Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
flexibility	قابلیت انعطاف
malleability	قابلیت انعطاف
Search result with all words
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
Other Matches
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
plasticity	انعطاف
inflection	انعطاف
inflexion	انعطاف
inflections	انعطاف
inflexions	انعطاف
flexibtlity	انعطاف پذیری
elastic	انعطاف پذیر
plasticity	انعطاف پذیری
uncompromising	غیرقابل انعطاف
uncompromisingly	غیرقابل انعطاف
supple	انعطاف پذیر
inflexibility	انعطاف ناپذیری
flexibility	انعطاف پذیری
rigid	انعطاف ناپذیر
pliability	قابلت انعطاف
resile	انعطاف داشتن
pliable	قابل انعطاف
rigidity	انعطاف ناپذیری
flexible	قابل انعطاف
flexible	انعطاف پذیر
smooth <adj.>	نرم وقابل انعطاف
flexible disk	دیسک قابل انعطاف
flexible cord	سیم قابل انعطاف
economic flexibility	انعطاف پذیری اقتصادی
flexible budget	بودجه انعطاف پذیر
elastic demand	تقاضای انعطاف پذیر
nonflexible wage	مزد انعطاف ناپذیر
elastic supply	عرضه انعطاف پذیر
soft <adj.>	نرم وقابل انعطاف
waxy flexibility	انعطاف پذیری مومی
flexibilitas cerea	انعطاف پذیری مومی
malleable	نرم وقابل انعطاف
flexible disk	دیسک انعطاف پذیر
flexible tariff	تعرفه انعطاف پذیر
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
wage flexibility	انعطاف پذیری دستمزد
intorsion	پیچش ساقه انعطاف
intortion	پیچش ساقه انعطاف
lock step	غیر قابل انعطاف
price responsiveness	انعطاف پذیری قیمت
flexible	انعطاف پذیر تا شدنی
nonflexible price	قیمت انعطاف ناپذیر
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
flexible shaft	محور قابل انعطاف
flexible joint	اتصال قابل انعطاف
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
flexible lead	اتصال قابل انعطاف
flexible pavement	شوسه انعطاف پذیر
flexible footing	شالوده انعطاف پذیر
flexible price	قیمت انعطاف پذیر
software flexibility	انعطاف پذیری نرم افزار
flexible brake tubing	لوله قابل انعطاف ترمز
flexible arm lamp	چراغ مطالعه قابل انعطاف
unchangeably <adv.>	به طور غیر قابل انعطاف
unalterably <adv.>	به طور غیر قابل انعطاف
immutably <adv.>	به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose	لوله فلزی قابل انعطاف
bine	هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing	لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
inelastic	غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
air foil	سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foils	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
cases	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
lanolin	لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
skill	قابلیت
habilitation	قابلیت
solvability	قابلیت حل
solubility	قابلیت حل
contemptibility	قابلیت
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
capacity	قابلیت
capacities	قابلیت
adaptability	قابلیت
capability	قابلیت
ability	قابلیت
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت
fitness	قابلیت
eligibility	قابلیت
abilities	قابلیت
interchangeability	قابلیت تعویض
tolerability	قابلیت پذیرش
swivelling feature	قابلیت نوسان
trafficability	قابلیت عبور
inaptly	با عدم قابلیت
trannlatability	قابلیت ترجمه
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
transmissibility	قابلیت انتقال
imputability	قابلیت اسناد
tenability	قابلیت نگهداری
tenability	قابلیت تصرف
interchangeability	قابلیت تبادل
applicability	قابلیت اجرا
intelligibility	قابلیت فهم
tactility	قابلیت لمس
tensibility	قابلیت کشش
inheritability	قابلیت توارث
disqualification	سلب قابلیت
inflammability	قابلیت اشتعال
tensility	قابلیت کشش
interpretability	قابلیت تفسیر
interpretability	قابلیت توجیه
tempering quality	قابلیت بهبود
disqualifications	سلب قابلیت
transportability	قابلیت حمل
fusibility	قابلیت گداز
fusibility	قابلیت ذوب
fungibility	قابلیت تعویض
susceptibility	قابلیت حساسسیت
forgeability	قابلیت اهنگری
weldability	قابلیت جوشکاری
fordability	قابلیت عبور
wettability	قابلیت خیسی
flexility	قابلیت تغییر
confidentiality	قابلیت اعتماد
reliability	قابلیت اطمینان
volatileness	قابلیت تبخیر
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت اشتعال
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
hardenability	قابلیت سختی
habitableness	قابلیت سکونت
habitability	قابلیت سکنی
conviviality	قابلیت امیزش
reflectance	قابلیت انعکاس
potability	قابلیت شرب
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
portability	قابلیت ترابری
resectability	قابلیت برش
reliability	قابلیت اطمینان
pliability	قابلیت خمیدگی
retractility	قابلیت انقباض
usefulness	قابلیت اجرا
potability	قابلیت حمل
reproducibility	قابلیت تکثیر
practicableness	قابلیت عبور
application [applicability]	قابلیت استفاده
reliableness	قابلیت اعتماد
readability	قابلیت خواندن
applicability	قابلیت استفاده
quench aging property	قابلیت بهسازی
punishability	قابلیت مجازات
renewability	قابلیت تجدید
reliability	قابلیت اعتماد
preventability	قابلیت جلوگیری
presentability	قابلیت ارائه
repeatability	قابلیت تکرار
pregnability	قابلیت تسخیر
predicability	قابلیت اسناد
permeability	قابلیت تراوایی
salability	قابلیت فروش
vendibility	قابلیت فروش
viability	قابلیت دوام
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
viability	قابلیت سوددهی
availability	قابلیت اجرا
stickability	قابلیت مقاومت
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
stickability	قابلیت محافظت
application [applicability]	قابلیت اجرا
machinability	قابلیت تراش
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
solubility	قابلیت انحلال
usefulness	قابلیت استفاده
meltability	قابلیت گداختن
perceptibility	قابلیت درک
serializability	قابلیت تسلسل
penetrability	قابلیت نفوذ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com