Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
mobile
قابل تحرک
mobiles
قابل تحرک
Other Matches
movability
تحرک
mobile
با تحرک
mobility
تحرک
mobiles
با تحرک
locomotion
تحرک
volubility
تحرک
stirring
پر تحرک
stimulus
تحرک
stimulation
تحرک
stimuli
تحرک
dynamism
تحرک
geographical mobility
تحرک جغرافیائی
horizontal mobility
تحرک افقی
vagility
دارای تحرک
upward mobility
تحرک صعودی
mobility
تحرک یکان
immobilization
عدم تحرک
vagile
دارای تحرک
downward mobility
تحرک نزولی
vertical mobility
تحرک عمودی
ionic mobility
تحرک یونی
mobility
قوه تحرک
limiting ionic mobility
تحرک یونی حد
reflate
تحرک بخشیدن
reflated
تحرک بخشیدن
motion study
تحرک سنجی
locomotor
نقص تحرک
locomotory
نقص تحرک
mobility ratio
نسبت تحرک
social mobility
تحرک اجتماعی
mobility of capital
تحرک سرمایه
class mobility
تحرک طبقهای
static
بدون تحرک
locomotives
وابسته به تحرک
immobility
عدم تحرک
immobility
تحرک ناپذیری
locomotive
وابسته به تحرک
occupational mobility
تحرک شغلی
class mobility
تحرک طبقاتی
reflates
تحرک بخشیدن
reflating
تحرک بخشیدن
cell animation
تحرک سلولی
dynamism
قدرت تحرک
factor mobility
تحرک عوامل تولید
mobility of factors of production
تحرک عوامل تولید
thermotaxis
تحرک در اثر گرما
horizontal labor mobility
تحرک افقی کارگر
locomotion
تحرک نقل وانتقال
horizontal social mobility
تحرک افقی اجتماعی
labor mobility
تحرک نیروی کار
mobility of a charged particle
تحرک ذره باردار
to reflate the economy
به اقتصاد تحرک بخشیدن
sticking point
نقطهی عدم تحرک
sticking points
نقطهی عدم تحرک
mobility of labor
تحرک نیروی کار
movement
گردش جابجا کردن تحرک
low feild mobility
قابلیت تحرک میدان ضعیف
mobilization
بسیج کردن تحرک دادن
squash
پرتاب بدون تحرک زیاد
squashed
پرتاب بدون تحرک زیاد
squashes
پرتاب بدون تحرک زیاد
squashing
پرتاب بدون تحرک زیاد
catch up
تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی
mobilization
به حرکت دراوردن تحرک بخشیدن بسیج احتیاط ها
frictional unemployment
بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
airmobility
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
full mobilization
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
exigible
قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible
قابل تقاضا قابل ادعا
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
combustible
قابل سوزش قابل تراکم
bilable
قابل رهایی قابل ضمانت
changeable
قابل تعویض قابل تبدیل
transferable
قابل واگذاری قابل انتقال
adducible
قابل اضهار قابل ارائه
thankworthy
قابل تشکر قابل شکر
observable
قابل مشاهده قابل گفتن
sensible
قابل درک قابل رویت
tenable
قابل مدافعه قابل تصرف
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
presentable
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
قابل نمایش قابل تقدیم
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable
قابل وصول قابل تفریق
capacities
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
inconvertible
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
apt
قابل
able
قابل
acceptor
قابل
incapable
نا قابل
soluble
قابل حل
thorough paced
قابل
dissoluble
قابل حل
good
قابل
abler
قابل
ablest
قابل
qualified
قابل
capable
قابل
solvable
قابل حل
sensible
قابل حس
extensile
قابل تعمیم
expellable
قابل اخراج
expessible
قابل فهماندن
extensible
قابل تمدید
extensile
قابل بسط
extractible
قابل استخراج
extensile
قابل کشش
explainable
قابل شرح
extractable
قابل کشیدن
exterminable
قابل انقراض
expessible
قابل بیان
dislikeable
قابل تنفر
evocable
قابل احضار
evaporable
قابل تبخیر
erodible
قابل سایش
distillable
قابل تقطیر
erectile
قابل نعوظ
distributable
قابل توزیع
dividable
قابل تقسیم
dubitable
قابل تردید
effable
قابل تغییر
effaceable
قابل زدودن
eludible
قابل گریز
eradicable
قابل استیصال
erodible
قابل فرسایش
disputable
قابل بحث
exactable
قابل تحمیل
exactable
قابل مطالبه
expansile
قابل انبساط
executable
قابل اجرا
expandable
قابل انبساط
exhalable
قابل تبخیر
exercisable
قابل تمرین
exepandable
قابل توسعه
executory
قابل اجرا
enforcible
قابل اجرا
excludable
قابل استثناء
exchangeable
قابل مبادله
displaceable
قابل تغییر
examinable
قابل امتحان
limsy
قابل انحناء
ignitible
قابل احتراق
inheritable
قابل توارث
inoculable
قابل تلقیح
inquirable
قابل تحقیق
inspirable
قابل تنفس
insurable
قابل بیمه
interconvertible
قابل تبدیل
investigable
قابل رسیدگی
inventible
قابل اختراع
inhabitable
قابل سکنی
inflexional
قابل صرف
inflective
قابل صرف
imitable
قابل تقلید
imaginal
قابل درک
impugnable
قابل اعتراض
imposable
قابل تحمیل
increasable
قابل ازدیاد
inferable
قابل استنباط
inferible
قابل استنباط
inflamable
قابل اشتعال
inventible
قابل جعل
irrecusable
غیر قابل رد
irrigable
قابل ابیاری
liveable
قابل زیستن
liveable
قابل معاشرت
liveable
قابل زندگی
machinable
قابل تراش
macroscopic
قابل رویت
maintainable
قابل نگاهداری
medicable
قابل معالجه
meltable
قابل ذوب
livable
قابل زندگی
livable
قابل معاشرت
livable
قابل زیستن
judicable
قابل قضاوت
justiciable
قابل دادرسی
kenspeckle
قابل شناسایی
leviable
قابل تحمیل
licensable
قابل اجازه
limit of inflammability
حد قابل اشتعال
limpsey
قابل انحناء
limpsy
قابل انحناء
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com