Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
Search result with all words
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
Other Matches
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
heat treatment
عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
characteristic diagram for the steel
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
thermal
حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
heating
سیستم حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
radiant
تشعشع کننده حرارتی
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
austemper
سخت گردانی حرارتی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
bevelled steel straight edge
فولاد کج بر
cementite
فولاد
steels
فولاد
steeled
فولاد
steeling
فولاد
steel
فولاد
oxygen converter steel
فولاد ال دی
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
corrosion resistent steel
فولاد ضد زنگ
shaped iron
فولاد نیمرخ
shear steel
فولاد قیچی
silicon steel
فولاد سیلیکاتی
chrome steel
فولاد کروم
steel aloy
الیاژ فولاد
cast iron
فولاد فشرده
steel aloy
فولاد فشرده
steelwork
فولاد کاری
cast steel
فولاد ریخته گی
crude steel
فولاد خام
clad steel
فولاد نرم
copper bearing steel
فولاد مس دار
quenched and tempered steel
فولاد بهساخته
composite steel
فولاد مرکب
quench and temper
بهسازی فولاد
cold work steel
فولاد کارسرد
quenching of steel
اب دادن فولاد
puddle steel
فولاد پودل
refined steel
فولاد مصفا
structrual steelwork
فولاد ساختمانی
structrual steelwork
فولاد سازهای
austenic steel
فولاد استنیتیکی
tempered steel
فولاد ابداده
angle steel
فولاد نبشی
alloy treated steel
فولاد کم الیاژ
alloy steel
فولاد الیاژی
alloy steel
فولاد فشرده
alloy steel
الیاژ فولاد
toll steel
فولاد ابزار
wrought steel
فولاد نرم
austenic steel
فولاد استنیت
bar steel
فولاد شمش
ingots steel
فولاد شمش
stainless steel
فولاد ضد زنگ
structural steel
فولاد ساختمانی
structural steel
فولاد سازهای
flat steel
فولاد تخت
beaded flats
فولاد تخت
annealed steel
فولاد تابدیده
thomas steel
فولاد توماس
basic converter steel
فولاد توماس
cast steel
فولاد ریختگی
hardened steel
فولاد ابدار
hardened steel
فولاد اب دیده
overblown steel
فولاد با دم زیاد
magnet steel
فولاد مغناطیسی
molten metal
فولاد ریختگی
mild steel
فولاد نرم
merchant bar
فولاد تجارتی
free cutting steel
فولاد خوش تراش
manganese steel
فولاد منگان
magnet steel
فولاد اهنربا
machinery steel
فولاد ماشینی
killed steel
فولاد کشته
hypo eutectoid steel
فولاد هیپواوتکتوئیدی
hypereutectoid steel
فولاد هیپراوتکتوئیدی
high speed steel
فولاد تندبر
high grade steel
فولاد قیمتی
free cutting steel
فولاد اتومات
forging grade steel
فولاد اهنگری
electric steel
فولاد ابکاری
engineering steel
فولاد مهندسی
cast steel
فولاد خشکه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com