Dictiornary-Farsi | فونت پایه مدرک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
document base font	فونت پایه مدرک


Other Matches

base font	فونت پایه
initial base font	فونت پایه اغازی
body type	فونت متن
internal font	فونت درونی
type size	اندازه فونت
out line font	فونت متغیر
font subsitution	جایگزینی فونت
downloadable font	فونت استقراری
fontographer	فونت نگار
printer font	فونت چاپگر
font family	خانواده فونت
laser font	فونت لیزری
bit mapped font	فونت شطرنجی
soft font	فونت استقراری
couriers	فونت کوریر
built in font	فونت توکار
type style	سبک فونت
cartridge font	فونت کارتریج
font metric	سنجش فونت
soft font	فونت نرم
courier	فونت کوریر
font smoothing	صاف سازی فونت
font smoothing	صاف کردن فونت
base font	فونت پیش فرض
automatic font downloading	استقرار خودکار فونت
font id conflict	اختلال شناسایی فونت
font metric	اندازه گیری فونت
downloadable font	فونت قابل استقرار در حافظه
default font	فونت پیش فرض یا قراردادی
screen font	فونت یا قلم صفحه نمایش
adobe type manager	مدیر انواع فونت ادوبی
script font	فونت چاپی شبیه به دستخط
default numetic font	فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
base width	عرض پایه پهنای پایه
hatch beam	پایه دریچه پایه دهلیز
decimal	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
document	مدرک
perceptive	مدرک
documenting	مدرک
documented	مدرک
naked	بی مدرک
vouchers	مدرک
deeds	مدرک
deed	مدرک
written evidence	مدرک
evidence	مدرک
muniment	مدرک
percipient	مدرک
voucher	مدرک
clue	مدرک
mark	مدرک
reference [testimonial]	مدرک
evidence	مدرک
clues	مدرک
certificate [official document]	مدرک
proofs	مدرک
leads	مدرک
proof	مدرک
adminicle	مدرک
grade	مدرک
report	مدرک
attestation	مدرک
lead	مدرک
base piece	پایه پایه استقرار
writing	مدرک [سند ]
master document	مدرک اصلی
logical record	مدرک منطقی
witnessed	شاهد مدرک
certificate of capacity	مدرک شایستگی
conclusive evidence	مدرک قاطع
record	سابقه مدرک
witnesses	شاهد مدرک
record length	درازای مدرک
record format	قالب مدرک
witness	شاهد مدرک
bachelor's degree	مدرک لیسانس
physical record	مدرک مادی
document format	قالب مدرک
authentic document	مدرک اصلی
document format	فرمت مدرک
endnote	پایان مدرک
end of record	انتهای مدرک
lost document	مدرک گم شده
testimony	تصدیق مدرک
proofs	نشانه مدرک
evidence of the corpus	مدرک جرم
document processing	پردازش مدرک
label record	مدرک برچسب
proof	نشانه مدرک
testimonies	تصدیق مدرک
witnessing	شاهد مدرک
referring to a document	استناد به مدرک خاصی
secondhand evidence	مدرک دست دوم
variable length record	مدرک با طول متغیر
document	متکی به مدرک کردن
certificate of capacity	مدرک ابراز لیاقت
reliance on a document	استناد به مدرک خاصی
trailer record	مدرک پشت بند
to produce testimony	مدرک ارائه دادن
voucher	مدرک تضمین کننده
certificate for decoration	مدرک اعطای نشان
certificate of achievement	مدرک ابراز لیاقت
vouchers	مدرک تضمین کننده
certificate of achievement	مدرک تصدیق شایستگی
record	مدرک ثبت کردن
record	مدرک کتبی سابقه
probational	ارائه مدرک ودلیل
documentation	مدرک یا مدارک اسناد
documented	متکی به مدرک کردن
prima facie evidence	مدرک به فاهر قاطع
documenting	متکی به مدرک کردن
not a leg to stand on <idiom>	مدرک کافی نداشتن
announcing	اشکارکردن مدرک دادن
fixed length record	مدرک با درازای ثابت
announced	اشکارکردن مدرک دادن
announces	اشکارکردن مدرک دادن
probation	ارائه مدرک ودلیل
documentary	مبنی بر مدرک یا سند
deed of assignment	مدرک صلاحیت قانونی
announce	اشکارکردن مدرک دادن
documentaries	مبنی بر مدرک یا سند
record layout	طرح بندی مدرک
socle	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
evidentiary	مبنی برمدرک مدرک دار
piece of writing	مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
to give evdience	گواهی دادن مدرک بودن از
proof is the result of evidenc	دلیل نتیجه مدرک است
certificate of honorable service	مدرک تصدیق خدمت صادقانه
Give the benefit of the doubt <idiom>	[باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
authority	مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
record	مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
aeronautical designation	کد تخصصی فضانوردی مدرک تخصصی هوانوردی
pedestal	پایه
level	پایه
level	هم پایه
legs	پایه
leg	پایه
cutwater	پایه پل
leveled	پایه
levelled	هم پایه
levelled	پایه
head stock	پایه
headstock	پایه
datum line	خط پایه
degrees	پایه
degree	پایه
datum	پایه
isomer	هم پایه
from within the ranks of	از پایه
dead load	پایه پل
fulcrum	پایه
levels	پایه
levels	هم پایه
corner stone	پایه
jacks	پایه
grade	پایه
pier	پایه
piers	پایه پل
leveled	هم پایه
socket	پایه
andiron	سه پایه
mountings	پایه
compeer	هم پایه
grades	پایه
jack	پایه
abutment	پایه
pillars	پایه
pillar	پایه
coordinate	هم پایه
probes	پایه
probed	پایه
probe	پایه
pier	پایه پل
sockets	پایه
trestle	سه پایه
propped	پایه
trestle	پایه
prop	پایه
trestles	سه پایه
tripods	سه پایه
propping	پایه
bottoms	پایه
ground	پایه
rates	پایه
mount	پایه
rate	پایه
fundamental	پایه
mounts	پایه
bottom	پایه
trestles	پایه
sills	پایه
struts	پایه
pedestals	پایه
strut	پایه
groundwork	پایه
measure	پایه
groundsel	پایه