Dictiornary-Farsi | قابلیت نوسان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
swivelling feature	قابلیت نوسان


Other Matches

voltage swing	نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
oscillogram	نوسان سنج نوسان نگار
oscilloscope	نوسان بین نوسان نما
vibrometer	نوسان نگار نوسان سنج
oscillograph	نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph	نوسان نگار نوسان سنج
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
undulation	نوسان
fluctuate	نوسان
fluctuates	نوسان
see-saw	نوسان
fluctuation	نوسان
fluctuated	نوسان
swing	نوسان
swings	نوسان
lurched	نوسان
lurches	نوسان
lurching	نوسان
oscillations	نوسان
dead beat	بی نوسان
oscillation	نوسان
pulsation	نوسان
lurch	نوسان
to-ing and fro-ing	نوسان
see-sawing	نوسان
yo-yos	در نوسان
yo-yo	در نوسان
see-sawed	نوسان
sways	نوسان
libration	نوسان
oscillatory motion	نوسان
sway	نوسان
vibration	نوسان
ascillation	نوسان
vibrancy	نوسان
see-saws	نوسان
swayed	نوسان
head nystagmus	نوسان سر
wavered	نوسان کردن
vibrograph	نوسان نگار
wavering	نوسان کردن
wavers	نوسان کردن
vibrograph	رسام نوسان
oscillate	نوسان کردن
see-saws	نوسان کردن
swing bridge	پل نوسان دار
see-saw	نوسان کردن
whirling mode	نوسان شفت
vibrometer	نوسان سنج
swingy	نوسان دار
varies	نوسان کردن
vary	نوسان کردن
buff	نوسان کردن
buffs	نوسان کردن
see-sawed	نوسان کردن
fluctuated	نوسان داشتن
see-sawing	نوسان کردن
waver	نوسان کردن
oscillated	نوسان کردن
amplitude	میدان نوسان
bulid up	نوسان کردن
fluctuate	نوسان داشتن
boom swing	حیطه نوسان
aperiodic phenomenon	پدیده بی نوسان
vibration excitation	تحریک نوسان
vibration damping	میرایی نوسان
fluctuates	نوسان داشتن
swinger	نوسان دار
vibration damper	میراکننده نوسان
vibratility	لرزه نوسان
vacillant	نوسان کننده
barkhausen oscillation	نوسان بارکهاوزن
modulation	نوسان فرکانس
total amplitude of oscillation	دامنه کل نوسان
swivels	نوسان کردن
torsional vibration	نوسان پیچشی
oscillates	نوسان کردن
amplitude of oscillation	دامنه نوسان
reciprocate	نوسان کردن
reciprocated	نوسان کردن
reciprocates	نوسان کردن
fading	نوسان صدا
free oscillation	نوسان ازاد
back swing	نوسان به عقب
vibrational	لرزه نوسان
swivel	نوسان کردن
vacillation	اونگ نوسان
swivelled	نوسان کردن
modulation	نوسان صدا
swayer	نوسان دار
intermediate oscillation	نوسان میانی
oscillograph	نوسان نگار
goniometer	نوسان سنج
vibrator	وسیله نوسان
vibrators	وسیله نوسان
quenching frequency	فرکانس نوسان
frequency of oscillations	فرکانس نوسان
scope	نوسان نما
oscillometer	نوسان سنج
oscillometry	نوسان سنجی
oscilloscope	نوسان سنج
oscilloscope	نوسان نما
oscilloscope	نوسان نگار
shake	لرزش نوسان
shakes	لرزش نوسان
oscillograph	نوسان نما
oscillogram	نوسان نگاشت
librate	نوسان کردن
light fluctuation	نوسان نور
light fluctuation	نوسان روشنایی
line voltage variation	نوسان ولتاژ
line voltage variation	نوسان شبکه
load variation	نوسان بار
swingers	نوسان دار
multivibrator	نوسان ساز
natural vibration	نوسان طبیعی
natural vibration	نوسان ازاد
oscillating circuit	مدار نوسان
oscillator	نوسان کننده
oscillator	نوسان ساز
vibration	لرزه نوسان
oscillogram	نوسان نگاره
shaking	لرزش نوسان
fluctuation of load	نوسان بار
swings	نوسان کردن
self excited/induced vibration	نوسان خودالقایی
periodic fluctuation	نوسان دورهای
oscillations	نوسان سازی
electron vibrations	نوسان الکترونها
pendulum	پاندول نوسان
pendulums	پاندول نوسان
economic fluctuation	نوسان اقتصادی
hunting	نوسان سرعت
downward swing	نوسان رو به پایین
oscillography	نوسان نگاری
oscillation	نوسان سازی
undulate	نوسان داشتن
damped oscillation	نوسان میرا
damped osillation	نوسان میرا
stable oscillation	نوسان پایدار
swings	تاب نوسان
swing	نوسان کردن
swing	تاب نوسان
sides way	نوسان عرضی
generation of oscillations	تولید نوسان
floating axle	محور نوسان
undulates	نوسان داشتن
swivelling	نوسان دار
undulated	نوسان داشتن
mains voltage variation	نوسان ولتاژ شبکه
oscillating universe	جهان نوسان کننده
tilting screen	صفحه نوسان کننده
swivel table	میز نوسان دار
swing bucket	جراثقال نوسان دار
crystal oscillator	نوسان ساز کریستالی
magnetic variation	تغییر یا نوسان مغناطیسی
induced oscillation	نوسان القاء شده
tilting table	میز نوسان دار
lurcher	دارای نوسان یا تلوتلو
screamer	نوسان ساز صوتی
body sway test	ازمون نوسان بدن
fluctutaion of water table	نوسان سفره اب زیرزمینی
tilting furnace	کوره نوسان دار
floating bearing	یاطاقان نوسان دار
bistable multivibrator	نوسان ساز دوپایا
unvocal	بدون نوسان صدا
upward swing	نوسان به سمت بالا
frequency variation	تغییر یا نوسان فرکانس
per vibration	نوسان داخلی بتن
fluctuant	دارای نوسان وتغییر
vibration absorption	میرایی نوسان یا ارتعاش
grid tank	مدار نوسان شبکه
relaxation oscillator	نوسان ساز رلاکسیون
oscillator	تحریک کننده نوسان
high frequency oscillation	نوسان فرکانس بالا
astable noltivibrator	نوسان ساز ناپایا
vibratory testing machine	دستگاه ازمایش نوسان
fluctuating rate	نرخ دارای نوسان
rocks	جنباندن نوسان کردن
tilted	نوسان کردن کجی
tilt	نوسان کردن کجی
variation	نوسان متناوب پراکندگی
variations	نوسان متناوب پراکندگی
sways	در نوسان بودن تاب
swayed	در نوسان بودن تاب
sway	در نوسان بودن تاب
vibrate	جنبیدن نوسان کردن
vibrated	جنبیدن نوسان کردن