عقب یا بالای صحنه
to crset a hill
به بالای تپه ایی رسیدن
up stream
بالارود در قسمت بالای نهر
upper classes
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper edge of the net
نوار بالای تور والیبال
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upstages
وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstaging
وابسته به عقب یا بالای صحنه
crossbar
چوب افقی بالای مانع
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
stratopause
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
space above property
فضای قسمت بالای ملک
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
headers
کلمات در بالای صفحه متن
header
کلمات در بالای صفحه متن
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
taped
نوار پهن بالای تور
roof garden
تفریح گاه بالای بام
tape
نوار پهن بالای تور
vinculum
خط ترازی که بالای چند جمله می کشند
chimney-breast
[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
barge-board
[تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
My bedroom is just above.
اطاق خواب من درست بالای اینجاست
aerospace
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
intercepting ditch
جوی کوهی ابروی بالای کند
deck house
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
outside passenger
مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
styloipodium
گرده بالای میوه گیاهان چتری
slope soaring
بلند شدن به هوا از بالای تپه
on target
بالای اماج زمان روی هدف
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
trochanter
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
net cord
کابل یا سیم بالای تور والیبال
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
smashes
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
cornice
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
cornices
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
cornices
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
crotched
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
smash
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
cartop
حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
specification
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
calipash
قسمت بالای کاسه لاک پشت
cornice
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
gables
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
gable
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
dais
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
interpreters
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
PowerPC
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
interpreter
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
pennoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
superimposing
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
penoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
timberline
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
follow shot
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
superimpose
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
crucifixion
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
houselights
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
crucifixions
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
upper classes
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
superimposes
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
round house
بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
tower house
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
razee
کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
cursors
حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
poppet head
طناب و قرقره که در بالای تیری نصب شده باشد
main topmast
دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
cul-de-four
[نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
gablet
[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند]
[معماری]
cursor
حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
oubiette
زندان پنهان که در بالای ان یک روزنه هست و بس سیاه چال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com