Dictiornary-Farsi | قابلیت انبساط یا اتساع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
dilatability	قابلیت انبساط یا اتساع


Other Matches

expansibility	قابلیت انبساط
expandability	قابلیت انبساط
distensibility	قابلیت انبساط
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
dilatancy	اتساع
dilation	اتساع
dilatation	اتساع
stretched	اتساع
stretch	اتساع
stretches	اتساع
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
dilatable	اتساع پذیر
tractile	قابل اتساع
dilation of time	اتساع زمان
aneurysm	اتساع عروقی
mydriasis	اتساع مردمک
dilates	اتساع دادن
vasodilatation	اتساع عروق
dilate	اتساع دادن
dilating	اتساع دادن
aneurism	اتساع شریان
dilatable	قابل اتساع
struma	اتساع و گشادشدن هر عضوی
turgor	اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
mydriasis	اتساع زیاد مردمک چشم
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
emphysema	اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
pleasures	انبساط
stretches	انبساط
strain	انبساط
extension	انبساط
stretched	انبساط
expansion	انبساط
stretch	انبساط
pleasure	انبساط
expansion loop	خم انبساط
strains	انبساط
distentions	انبساط
distensions	انبساط
extensions	انبساط
distension	انبساط
dilatation	انبساط
thermal expansion	انبساط حرارتی
expansion diaphragm	دیاگرام انبساط
expansion point	درز انبساط
free expansion	انبساط ازاد
expansion rate	اهنگ انبساط
heat expansion	انبساط حرارت
expansiveness	انبساط پذیری
coefficient of expansion	ضریب انبساط
inextensibility	انبساط ناپذیری
expansile	قابل انبساط
expandable	قابل انبساط
inextension	عدم انبساط
evolution of heat	انبساط حرارتی
dilatation	درز انبساط
dilatation	انبساط حرارتی
dilatability	انبساط پذیری
diastole	انبساط قلبی
expansion of universe	انبساط جهان
expansion heat	حرارت انبساط
distensible	انبساط پذیر
expansion joint	درز انبساط
companding	انبساط تراکم
creep limit	حد انبساط دائمی
cubical expansion	انبساط حجمی
expansion coefficient	ضریب انبساط
dilation of time	انبساط زمان
expansion	گسترش انبساط
tension	قوه انبساط
tensions	قوه انبساط
tensile	قابل انبساط
expansion	انبساط بسط
coefficient of thermal expansion	ضریب انبساط حرارتی
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
invar struts	قطعات فلزی ضد انبساط
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
brake expander mechanism	مکانیزم انبساط ترمز
elater	خاصیت انبساط و گسترش
expansible	کش امدنی انبساط پذیر
thermal coefficient of expansion	ضریب انبساط حرارتی
nephelauxetic effect	اثر انبساط ابرالکترونی
expansibly	بطور قابل انبساط
strain limit	حد تناسب میان تنش و انبساط
ductile	قابل انبساط شکل پذیر
extensometer	دستگاه اندازه گیری انبساط
dilatometer	دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
volume change of concrete	تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
diastasis	استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
expanding cement	سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
fixed bridge	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
invar	الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
achalasia	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
stirling cycle	سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
joule kelvin effect	انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
competence	قابلیت
credential	قابلیت
solubility	قابلیت حل
abilities	قابلیت
solvability	قابلیت حل
skill	قابلیت
ability	قابلیت
capability	قابلیت
qualification	قابلیت
eligibility	قابلیت
capacity	قابلیت
habilitation	قابلیت
competence	قابلیت
capacities	قابلیت
fitness	قابلیت
adaptability	قابلیت
contemptibility	قابلیت
susceptibility	قابلیت
manageability	قابلیت اداره
meltability	قابلیت گداختن
malleability	قابلیت انعطاف
potability	قابلیت شرب
maneuverability	قابلیت مانور
moveability	قابلیت حرکت
hardenability	قابلیت سختی
motor ability	قابلیت حرکت
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
machinability	قابلیت تراش
imitability	قابلیت تقلید
imputability	قابلیت اسناد
inaptly	با عدم قابلیت
usefulness	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت استفاده
applicability	قابلیت استفاده
usefulness	قابلیت اجرا
ignitibility	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت احتراق
fungibility	قابلیت تعویض
fusibility	قابلیت ذوب
fusibility	قابلیت گداز
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
habitability	قابلیت سکنی
habitableness	قابلیت سکونت
ignitability	قابلیت اشتعال
usability	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
interchangeability	قابلیت تبادل
interchangeability	قابلیت تعویض
interpretability	قابلیت تفسیر
interpretability	قابلیت توجیه
failure safety	قابلیت اعتماد
intelligibility	قابلیت فهم
application [applicability]	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت اجرا
reliability	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اطمینان
reliability	قابلیت اعتماد
tactility	قابلیت لمس
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور
trannlatability	قابلیت ترجمه
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
transmissibility	قابلیت انتقال
transportability	قابلیت حمل
tenability	قابلیت نگهداری
tenability	قابلیت تصرف
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
swivelling feature	قابلیت نوسان
tensibility	قابلیت کشش
tensility	قابلیت کشش
tempering quality	قابلیت بهبود
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
serializability	قابلیت تسلسل
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
volatileness	قابلیت تبخیر
weldability	قابلیت جوشکاری
wettability	قابلیت خیسی
stretchability	قابلیت بسط
navigability	قابلیت کشتیرانی
potability	قابلیت حمل
practicableness	قابلیت عبور
predicability	قابلیت اسناد
pregnability	قابلیت تسخیر
presentability	قابلیت ارائه
preventability	قابلیت جلوگیری
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی