Total search result: 202 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
constant |
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد |
constants |
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد |
|
|
Other Matches |
|
fielded |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
lengths |
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد |
length |
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد |
fields |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
field |
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد |
immediate |
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد |
items |
تعداد حروف و ارقام در داده |
item |
تعداد حروف و ارقام در داده |
lengths |
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده |
length |
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده |
chain |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
chains |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
key |
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
KSAM |
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
sequences |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
sequence |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
fielded |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
fields |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
field |
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن |
stacks |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stack |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stacked |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
major sort key |
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
aggregate |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
aggregates |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
data field |
فیلد داده ها |
width |
تعداد حروف در یک صفحه یا خط |
string |
تعداد حروف یک رشته |
pitches |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
pitch |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
stack |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
stacked |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
stacks |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
addressing |
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس |
lengths |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
length |
تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده |
lengths |
تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده |
length |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
delimited |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
delimits |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
delimiting |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
delimit |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
same |
یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص |
cpi |
تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد |
lengths |
کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده |
length |
کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده |
catena |
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه |
rates |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
rate |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
minor sort key |
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند |
print |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
printed |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
prints |
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند |
column |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
alphabetic character set |
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد |
columns |
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
ascii |
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد |
ascii |
صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد |
time |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
timed |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
per |
همان طور که در الگو نشان داده شده |
times |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
code |
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد |
opened |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
open |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
opens |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
ascender |
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد. |
band printer |
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد |
parity |
نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد |
gallonage |
فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد |
repeats |
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد |
repeat |
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد |
atoms |
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد |
atom |
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
penalty kicker |
بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد |
chains |
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد |
chain |
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد |
size of a statistical sample [N] |
تعداد کل داده های آماری |
edited |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
edit |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
safe format |
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد |
forest |
تعداد درختهای ساختار داده متصل |
forests |
تعداد درختهای ساختار داده متصل |
alphasort |
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا |
sub- |
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی |
lengths |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
bounds |
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود |
length |
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست |
list |
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست |
No sooner was he gone than he was kI'lled . |
رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان |
rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
flags |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
flag |
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی |
macroelement |
تعداد داده ها که به عنوان یک عضو در نظر گرفته می شوند |
fixed point notation = |
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند |
bed credit |
تعداد تختخوابی که دربیمارستان به هر یکان یاسازمان اختصاص داده میشود |
fit |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
fits |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
array |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
arrays |
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند |
fittest |
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند |
real time |
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |
serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
filed |
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است |
justification |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
file |
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است |
justifications |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
hertz |
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند |
tracks |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
track |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
traffics |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
tracked |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
trafficked |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
trafficking |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
packing |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند |
traffic |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
reverse |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
byte |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
reversed |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reversing |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
reverses |
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید. |
identifier |
مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها |
bytes |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
variables |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
variable |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
symmetrical compression |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
lengths |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
recordings |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند |
recording |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند |
length |
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود |
corrupting |
داده یا برنامهای که خطا دارد |
corrupt |
داده یا برنامهای که خطا دارد |
accessor |
شخصی که به داده دسترسی دارد |
corrupts |
داده یا برنامهای که خطا دارد |
corrupted |
داده یا برنامهای که خطا دارد |
printwheel |
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود |
It is the same pottage and the same bowl. <proverb> |
همان آش است و همان کاسه . |
port |
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند. |
end |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
ended |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
ends |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
Huffman code |
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند |
format |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
synchronous |
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند |
MCA |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA |
Micro Channel Architecture |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
greeked |
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا |
ever |
همواره |
always |
همواره |
ayŠaye |
همواره |
eer |
همواره |
ever- |
همواره |
on |
همواره |
picocomputer |
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد |
primary |
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد |
thread |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
threads |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
type |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
link |
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد |
typed |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
inherits |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
inheriting |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
types |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
inherit |
یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
invariably |
مطلقا" همواره |
non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
MISD |
معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد |
sequence |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
compounded |
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد |
sequences |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
compound |
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد |
compounds |
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد |
controller |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
controllers |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
faxes |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
fax |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
faxed |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
faxing |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
storing |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
edges |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
edge |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
optimum |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد |
store |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
multiple |
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد |