English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
vitrifiable قابل تبدیل به شیشه
Other Matches
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
vitrification تبدیل به شیشه
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
transmutable قابل تبدیل
interchangeable قابل تبدیل
convertibles قابل تبدیل
convertible قابل تبدیل
interconvertible قابل تبدیل
transmutative قابل تبدیل
convertible money پول قابل تبدیل
saponifiable قابل تبدیل بصابون
catch penny قابل تبدیل به پول
pulverizable قابل تبدیل به پودر
convertibles قابل تسعیر و تبدیل
pulverable قابل تبدیل به پودر
ne varirtur غیر قابل تبدیل
convertible قابل تسعیر و تبدیل
convertible currency ارز قابل تبدیل
liquefiable قابل تبدیل به مایع
negotiable قابل تبدیل به پول نقد
luminous energy نیروی قابل تبدیل بنور
vitrifiable قابل تبدیل بحالت زجاجی
inconvertible currency ارز غیر قابل تبدیل
couchettes نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
convertible آنچه قابل تبدیل است
transformative قابل تبدیل دگرگون شونده
convertibles آنچه قابل تبدیل است
commutable دگرگونی پذیر قابل تبدیل
couchette نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
incommutable تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
insolvable غیر قابل تبدیل به پول نقد
binders را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
packet شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
binder را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packets شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
convertible پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertibles پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
omr و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
sounded تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
atoms مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atom مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
soundest تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
digitize تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
sound تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
reducing تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
reduces تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
decompression تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
reduce تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
convertor وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
converter وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cards وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
images وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
scanners وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
optical وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
scanner وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
analogue ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanners وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
analogues ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
readers وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
pooler وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
compiling تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compiles تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
magnetic tapes ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
illiquid غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
inputted وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
digitizer مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
optical وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
glazier شیشه گر
glazier شیشه بر
water glass اب شیشه
glass cutter شیشه بر
panes شیشه
glass blower شیشه گر
pane شیشه
plates شیشه
glass شیشه
glassblower شیشه گر
bottles شیشه
bottle شیشه
plate شیشه
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
optic شیشه عینک
rough cast glass شیشه خام
lime glass شیشه اهکی
safety glass شیشه اطمینان
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
opaline شیشه مات
colored glass شیشه رنگی
vitrification شیشه سازی
fibreglass پشم شیشه
case-bottle شیشه چارپر
lead glass شیشه سربی
liquid glass شیشه مایع
pane جام شیشه
glassware فروف شیشه
lead work شیشه اندازی
fiberglass پشم شیشه
panes قاب شیشه
crown glass شیشه گردیاچرخی
fibreglass شیشه لیفی
pane قاب شیشه
vitriform شیشه مانند
spun glass شیشه ریسیده
ornamental glass شیشه تزئینی
sodium silicate شیشه مایع
glaze لعاب شیشه
Pyrex شیشه پیرکس
soluble glass شیشه مایع
security glass شیشه نشکن
security glass شیشه ایمنی
anti dazzle screen شیشه ضد نور
anti dazzle screen شیشه نورگیر
brushes شیشه شور
sodium metasilicate شیشه مایع
sheetglass شیشه ورق
sheetglass ورق شیشه
sight glass شیشه مرئی
sheet glass شیشه ورقی
glazes شیشه انداختن
sheet glass شیشه جام
glazes لعاب شیشه
silicate of soda شیشه مایع
obsidian شیشه معدنی
sandiver ریم شیشه
sandiver خلط شیشه
obscured glass شیشه تار
water glass شیشه مایع
stined glass شیشه رنگی
water glass شیشه محلول
watch glss شیشه ساعت
panes جام شیشه
windowpane شیشه پنجره
glaze شیشه انداختن
opaque glass شیشه کدر
obscured glass شیشه مات
stock bottle شیشه ذخیره
opalline شیشه مات
tempered glass شیشه ابداده
scent bottle شیشه عطری
watch glass شیشه ساعت
glass rebate دوراهه شیشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com