Dictiornary-Farsi | قابلیت انبساط | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
distensibility	قابلیت انبساط
expandability	قابلیت انبساط
expansibility	قابلیت انبساط


Search result with all words

dilatability	قابلیت انبساط یا اتساع
Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
pleasures	انبساط
extension	انبساط
expansion loop	خم انبساط
pleasure	انبساط
stretches	انبساط
stretched	انبساط
stretch	انبساط
extensions	انبساط
distentions	انبساط
distensions	انبساط
strains	انبساط
strain	انبساط
expansion	انبساط
distension	انبساط
dilatation	انبساط
coefficient of expansion	ضریب انبساط
dilatation	انبساط حرارتی
dilatability	انبساط پذیری
dilation of time	انبساط زمان
thermal expansion	انبساط حرارتی
dilatation	درز انبساط
distensible	انبساط پذیر
evolution of heat	انبساط حرارتی
inextensibility	انبساط ناپذیری
inextension	عدم انبساط
creep limit	حد انبساط دائمی
cubical expansion	انبساط حجمی
companding	انبساط تراکم
expansion diaphragm	دیاگرام انبساط
diastole	انبساط قلبی
expandable	قابل انبساط
expansion	گسترش انبساط
expansion heat	حرارت انبساط
expansile	قابل انبساط
expansiveness	انبساط پذیری
expansion rate	اهنگ انبساط
heat expansion	انبساط حرارت
expansion point	درز انبساط
tension	قوه انبساط
tensions	قوه انبساط
tensile	قابل انبساط
expansion	انبساط بسط
free expansion	انبساط ازاد
expansion joint	درز انبساط
expansion coefficient	ضریب انبساط
expansion of universe	انبساط جهان
elater	خاصیت انبساط و گسترش
invar struts	قطعات فلزی ضد انبساط
expansibly	بطور قابل انبساط
expansible	کش امدنی انبساط پذیر
thermal coefficient of expansion	ضریب انبساط حرارتی
brake expander mechanism	مکانیزم انبساط ترمز
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
nephelauxetic effect	اثر انبساط ابرالکترونی
coefficient of thermal expansion	ضریب انبساط حرارتی
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
extensometer	دستگاه اندازه گیری انبساط
strain limit	حد تناسب میان تنش و انبساط
ductile	قابل انبساط شکل پذیر
dilatometer	دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
volume change of concrete	تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
diastasis	استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
fixed bridge	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
expanding cement	سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
invar	الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
stirling cycle	سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
achalasia	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
joule kelvin effect	انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
contemptibility	قابلیت
abilities	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
habilitation	قابلیت
ability	قابلیت
adaptability	قابلیت
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
skill	قابلیت
capacity	قابلیت
qualification	قابلیت
capacities	قابلیت
capability	قابلیت
competence	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
fitness	قابلیت
opposability	قابلیت تقابل
fungibility	قابلیت تعویض
presentability	قابلیت ارائه
pregnability	قابلیت تسخیر
malleability	قابلیت انعطاف
fusibility	قابلیت ذوب
motor ability	قابلیت حرکت
penetrability	قابلیت نفوذ
perceptibility	قابلیت درک
potability	قابلیت حمل
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
forgeability	قابلیت اهنگری
portability	قابلیت ترابری
practicableness	قابلیت عبور
pliability	قابلیت خمیدگی
serviceability	قابلیت تعمیر
permeability	قابلیت تراوایی
predicability	قابلیت اسناد
potability	قابلیت شرب
ignitability	قابلیت اشتعال
inflammability	قابلیت اشتعال
habitability	قابلیت سکنی
habitableness	قابلیت سکونت
hardenability	قابلیت سختی
inheritability	قابلیت توارث
intelligibility	قابلیت فهم
interchangeability	قابلیت تبادل
interchangeability	قابلیت تعویض
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
machinability	قابلیت تراش
interpretability	قابلیت تفسیر
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
imitability	قابلیت تقلید
ignitability	قابلیت احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
fusibility	قابلیت گداز
navigability	قابلیت کشتیرانی
imputability	قابلیت اسناد
moveability	قابلیت حرکت
inaptly	با عدم قابلیت
meltability	قابلیت گداختن
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
interpretability	قابلیت توجیه
preventability	قابلیت جلوگیری
provability	قابلیت اثبات
reliability	قابلیت اطمینان
applicability	قابلیت اجرا
application [applicability]	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
usability	قابلیت اجرا
usefulness	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت استفاده
failure safety	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اعتماد
reliability	قابلیت اعتماد
usefulness	قابلیت استفاده
punishability	قابلیت مجازات
serviceability	قابلیت استفاده
severability	قابلیت سواشدن
severability	قابلیت تقسیم
solubility	قابلیت انحلال
stickability	قابلیت مقاومت
stickability	قابلیت محافظت
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
serializability	قابلیت تسلسل
vendibility	قابلیت فروش
quench aging property	قابلیت بهسازی
readability	قابلیت خواندن
reflectance	قابلیت انعکاس
reliableness	قابلیت اعتماد
renewability	قابلیت تجدید
repeatability	قابلیت تکرار
reproducibility	قابلیت تکثیر
resectability	قابلیت برش
retractility	قابلیت انقباض
salability	قابلیت فروش
swivelling feature	قابلیت نوسان
transportability	قابلیت حمل
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
volatileness	قابلیت تبخیر
weldability	قابلیت جوشکاری
transmissibility	قابلیت انتقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
tactility	قابلیت لمس
tensibility	قابلیت کشش
tensility	قابلیت کشش
tempering quality	قابلیت بهبود
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور