English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (14 milliseconds)
English Persian
translatable قابل ترجمه
Search result with all words
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
compilation ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilations ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
Other Matches
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
interpret ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
rendering ترجمه
version ترجمه
versions ترجمه
translations ترجمه
renderings ترجمه
translation ترجمه
compilation ترجمه
renditions ترجمه
translation ترجمه
interpretation ترجمه
interpretations ترجمه
compilations ترجمه
rendition ترجمه
translation agency دفتر ترجمه
translation agency موسسه ترجمه
metaphraze ترجمه لفظی
translating ترجمه کردن
address translation ترجمه ادرس
putting ترجمه کردن
puts ترجمه کردن
put ترجمه کردن
algorithm translation ترجمه الگوریتم
paraphrased ترجمه ازاد
mechanical translation ترجمه مکانیکی
liberaltranstation ترجمه ازاد
interpretations تعبیر ترجمه
interpretation تعبیر ترجمه
translates ترجمه کردن
translated ترجمه کردن
translate ترجمه کردن
paraphrasing ترجمه ازاد
paraphrases ترجمه ازاد
paraphrase ترجمه ازاد
machine translation ترجمه ماشینی
mistranslation ترجمه نادرست
mechanical translation ترجمه ماشینی
the a of a trans lation درستی ترجمه
to do into ترجمه کردن به
the a of a trans lation صحت ترجمه
an a translation ترجمه درست
reversion ترجمه مجدد
translet ترجمه کردن
misinterpretation ترجمه غلط
translate time هنگام ترجمه
trannlatability قابلیت ترجمه
translate time حین ترجمه
objected زبان برنامه پس از ترجمه
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
delectus برای ترجمه دارد
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
objecting زبان برنامه پس از ترجمه
object زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects زبان برنامه پس از ترجمه
teutonize به المانی ترجمه کردن
objects زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects زبان برنامه پس از ترجمه
retranslate دوباره ترجمه کردن
mistranslate ترجمه غلط کردن
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
renders ارائه دادن ترجمه کردن
rendered ارائه دادن ترجمه کردن
literalize تحت اللفظی ترجمه کردن
version کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
render ارائه دادن ترجمه کردن
versions کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
tropology ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
bridgeware برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
paraphrasing نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrase نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
processor برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
This is its Persian rendering ( translation) . این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
pcv این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
passed برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
encoding ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
passes برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
literality صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
pass برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
one pass assembler برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
to translate something [from/into a language] ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posts ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
posted ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
parses شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
jugend stil [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
parse شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
preprocessor نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controllers وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
executable form برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
tables لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machined دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabling لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
achievable قابل وصول قابل تفریق
adducible قابل اضهار قابل ارائه
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
combustible قابل سوزش قابل تراکم
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
observable قابل مشاهده قابل گفتن
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
presumable قابل استنباط قابل استفاده
presentable قابل معرفی قابل ارائه
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
sensible قابل درک قابل رویت
raster سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
converter وسیله یا برنامهای که داده را از یک فرم به فرم دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
interpretation تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretations تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machines زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
interprets ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpret ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
gateways 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
statements 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
raw روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
machined تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machines تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com