Dictiornary-Farsi | قابلیت تسلسل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
serializability	قابلیت تسلسل


Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
enchainment	تسلسل
track	تسلسل
tracked	تسلسل
tracks	تسلسل
concatenation	تسلسل
serialization	تسلسل
progressions	توالی تسلسل
sorites	تسلسل منطقی
sequence	ترادف تسلسل
sequences	ترادف تسلسل
stream of consciousness	تسلسل روانی
continuity	استمرار تسلسل
vicious circle	دور و تسلسل
the vicious circle	دور تسلسل
communication link	تسلسل مخابراتی
continuity of operations	تسلسل عملیات
coneatenation	تسلسل سلسله
propagation sequence	تسلسل انتشار
progression	توالی تسلسل
suited	تسلسل نوع
suits	تسلسل نوع
suit	تسلسل نوع
timeline	تسلسل زمانی
chronological	دارای تسلسل تاریخ
chronologic	دارای تسلسل تاریخی
wage price spiral	دور تسلسل دستمزد
continuum	رشته مسلسل تسلسل
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
seriate	دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
capability	قابلیت
skill	قابلیت
capacities	قابلیت
capacity	قابلیت
adaptability	قابلیت
contemptibility	قابلیت
habilitation	قابلیت
competence	قابلیت
abilities	قابلیت
eligibility	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت
fitness	قابلیت
credential	قابلیت
ability	قابلیت
qualification	قابلیت
fusibility	قابلیت گداز
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی
severability	قابلیت سواشدن
fusibility	قابلیت ذوب
pregnability	قابلیت تسخیر
presentability	قابلیت ارائه
retractility	قابلیت انقباض
preventability	قابلیت جلوگیری
readability	قابلیت خواندن
fordability	قابلیت عبور
vendibility	قابلیت فروش
salability	قابلیت فروش
fissility	قابلیت انشقاق
serviceability	قابلیت استفاده
resectability	قابلیت برش
reproducibility	قابلیت تکثیر
flammability	قابلیت اشتعال
forgeability	قابلیت اهنگری
renewability	قابلیت تجدید
reliableness	قابلیت اعتماد
reflectance	قابلیت انعکاس
repeatability	قابلیت تکرار
serviceability	قابلیت تعمیر
fungibility	قابلیت تعویض
flexility	قابلیت تغییر
predicability	قابلیت اسناد
meltability	قابلیت گداختن
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
machinability	قابلیت تراش
interpretability	قابلیت توجیه
interpretability	قابلیت تفسیر
habitableness	قابلیت سکونت
hardenability	قابلیت سختی
interchangeability	قابلیت تعویض
practicableness	قابلیت عبور
interchangeability	قابلیت تبادل
intelligibility	قابلیت فهم
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
inaptly	با عدم قابلیت
imputability	قابلیت اسناد
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
malleability	قابلیت انعطاف
manageability	قابلیت اداره
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
ignitability	قابلیت اشتعال
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
portability	قابلیت ترابری
pliability	قابلیت خمیدگی
permeability	قابلیت تراوایی
perceptibility	قابلیت درک
opposability	قابلیت تقابل
navigability	قابلیت کشتیرانی
moveability	قابلیت حرکت
motor ability	قابلیت حرکت
maneuverability	قابلیت مانور
habitability	قابلیت سکنی
ignitability	قابلیت احتراق
provability	قابلیت اثبات
applicability	قابلیت اجرا
application [applicability]	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
usability	قابلیت اجرا
usefulness	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت استفاده
reliability	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اعتماد
reliability	قابلیت اعتماد
usefulness	قابلیت استفاده
severability	قابلیت تقسیم
tempering quality	قابلیت بهبود
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور
trannlatability	قابلیت ترجمه
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
tensility	قابلیت کشش
tensibility	قابلیت کشش
tactility	قابلیت لمس
solubility	قابلیت انحلال
stickability	قابلیت مقاومت
stickability	قابلیت محافظت
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
swivelling feature	قابلیت نوسان
transmissibility	قابلیت انتقال
transportability	قابلیت حمل
wettability	قابلیت خیسی
weldability	قابلیت جوشکاری
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
volatileness	قابلیت تبخیر
fermentability	قابلیت تخمیر
dissolubility	قابلیت انحلال
absorbency	قابلیت جذب
culpability	قابلیت مجازات
absorptivity	قابلیت جذب
adaptableness	قابلیت توافق
addibility	قابلیت افزایش
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
adjusability	قابلیت تطبیق
adjusability	قابلیت تنظیم
corruptibility	قابلیت فساد
alterability	قابلیت تغییر
appealability	قابلیت استیناف
absorbability	قابلیت جذب
dis qualified	فاقد قابلیت
adaptability	قابلیت انطباق
comparability	قابلیت قیاس
penetrability	قابلیت نفوذ
resilience	قابلیت ارتجاع
digestibility	قابلیت هضم
visibility	قابلیت رویت
visibility	قابلیت دید
elasticity	قابلیت ارتجاعی
destructibility	قابلیت انهدام
dependability	قابلیت اطمینان
dependability	قابلیت اعتماد
applicability	قابلیت اجراء
approachability	قابلیت تقرب
computability	قابلیت محاسبه
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
coagulability	قابلیت انعقاد
compressibility	قابلیت فشردگی
comprehensibility	قابلیت درک
combinability	قابلیت ترکیب
combustibility	قابلیت سوزش