Dictiornary-Farsi | فولاد سخت گردانی روغنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
oil hardening steel	فولاد سخت گردانی روغنی


Other Matches

self hardening steel	فولاد خود سخت گردانی
oil buffer	ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
characteristic diagram for the steel	دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening	سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
carbon steel	فولاد کربن یا فولاد سخت
oiling	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oil	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oils	رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
short cycle annealing	سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
oleic	روغنی
greasy	روغنی
pinguid	روغنی
unctuous	روغنی
oleaginous	روغنی
butteries	روغنی
buttery	روغنی
oil painting	روغنی
hydraulic	روغنی
oily	روغنی
hydrolic	روغنی
oiled	روغنی
oil paintings	روغنی
cole seed	کلم روغنی
lubricants	مواد روغنی
lubricant	مواد روغنی
lubricant	ماده روغنی
lubricants	ماده روغنی
oil filled contactor	کنتاکتور روغنی
colza	کلم روغنی
drabbest	رنگ روغنی
drabber	رنگ روغنی
drab	رنگ روغنی
oil paints	رنگ روغنی
oil paint	رنگ روغنی
hydrospring	فنری روغنی
oil paper	کاغذ روغنی
oil firing	سوخت روغنی
oil filled transformer	ترانسفورماتور روغنی
oil filled contactor	شوتس روغنی
greasiness	روغنی بودن
oil colours	رنگ روغنی
oil drive unit	گیربکس روغنی
oil colour	رنگ روغنی
oil color	رنگ روغنی
oil circuit breaker	مدارشکن روغنی
oil break fuse	فیوز روغنی
ohm burner	مشعل روغنی
hydropneumatic	گازی روغنی
shortcake	نان روغنی
fluid friction	اصطکاک روغنی
fluid clutch	کلاج روغنی
oiled paper	کاغذ روغنی
oiled muslin	موصلین روغنی
oil transformer	مبدل روغنی
empire cloth	پارچه روغنی
unguentary	روغنی مرهمی
oiled cloth	پارچه روغنی
oil pump	پمپ روغنی
flat calm	دریای روغنی
oil switch	کلید روغنی
rambled	سر گردانی
regimental	گردانی
ramble	سر گردانی
rambles	سر گردانی
ohm additive	افزوده های روغنی
hydrospring	دستگاه فنری روغنی
hydropneumatic	دستگاه گازی روغنی
oil painting	نقاشی رنگ روغنی
oleograph	عکس باسمهای روغنی
oil filled cable	کابل روغنی الکتریکی
oil paintings	نقاشی رنگ روغنی
hydraulic shock absorber	ضربه گیر روغنی
file handling	پرونده گردانی
magnetization	مغناطیس گردانی
data handling	داده گردانی
revolvable	دور گردانی
rectification	راست گردانی
exception handling	استثنا گردانی
rim drive	لبه گردانی
repeal	باز گردانی
transliteration	نویسه گردانی
repeals	باز گردانی
runaround	دور سر گردانی
thinning	رقیق گردانی
hardening	سخت گردانی
meloid	وابسته بخانواده سوسکهای روغنی
sienna	که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
nitroglycerin	ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3
oilseed	بذرها و دانه های روغنی
adipose	پیه مانند روغنی شده
cementation	سیمانکاری سخت گردانی
quench age hardening	سخت گردانی و ترساندن
nitrogen hardening	سخت گردانی ازتی
hot tempering	سخت گردانی درجهای
partial jurisdiction	حق خود گردانی محدود
quenching and tempering	ترساندن و سخت گردانی
aging	سخت گردانی زمانی
cure rate	سرعت سخت گردانی
curing oven	کوره سخت گردانی
hardening crake	ترک سخت گردانی
hardening distortion	شکستگی سخت گردانی
hardening room	اطاق سخت گردانی
work hardening	سخت گردانی سرد
electrolytic deposition	متالیزه گردانی گالوانیکی
toughen by sparks	سخت گردانی با جرقه
double hardening	سخت گردانی مضاعف
direct quenching	سخت گردانی مستقیم
