Dictiornary-Farsi | قائم واقعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
true vertical	قائم واقعی


Search result with all words

real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
Other Matches

cambridge equation	نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
absolute altimeter	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
architecture proper	معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
The real problem is not whether machines think but whether men do.	مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
upright	قائم
erect	قائم
righted	قائم
vertical	قائم
perpendecular	قائم
right	قائم
orthogonal	قائم
righting	قائم
upstanding	قائم
erecting	قائم
vertical tail	دم قائم
erects	قائم
erected	قائم
plumb lines	خط قائم
normal	قائم
plumb line	خط قائم
substantive	قائم بذات
locumtenens	قائم مقام
envelopment	احاطه قائم
high angle	تیر قائم
local vertical	قائم محلی
staked	قائم کردن
normal acceleration	شتاب قائم
normal axis	محور قائم
vice-chancellors	قائم مقام
successor	قائم مقام
apeak	عمودی قائم
locum	قائم مقام
locums	قائم مقام
vicar	قائم مقام
vicars	قائم مقام
propped	تقویت قائم
prop	تقویت قائم
surreptitiously	قائم مقام
propping	تقویت قائم
stake	قائم کردن
abeam	قائم بر مسیرحرکت
right-angled	قائم الزاویه
vice-chancellor	قائم مقام
vice chancellor	قائم مقام
ordinate	بعد قائم
deputy	قائم مقام
stakes	قائم کردن
rectangular	قائم الزاویه
deputies	قائم مقام
substituting	قائم مقام
vertical circle	دایره قائم
vertical axis	محور قائم
self consistent	قائم بالذات
self perpetuation	قائم بذات
semierect	نیمه قائم
subsitute	قائم مقام
vertical drop	ابشار قائم
envelops	احاطه قائم
enveloping	احاطه قائم
enveloped	احاطه قائم
envelop	احاطه قائم
vertical cut	برش قائم
vertical bulking	کمانش قائم
surrogates	قائم مقام
vertical creep	وارفتگی قائم
surrogate	قائم مقام
vertical envelopement	احاطه قائم
vertical force	نیروی قائم
quadratic	منشور قائم
right	قائم نگاهداشتن
righted	قائم نگاهداشتن
subrogation	قائم مقامی
righting	قائم نگاهداشتن
substitute	قائم مقام
normal vector	بردار قائم
substituted	قائم مقام
perpendecular	خط عمودی یا قائم
normal plane	صفحه قائم
increate	قائم بالذات
vertical photograph	عکس قائم
vertical speed	سرعت قائم
vertical photograph	عکس هوایی قائم
vertical probable error	اشتباه احتمالی قائم
vertical envelopement	حرکت دورانی قائم
vicegerent	جانشین قائم مقام
vertical deformation	تغییر شکل قائم
right cone	مخروط قائم [ریاضی]
vertical center line illusion	خطای خط قائم مرکزی
plane of departure	سطح قائم تیر
prime vertical circle	دایره قائم اصلی
deputy minister	قائم مقام وزیر
consular agent	قائم مقام کنسول
commercial representative	قائم مقام تجارتی
commercial procuration	قائم مقام تجارتی
recoil pit	چاله تیر قائم
right angled triangle	مثلث قائم الزاویه
short scope buoy	بویه شناور قائم
mercator chart	نقشه قائم الزاویه
upload	همنه قائم نیرو
ablique coordinates	دستگاه مختصات قائم
procousul	قائم مقام کنسول
wedge	اسکنه کولاس قائم
wedged	اسکنه کولاس قائم
wedges	اسکنه کولاس قائم
wedging	اسکنه کولاس قائم
sheathing	تخته بندی قائم
deputy	قائم مقام جانشین
deputy	نایب قائم مقام
deputies	قائم مقام جانشین
surrogates	قائم مقام شدن
deputies	نایب قائم مقام
zenith	نقطه قائم بر نافر
surrogate	قائم مقام شدن
vertical probable error	خطای اصابت قائم گلوله
subrogate	قائم مقام تعیین کردن
hypotenuses	وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuse	وتر مثلث قائم الزاویه
vicarial	وابسته به خلیفه قائم مقامی
deputy primeminister	قائم مقام نخست وزیر
plumb	سطح قائم صفحه شاغول
legs	ساق مثلث قائم الزاویه
substituted	قائم مقام جایگزین کردن
substitute	قائم مقام جایگزین کردن
substituting	قائم مقام جایگزین کردن
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
leg	ساق مثلث قائم الزاویه
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
zenith	اوج محور قائم بر افق نقاط
universal transverse mercator	سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
actuals	واقعی
McCoy	واقعی
veritable	واقعی
right	واقعی
positive	واقعی
virtual	واقعی
card-carrying	واقعی
real	واقعی
veridical	واقعی
true life	واقعی
ex post saving	واقعی
ex post	واقعی
unfeigned	واقعی
actual	واقعی
righting	واقعی
righted	واقعی
objectives	واقعی
objective	واقعی
factually	واقعی
lifelike	واقعی
veracious	واقعی
essential	واقعی
literal	واقعی
very	واقعی
essentials	واقعی
concrete	: واقعی
factual	واقعی
raking	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rakes	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
x plate	صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
rake	زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
true complement	متمم واقعی
incidental expenses	هزینههای واقعی
put into practice	واقعی کردن
put into effect	واقعی کردن
bring into being	واقعی کردن
real memory	حافظه واقعی
jisen	مبارزه واقعی
real income	درامد واقعی
true slump	نشست واقعی
very	واقعی فعلی
matter of fact	بطور واقعی
real mode	حالت واقعی
true complement	مکمل واقعی
true form	فرم واقعی
execute	واقعی کردن
nominal	غیر واقعی
true power	توان واقعی
fulfill [American]	واقعی کردن
historical costs	هزینه واقعی
make a reality	واقعی کردن
real fluid	سیال واقعی
real earnings	درامدهای واقعی
carry ineffect	واقعی کردن
implement	واقعی کردن
real numbers	اعداد واقعی
out of pocket expenses	هزینه واقعی
real storage	انباره واقعی
real sector	بخش واقعی
real score	نمره واقعی
real	واقعی موجود
put ineffect	واقعی کردن
put inpractice	واقعی کردن
carry into effect	واقعی کردن
actualize	واقعی کردن
real value	ارزش واقعی
objective value	ارزش واقعی
real costs	هزینههای واقعی
real capital	سرمایه واقعی
real assets	دارائیهای واقعی