Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (17 milliseconds)
English
Persian
air portable
قابل حمل با هواپیما
Search result with all words
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
Other Matches
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable
قابل وصول قابل تفریق
transferable
قابل واگذاری قابل انتقال
presentable
قابل نمایش قابل تقدیم
presentable
قابل معرفی قابل ارائه
observable
قابل مشاهده قابل گفتن
adducible
قابل اضهار قابل ارائه
exigible
قابل تقاضا قابل ادعا
exigible
قابل مطالبه قابل پرداخت
tenable
قابل مدافعه قابل تصرف
changeable
قابل تعویض قابل تبدیل
sensible
قابل درک قابل رویت
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
bilable
قابل رهایی قابل ضمانت
combustible
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
قابل تشکر قابل شکر
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
capacities
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
air craft
هواپیما
flying machine
هواپیما
one aircraft was shot down
یک هواپیما
planing
هواپیما
plane
هواپیما
air plane
هواپیما
flight
هواپیما
planed
هواپیما
planes
هواپیما
aeroplane
هواپیما
tailplane
دم هواپیما
airplane
هواپیما
anti-aircraft
ضد هواپیما
airplanes
هواپیما
escadrille
6 هواپیما
aircraft
هواپیما
airplain
هواپیما
aeroplanes
هواپیما
fuselage
بدنه هواپیما
fuselage
دماغه هواپیما
captained
فرمانده هواپیما
load
بارمهمات هواپیما
invention of the aeroplane
اختراع هواپیما
captain
فرمانده هواپیما
bail out
پریدن از هواپیما
captaining
فرمانده هواپیما
flight manifest
بارنامه هواپیما
port
فرودگاه هواپیما
hangars
اشیانه هواپیما
altitudes
ارتفاع هواپیما
aircraft log book
بایگانیها هواپیما
hangar
اشیانه هواپیما
fuselages
دماغه هواپیما
fuselages
بدنه هواپیما
captains
فرمانده هواپیما
albatrose
یک نوع هواپیما
roll out
سر خوردن هواپیما
airframe
اسکلت هواپیما
aircraft repair
تعمیر هواپیما
planes
صاف هواپیما
aircraft records
اسناد هواپیما
aeromechanic
مکانیک هواپیما
planing
صاف هواپیما
aerodromes
فرودگاه هواپیما
ground crew
کارکنان هواپیما
flap
باله هواپیما
aerocommander
نوعی هواپیما
aerodrome
فرودگاه هواپیما
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
hijackers
هواپیما ربا
hijacker
هواپیما ربا
aircraft engine
موتور هواپیما
aircraft arrestment
مهارکردن هواپیما
planed
صاف هواپیما
aircraft specification
خصوصیات هواپیما
hijacking
هواپیما ربائی
airscrew
ملخ هواپیما
airframe
بدنه هواپیما
loads
بارمهمات هواپیما
path of flight
مسیر هواپیما
airframe
شاسی هواپیما
airframe
بدنهء هواپیما
aircraft gun laying
رادار هواپیما
agl
رادار هواپیما
hijackings
هواپیما ربائی
plane
صاف هواپیما
crew member
خدمه هواپیما
aircraft structure
ساختمان هواپیما
leading line
خط هدایت هواپیما
air hostess
مهماندار هواپیما
crewing
خدمه هواپیما
crews
خدمه هواپیما
landing
فرودگاه هواپیما
screws
ملخ هواپیما
screw
ملخ هواپیما
flapped
باله هواپیما
propeller
ملخ هواپیما
landings
نشستن هواپیما
landings
فرودگاه هواپیما
flaps
باله هواپیما
airmen
خدمه هواپیما
landing
نشستن هواپیما
airman
خدمه هواپیما
crew
خدمه هواپیما
crewed
خدمه هواپیما
arresting sheave
پل مهار هواپیما
rudder bar
فرمان هواپیما
axial of an aircraft
محور هواپیما
avigation
فن هدایت هواپیما
altitude
ارتفاع هواپیما
aviation gasoline
بنزین هواپیما
aviation fuel
سوخت هواپیما
avgas
بنزین هواپیما
axes of an airplane
محورهای هواپیما
floatable
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
climb corridor
دالان صعود هواپیما
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit
قسمت کنترل هواپیما
angle of approach
زاویه فرود هواپیما
air miss
تصادم هوایی دو هواپیما
The aircraft got off the ground .
هواپیما اززمین بلند شد
take off
<idiom>
بلند شدن هواپیما
aircraft rigging
تنظیم نهایی هواپیما
To board a plane.
سوار هواپیما شدن
The plan landed .
هواپیما بزمین نشست
aircraft arresting hook
قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
aircraft plumping
لوله کشی هواپیما
air to air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
combat load
بار رزمی هواپیما
combat load
بارجنگی کامل هواپیما
air-to-air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
advisory control
کنترل مشورتی هواپیما
laager
پدافنددور تا دور هواپیما
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
aerogun
توپ محمول با هواپیما
aircraft plotter
وسیله ناوبر هواپیما
cocooning
رنگ کردن هواپیما
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
aero
مربوط به پرواز یا هواپیما
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
aviation structural mechanic
مکانیک بدنه هواپیما
aircraft handover
تبادل کنترل هواپیما
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
run way
محوطه دویدن هواپیما
no wind position
محل نهایی هواپیما
aerobatic
حرکات آکروباتی با هواپیما
overshoots
فرود ناقص هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com