broken hardening	سخت گردانی شکسته
temper hardening	سخت گردانی بازپخت
curing vessel	فرف سخت گردانی
hardening furnace	کوره سخت گردانی
hardening constituent	جزء سخت گردانی
radiation hardening	سخت گردانی تابشی
magnetizing field	میدان مغناطیس گردانی
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
ausformig	سخت گردانی اوستینیتی
austemper	سخت گردانی حرارتی
austemper	سخت گردانی باینیت
induction harening	سخت گردانی القائی
selective hardening	سخت گردانی انتخابی
magnetizing current	جریان مغناطیس گردانی
softening point	نقطه نرم گردانی
softening furnace	کوره نرم گردانی
precipitation hardening	سخت گردانی رسوبی
case hardening	سخت گردانی سطحی
strain hadening	سخت گردانی سرد
magnetization characteristic	منحنی مغناطیس گردانی
hard surfacing	سخت گردانی سطحی
strain hadening	سخت گردانی کرنشی
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
case harden	سخت گردانی سطحی
age hardening	سخت گردانی زمانی
quenched and tempered condition	حالت ترساندن و سخت گردانی
gas case hardening	سخت گردانی پوسته گازی
hardening strain	تغییر طول سخت گردانی
strain age hardening	سخت گردانی کرنشی زمانی
simplifcation	ساده گردانی مختصر سازی
simplifications	ساده گردانی مختصر سازی
simplification	ساده گردانی مختصر سازی
hard facing alloy	الیاژ سخت گردانی سطحی
carburizer	ماده ویژه سخت گردانی
reinstatement of revolving credit	اعتبار گردانی را تجدید کردن
mold drying oven	کوره خشک گردانی قالبی
battalion landing team	تیم پیاده شونده گردانی
cold upsetting die	حدیده چاق گردانی سرد
salt bath hardening	سخت گردانی حمام نمک
age hardening susceptibility	تقبل سخت گردانی زمانی
depth of hardening zone	عمق ناحیه سخت گردانی
oleate	نمک الی اسید اولئیک مایع روغنی
salt bath case hardening	سخت گردانی سطحی حمام نمک
gas fired hardening tempering furnace	کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
quenching and tempering furnace	کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
high frequency induction hardening	سخت گردانی القایی فرکانس بالا
air hardening	سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ling	ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
vanishing cream	کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
steeling	فولاد
steeled	فولاد
bevelled steel straight edge	فولاد کج بر
oxygen converter steel	فولاد ال دی
steel	فولاد
cementite	فولاد
steels	فولاد
dispersion hardening	سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
mild steel	فولاد نرم
structural steel	فولاد ساختمانی
shear steel	فولاد قیچی
merchant bar	فولاد تجارتی
shaped iron	فولاد نیمرخ
manganese steel	فولاد منگان
silicon steel	فولاد سیلیکاتی
steel aloy	الیاژ فولاد
steel aloy	فولاد فشرده
steelwork	فولاد کاری
structrual steelwork	فولاد ساختمانی
free cutting steel	فولاد خوش تراش
refined steel	فولاد مصفا
wrought steel	فولاد نرم
toll steel	فولاد ابزار
tempered steel	فولاد ابداده
overblown steel	فولاد با دم زیاد
structural steel	فولاد سازهای
puddle steel	فولاد پودل
quench and temper	بهسازی فولاد
quenched and tempered steel	فولاد بهساخته
molten metal	فولاد ریختگی
quenching of steel	اب دادن فولاد
structrual steelwork	فولاد سازهای
magnet steel	فولاد اهنربا
magnet steel	فولاد مغناطیسی
clad steel	فولاد نرم
beaded flats	فولاد تخت
thomas steel	فولاد توماس
electric steel	فولاد ابکاری
engineering steel	فولاد مهندسی
forging grade steel	فولاد اهنگری
free cutting steel	فولاد اتومات
ingots steel	فولاد شمش