Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
physical
فیزیکی مربوط به تاسیسات
Other Matches
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
cryptofacility
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
air landing facility
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
caretaker status
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
facilities
تاسیسات
installations
تاسیسات
installation
تاسیسات
plant
تاسیسات
services
تاسیسات
physical
فیزیکی
maintenance
تاسیسات
facility
تاسیسات
plants
تاسیسات
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
built in engine
موتور تاسیسات
physical unit
واحد فیزیکی
sintering plant
تاسیسات زینتر
naval establishment
تاسیسات دریایی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
physical security
امنیت فیزیکی
physical security
تامین تاسیسات
physicalism
فیزیکی نگری
shore stablishment
تاسیسات ساحلی
air inst alations
تاسیسات هوایی
physical state
حالت فیزیکی
physical security
حفافت تاسیسات
air facility
تاسیسات هوایی
three phase installation
تاسیسات سه فاز
physical change
تغییرات فیزیکی
telecommunication installation
تاسیسات ارتباطات
physical capital
سرمایه فیزیکی
crane installation
تاسیسات بالابر
physical analysis
تجزیه فیزیکی
cooling plant
تاسیسات سردکننده
fiscal station
تاسیسات سریال
training facilities
تاسیسات اموزشی
treatment facility
تاسیسات بهداری
treatment facility
تاسیسات پزشکی
hardware
واحدهای فیزیکی
physical record
رکورد فیزیکی
critical facility
تاسیسات حساس
active installation
تاسیسات فعال
physical design
طرح فیزیکی
physical constraints
محدودیتهای فیزیکی
physical constant
ثابتهای فیزیکی
confinement facility
تاسیسات زندان
renewals
نوسازی تاسیسات
psychopaysical
روانی- فیزیکی
sports facility
تاسیسات ورزشی
physical quantity
کمیت فیزیکی
radar installation
تاسیسات رادار
renewal
نوسازی تاسیسات
port installations
تاسیسات بندری
heating installation
تاسیسات حرارتی
biophysical
زیستی- فیزیکی
hospital benefit
تاسیسات بیمارستانی
physiotherapy
درمان فیزیکی
border installations
تاسیسات مرزی
physico mathematical
فیزیکی و ریاضی
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
power plant
تاسیسات جریان قوی
power generating plant
تاسیسات تولید نیرو
physical constant
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
inactive installation
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
power plants
تاسیسات جریان قوی
inhouse work
کارهای داخلی تاسیسات
class ii installation
تاسیسات اماد طبقه 2
high head plant
تاسیسات فشار قوی
environment
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
power installation
تاسیسات جریان قوی
environments
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
blast furnace plant
تاسیسات کوره بلند
air conditioning plant
تاسیسات تهویه مطبوع
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
nuclear power plant
تاسیسات انرژی هستهای
maintenance
نگهداری از تاسیسات یاساختمان
physio chemical
وابسته به شیمی فیزیکی
public works
تاسیسات عام المنفعه
lay (light) into
<idiom>
حمله فیزیکی کردن
granulating plant
تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
gurantee period
دوره نگهداری تاسیسات
low voltage installation
تاسیسات فشار ضعیف
physical format
قالب بندی فیزیکی
low voltage plant
تاسیسات فشار ضعیف
agglomerating plant
واحد یا تاسیسات زینتر
ancillary facilities
تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
electro magnetism
علم روابط فیزیکی میان
environmental security
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
deformation
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
marginal physical product of capital
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
continous tinning line
تاسیسات قلع کاری دائمی
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
continous casting plant
تاسیسات ریخته گری دائمی
marginal physical product of labor
محصول فیزیکی نهائی کار
open hearth plant
تاسیسات کوره زیمنس مارتین
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
roll up
جمع اوری کردن تاسیسات
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
dressing plant
تاسیسات تهیه سنگ معدن
size
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
sewerage requipment
تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
gather writer
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
air facility
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
air inst alations
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
capital budget
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
low voltage system
شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
inactive beds
میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
utility
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
impluse voltage testing plant
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
media
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
wharfage
استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
interior label
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
sonde
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
channelled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
target array
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
physical analysis
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
transmissions
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
transmission
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
checked
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
mysticism
در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
format
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
aprons
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
sensor
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
gestalt
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
busing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
highways
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
addresses
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
highway
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
addressed
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
bused
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
locals
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
local
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com