Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
gas fitter
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
Other Matches
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
dwelling house
در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
burster
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
switched
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
airbrush
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
switch
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switches
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fitters
فیتر
fitter
فیتر
lifter
وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
deadlines
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
deadline
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
utilities'man
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
accessory
لوازم یدکی لوازم اضافی
mechanises
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
burglar
سارق منازل
quarters in kind
منازل سازمانی
burglars
سارق منازل
mechanicalism
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
bachelor quarters
منازل افراد مجرد
forcible entry
هتک حرمت منازل
forceble entry and detainer
هتک حرمت منازل
disrepair
احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
private nuisance
هتک حرمت منازل و املاک
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
vapor trail
لولههای بخار
voice tube
لولههای صدارسان
drop message
لولههای خبر
flying lines
لولههای متحرک
ducts
لولههای هوا
blow tubes
لولههای دمنده
guide pipes
لولههای راهنما
bronchial tubes
لولههای نایژ
fallopian tubes
لولههای رحم
malpighian tubes or vessels
لولههای ملپیگی
secondary sewers
لولههای فرعی فاضلاب
casing pipe
لولههای غیرمشبک چاه
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
stuffing tube
لولههای کانال کشی ناو
carburetor tickler
پاک کننده لولههای کاربراتور
quick coupler
بست سریع در لولههای ابرسانی
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
pipe cutter
اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
utilidor
لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
wreckage locator
دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
braid
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
equipment
لوازم
dixings
لوازم
tackles
لوازم
tackling
لوازم
fitment
لوازم
needments
لوازم
apparatus
لوازم
equipments
لوازم
fixing
لوازم
estovers
لوازم
accessories
لوازم
furnishings
لوازم
fitments
لوازم
service
لوازم
fitting
لوازم
tackled
لوازم
fittings
لوازم
fixings
لوازم
serviced
لوازم
tackle
لوازم
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
photography
لوازم عکاسی
accessory
لوازم یدکی
geared
اسباب لوازم
maintenance materials
لوازم تعمیرات
fittings
لوازم ثابت
fittings
لوازم قایق
outfits
لوازم فنی
accessory
لوازم فرعی
paraphernalia
اسباب لوازم
sanitary ware
لوازم بهداشتی
illuminating fixture
لوازم روشنایی
gears
اسباب لوازم
tool tether
لوازم مورداحتیاج
throwing apparatus
لوازم پرتاب
Home appliances
لوازم خانگی
photographic accessories
لوازم عکاسی
hairstyling accessories
لوازم آرایشمو
firing accessories
لوازم احتراق
camping equipment
لوازم مخصوصاردو
plumbing tools
لوازم لولهکشیخانه
accessory
لوازم کمکی
gear
اسباب لوازم
fire-irons
لوازم بخاری
utensils
لوازم اشپزخانه
utensil
لوازم اشپزخانه
bedding
لوازم تختواب
tackling
لوازم کار
travelling outfit
لوازم سفر
tackles
لوازم کار
kits
بسته لوازم
rig
لوازم لباس
rigged
لوازم لباس
rigs
لوازم لباس
tackled
لوازم کار
tackle
لوازم کار
personal effects
لوازم شخصی
stationery
لوازم التحریر
kitchen stuff
لوازم اشپزخانه
accessories
لوازم یدکی
kit
بسته لوازم
outfit
لوازم فنی
gadget
مکانیکی
gadgets
مکانیکی
mechnical
مکانیکی
mechanical
مکانیکی
stationers
فروشنده لوازم التحریر
spares stock
موجودی لوازم یدکی
desk accessory
لوازم رومیزی یا روزمره
dressing case
جعبه لوازم ارایش
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
drawing materials
لوازم نقشه کشی
upholstery
اثاثه یا لوازم داخلی
muniment
وسیله دفاع لوازم
outfitter
فروشنده لوازم شکار
table ware
لوازم میز یا سفره
stationer
فروشنده لوازم التحریر
accessory box
جعبه لوازم یدکی
accessory pouch
کیسه کوچک لوازم
outfitters
فروشنده لوازم شکار
duffle bag
کیسه لوازم شخصی
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
bathing things
لوازم شنا
[حمام]
tableware
لوازم میز یا سفره
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
bathing clothes
لوازم شنا
[حمام]
equipage
اسباب و لوازم جنگی
fire irons
لوازم پای بخاری
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
fixture
لوازم نصب کردنی
drilling fixture
لوازم مته کاری
mechanicalness
خاصیت مکانیکی
mechanician
هنرور مکانیکی
mechanotherapy
معالجه مکانیکی
robots
ادم مکانیکی
robot
ادم مکانیکی
grab crane
بیل مکانیکی
grab excavator
بیل مکانیکی
grab bucket
بیل مکانیکی
shovels
بیل مکانیکی
mechanically
بطور مکانیکی
shovel
بیل مکانیکی
shoveled
بیل مکانیکی
bucket
بیل مکانیکی
buckets
بیل مکانیکی
contact mine
مین مکانیکی
shoveling
بیل مکانیکی
shovelled
بیل مکانیکی
shovelling
بیل مکانیکی
mechanical translation
ترجمه مکانیکی
dynamic viscosity
گرانروی مکانیکی
mechanisms
اجزاء مکانیکی
contact sweeping
روبیدن مکانیکی
mechanical equipment
تجهیزات مکانیکی
mechanism
اجزاء مکانیکی
mechanical energy
انرژی مکانیکی
mechanical efficiency
بازده مکانیکی
mechanical efficiency
راندمان مکانیکی
mechanical drawing
ترسیم مکانیکی
mechanical de icing
یخ زدایی مکانیکی
mechanical properties
خواص مکانیکی
mechanic recepter
گیرنده مکانیکی
power shovel
بیل مکانیکی
mechanical advantage
مزیت مکانیکی
dashpot
خفه کن مکانیکی
crane shovel
بیل مکانیکی
mechanical stimulation
تحریک مکانیکی
mechanical stabilization
تثبیت مکانیکی
mechanical stabilization
استوارسازی مکانیکی
mechanical resolution
تراکم مکانیکی
actuator
عملگر مکانیکی
forklift track
بیل مکانیکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com